*** نـذر آقـا ***
کلام عشق
تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 84 ـ 252 )
در خـلـوت قــرب
آیه 89 سـوره حجــر :
وَ قُــــــل اِنِّی اَنَا النَّــذیــــرُ المُبِینُ.
بگـو ای محمّــد ؛
که منـــم بیـــم دهنـــده ی آشکار!
این کلمه ی (من) جز اهل صفوت و تمکین
و ارباب صدق و تسلیم ، دیگـری را مسلّم نیست،
یعنی کسانیکه در عالـم تفــریــد از عـیــن جمع نَفَس زنند،
علایــــق و خلایـــــق منقطـــــع دانند،
اسبـــــــاب را مضمحـــــــــل،
و حـــــدود را متلاشی
و اشارت و عـبـارت را متناهی دانند!
به یکبارگی دل بسوی حق پرداخته
و غیر او بگذاشته
که فــرمــــــود :
بگــو خــــدا و دیگران را واگــــــذار
( قُلِ اللهُ ثُــــــمَّ ذَرَهُـــــم )
یک روز یکی از صحابه
بر در سرای رســــول خـــــــدای در میزد
حضرت فرمود کی بر در است؟
او گفت: مـــــــــــن!
رسول خـدای از گفتن و شنیدن آن کلمه کراهـت داشت،
لذا به او فـــرمود:
تـــــو گـفـتــــــــی منــــــــــم؟
من باری نگویــم من منــــــــم!
فـرمان آمد از جبّــــار کائنـــــــات که
بگو من منم ! بیــم دهـنــده ی آشکار !
ای محمّــد؛
تــــو دیگـری و کار تو دیگـر است
تو را مسـلّـــم داشتیم که گوئی من منم،
زیرا تـــو به مـــا و بـرای مــا هـستی!
در اخبار معـراج آمده که :
در خـلـوت قــرب حــق
بر بساط انبساط این راز برفـت که :
ای محمّــد ؛
تـــــــــو برای مـــــــــــن باش چنانکه نبودی!
مــــــن برای تــــــــو باشم همچنانکه از ازل بوده ام!
و این همان است که فـرمــــــــود:
ای محمّــد ؛
از مشرکان روی بگــردان،
یعـنـی باش برای مـــــــا و بگـــــو به مـــــــا ،
و چون با مـــــــا و برای مـــــــا بودی،
پس بجز با مـــــــا با کسی پیوند نداشته باش
و آنچه مـــــــا تو را به آن خاص گردانیدیم
تصریح و اظهــــــــــــار کن
و محبت مـــــــا را نسبت به خودت اعـــلان نما !
*******************************************
اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ
یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً
*******************************************
همه مشکلات ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمان است
پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم
دل که آشفته روی تــــو نباشــد دل نیست
آن که دیوانه خــــال تو نشد عاقـــل نیست
عشق روی تو در این بادیه افکنــــد مـــــرا
چه توان کرد که این بادیه را ساحل نیست
موضوع :
نظر ()