تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 114 ـ 282 )
در سـوگ خورشیـد
آیه 19 سـوره ق ( قــاف ) :
بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم
وَ جائَت سَکـرَةُ المَوتِ بِالحَــقِّ..
هرچندکه حالت مـــرگ بظاهر سخت مینماید!
لکن مؤمنان و دوستان را در آن حال و در باطن،
همه عـزّ و نــاز باشد،
و از دوست هـرلحظه راحـتی و هــر ساعت خلعـتـی رسد.
اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ
یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً
بدان ای جوانمرد ؛
زندگی که بر آدم و نوح و ابراهیم وفــــــا نکـرد
و بر داوود و سلیمان و موسی و عیسی کمیـن کرد،
با تـــو کَی وفـــــــــــــا کند؟
فـرشته ای که جان مصطفی(ص)
اشرف مخـلــوقـــات را درخـــواست کــرد ،
با تو چگونه مدارا کند؟
در عالم هیچ کس را در درگاه خـداونــد
عـزت و حشمت و منزلت و مرتبت و منقبت
به اندازه ی مصـطـفــی(ص) نبود،
با او هـم مسامحـه نـرفت و خطاب آمد:
( اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُــــم مَیِّتـُونَ ) ،
که تو هم میمیری و آنها هم میمیرند!
ای محمّــد ؛
ای کسی که همه ی کمال ها نکته ایست از کمال تو،
و همه ی جمال ها نکته ایست از جمال تو،
ای مهتری که ماه روشن از طلعـت تو تاریک شود،
و خورشید عالمتاب از نسیم شمال تو شیـــدا گردد!
مشک را از زلف و خال تو رشک آید!
ای سـیِّد؛
با این همه منقبت و منزلت،
راه فـنـات می باید گرفت
و درکف لحـــد می باید خفت!
ای محمّـــد ؛
اکنون که کار دین تمام شد،
و قاعده های شرع به نظام شد،
و منشور رسالت برخواندی،
مکّه را برگشادی،
بر دشمنان پیروز شدی،
دامن کـفـــر را چاک کــردی،
بزرگان کافـر قــریش را هلاک ساختی،
کعبه را از بتها پاک کردی،
کاخ نشینان را ذلیل خاک کردی ،
اکنون که قیصر روم از بیم تو درکاخ خویش نا آرام،
نجـــاشی در حبشــه تــو را غلام،
آسمان به فــرق تــــو می نــازد،
زمین به خاک پایت می نازد،
وقـت آن آمــد که روی در نشیب مــــــرگ آوری!
و همه را به یکبارگی بگـذاری و بگـذری!
که هـرکاری چون به کمال رسد نقصان پذیرد،
ماه آسمان تا هلال است در زیادت باشد
و چون بـَـدر گردد و شعاعـش کامل شود نقصـان گیرد!
شاخ و برگ درختان به وقت بهــار هر روز در زیادت باشد،
برگ می آراید،
گل میشکـوفاند،
بوستان را زینت میدهـد،
میوه های رنگارنگ و شیرین میدهد،
چون به کمال رسید،
و میــــــوه داد،
در نقصــــــــان افتد،
برگ ها زرد شود و بریزد
و درخت به خـــــــــواب راحت رود!..
ای سـیِّــد عالم ؛
و ای مهـتـــر فـــرزند آدم؛
گاهِ آن آمده که گوشواره ی مـــرگ درگوش کنی
و قصد حضــرت ما نمائی،
تا ما هم آن کنیم که تو خواهی!
(از این رو مصطفی(ص) فـرمود:
تحفه ی مؤمن مرگ است
و هیچ صاحب صدق از مرگ نهراسد.)
ای محمّــد ؛
آنگاه منتظر صیحه ی رستاخیــز و هـول قـیـامت باش که:
وَ استَمِع یَـومَ یُنادِ المُنــادِ مِن مَکانٍ قَـرِیبٍ،
(آیه41 سوره ق)
آن روز که اسرافیـل از صخره ی بیت المقدس ندا کند:
ای استخوانهای خاک شده؛
ای گوشتهای پوسیده و ناپدید شده؛
ای روی های نیست شده؛
ای اندامهای از هم پاشیده؛
همه به فرمان حق جمع شوید،
روز، روزِ محشر است!
روز عـرض اکـبـــر است!
روز جمع لشکـر است!
چون این ندا دهــد لــرزه برخلــق افـتــد،
آن گوشتها و استخوانهای پوسیده و خاک شده و ناپدید گشته،
ذرّه ذرّه بهم آمیخته،
همه بهم آیند!
و بجای خود باز شوند!
چون سیّـد خاتم سـر از خاک برآورد،
نخستین پرسش او از جـبــرئیل این باشد
که امّت من چگونه اند؟
گوید: ای سیّـــد ؛
آنها همه در خاکند و تو اول برخاسته ای،
اینک حـلـّـه درپوش!
تاج بر سر نِــه،
به مقام شـفــاعـت امّت رو !
تا امت در رسـنـد!
مصطفی(ص) همی رود تا به حضرت عـزت سجده آرد
و حق را بستاید،
از حق خطاب آید که:
ای مصطفی(ص)؛
امروز نه روز خدمت و عـبـادت است،
که روز عطا و نعمت است،
نه روز رکوع و سجود است
که روزکَــرَم و جود است!
سر بردار و امت خود را شـفــاعــت کن،
که هرچه تو خـواهی آن کنم،
چون تو در دنیا همه آن کردی که ما فــــرمـــودیــــم،
ما هم امـــروز تـــــو را آن دهـیم که تــــــو خــواهی،
(وَلَـسَـوفَ یُـعـطِـیـکَ رَبُّــکَ فَـتَـــرضـــی)
همه مشکلات ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمان
محبوب دلهـا و منجی انسانهـا
حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است
پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
سوگنـــــامــــه غـریب مــدینـــــه
غریب تر از همــــــــــــه ، غریب خانـــــــــــه و شهــــــر
سبـــــــــــط اکبـــــــــــــــر ،فرزنــــــــــد حیـــــــدر
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
موضوع :