تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 108 ـ 276 )
کعـبـه ی آمــــال
آیه 1 سـوره حجــرات :
بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم
یا اَیُـهَـا الَّذِینَ آمَنـُــوا
لا تُـقَــدِّمـُـــوا بَینَ یَدَیِ اللهِ وَ رَسـُــولِــهِ
ای گـرویدگان به حــــق
و ای پــوینـــــدگان راه اســــــلام؛
از ذات خود هـیـچ مگـوئید،
و از پیش خود در عرصه ی دین، هیچ اساس منهـیـد،
و تکـیـه بر دانش و خرد خود مکنید،
هـرچه گوئید از گفت رسول ما گوئید،
و از فـرمان او درمگـذرید،
و عهـد او در دل گیرید،
و حکـم او را به جان پذیـرید
که حکم او حکم ما است،
و پیروی از او دوستی ما است،
*******************************************
اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ
یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً
*****************************************
شما که یاران اوئید
و در امیـــد شفـاعـت او،
او را با تفخیـم و تعـظیــم خـوانید،
زیرا او قـبـلــه ی اقـبـــــــــــــال
و کعـبـه ی آمـــــــــال
و کلّ کمــــــــــال
و جمــلـــه ی جـمــــــــــــال
و گوهـر صــــــــــــــــدف رســــالت
و ثمره ی درخت مـــــودّت است،
سَر او از برکت
و چشـم او از حیاست،
گوش او از حکمت،
زبان او از ثناست،
لب او از تسـبیـح،
روی او از رضاست،
گردن او از فــروتنی،
سـینـه ی او از صفاست،
دل او از رحمت،
فـؤاد او از وفاست،
جگــر از بیــم،
شغـاف از امـیــد،
شکـــم از قـنــاعـت،
پشت از بی نیازی،
پا از خدمت،
دست از سخاوت،
استخـوان از کافــــــور،
و مـــــوی او از مشک بویــاست.
خضوع فرشتگان در برابر مقام محمّد(ص):
چون زمینیان این خلعت یافتند،
آسمانیان را درد غـیـرت از محبت زیادت شد،
و خزینه ی صـبــرشــان از شوق غارت شد،
گفتند خـداونــدا ؛
فرمان ده تا از این عالـمِ بلـنـد به زمین شویم،
و در پیش حجره ی محـمـد(ص) صف برکشیم!
تا باشد که گرد میدان او بر ما نشیند
و نسیم حضرتش بر ما وَزَد!
فـرمان رسید که ای مقـربان حضرت،
آرام گیرید که رفتن شما به زمین به سامان نیست،
که شرق و غرب و برّ و بحـر شما را برندارد،
و از شما کس هست که جمله ی جهانِ خاکی
درکف او از نخـودی در کف آدمیان کمتر بنماید!
##########################################
########################################
صبرکنید و در انتظار بنشینید،
تا وقـت دیدار او که مقـرر داشته ایم برسد،
آتشی در جان وی زنیم
و سوزی در دل وی افکنیم
و او را به عشق حضور خود شیدا کنیم
و غـم امّـت بر او بگماریم
تا بیقـرار شود
و از بهـر امت قصد حضرت ما کند،
و شما به طفیل شفاعـت امّـــت ، او را ببینید.!
چون روز مقـرر درآمد،
ناگاه سوزی در دلسـیِّــدآمد،
بیقـرار گشت،
یکی در عـشـق حضرت و دیگـری در غــم امـت!
چون سوز به غایت رسید،
فـرمان آمد کهای جبرئیــل؛
پر طاووسی در پوش،
تحفه ی اقبــــال درگیـــر،
پیمبران را خبر کـن،
هـوای بهشت را معـنبــر کــن،
از ســدره ی منتهی به زمین سفــر کن،
و دوست ما را در حجره ی ام هانی از خواب بیدار کن،
و بگو ای محمّــد ؛
برخـیــز و بیـــا تا مـــــــرا بینی،
مـــــــن منتظــــــــرم، بی من چه نشینی!
ای محمّــد ؛
تا کی غـم امّت در دل داری؟
تا کی اندوه گناهکاران به جان کشی؟
برخـیـز و بیــا تا به شـفـاعـت تو
عــذاب را بر امت حــرام کنم،
و نعمت و راحت و رحمت را برایشــان تمـام گردانم،
و کار ایشان را به نظام کـنــم،
و جــــای ایشـــان را دارالسّـــلام کـنـــم!
که اَلسَّــلامُ عَـلـَیکَ اَیُّهَاالنَّبیُّ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
با من راه نشین خیـز و سوی میکـــده آی
تا در آن حلقـه ببینی که چه صاحب جـاهـم
***********************************************
همه مشکلات ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمان
محبوب دلهـا و منجی انسانهـا
حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است
پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
موضوع :