نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 1078
https://telegram.me/adabvaerfan
ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء شا نزدهم ـ صفحه 312 )
( قسمــت هیجدهـــم )
ولایت ابــدی
( جزء شانزد هــم صفحــه 317 آیه 83 )
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى
ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :
و اى موسى چه چیز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است
نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :
این عتاب به موسی است که قوم را واپس گذاشت ،
و خود با شتــــــــــاب به کوه طــــور رفت ،
و به میعــاد حق تعالی شتافت !
خداوند فرمود :
ای موسی ؛ ندانستی که من ضعیفان را دوست دارم ؟
شکستگان را بیش نوازم ؟
و پیوسته در دل آنان مینگرم ؟
هر که را بینم در دل ایشان ؛ او را به دوستی گیرم ؟
موسی عذری داد ؛ که آنان در پیِ منند ؛
و شتاب من برای واگذاشتن آن ها نبود ،
بلکه برای جلب رضایت حق بود !
خــداونــــــــدا ؛
تو خود دانائی ، و از سِـرِّ این بنده آگاهی ،
خداوند فرمود :
ای موسی ؛ رضای من در مراعات حال ایشان است ،
ای موسی ؛ چون مرا جوئی ؛ در دلِ ایشان جوی ؛
که من در خلوت ( وَ هُوَ مَعَکُم ) با ذاکران نشینم ؛
و مونس دل درویشانم ،
و یادگار جان عارفانم ؛
حاضر راز محبّـــــــانــم ،
نور دیده ی آشنایانم ،
مایه ی رمیدگان و زاد مضطرّان و پناه ضعیفانم ،
ای موسی ؛
هرجا درویشی بینی که افکنده ی جــــور روزگار ،
و خسته ی دهــــــر است او را یــــــــاری کن ،
و تا بتوانی جدائیِ وی مجوی ،
صحبت او را خریدار باش ،
که نهــــــــادِ وی خزینه ی اســرار ازل ،
و تعبیـــــه ی بـازار ابــــــد است !
با مصطفی (ص) نیز همین سفارش رفت ،
کـــه فــرمــــــــــود :
ای حبیبِ ما ؛ نگر تا دو چشم خویش را ؛
از درویشان و درماندگان نگردانی !
و ایشان را به دیگران نفروشی !
که ایشان ؛ گویندگانِ ذکــــرِ مــــــــا ؛
و نام نهندگان فضـــــــل مــــــــا ،
و آراستگان لطــــــف مـــــــا ،
و برداشتگانِ مشیّت مــــــاینــــــد !
امروز ، موجودِ امــــــرِ مــــــــن ،
و فردا نگاه داشته ی حکــم مــن هستند !
از علم من آمده بر تقدیر عرض کرده ،
از ارادت ، نشان یافتــــــــه ،
از حکم ، توقیع برکشیده اند ،
در ازل پدید آورده ی علم من ،
و امروز ، موجودِ امرِ من !
و فردا نگاه داشته ی حکم من هستند !
که علم ؛ ولایتِ ازل دارد ،
امــــــر ؛ ولایتِ وقــــت دارد ،
و حکـــــــــــــم ؛ ولایتِ ابــــــد دارد .
ای آدمـــــــــی ؛
من تو را سه صفت دادم ؛
و آخر به خودت رساندم ؛
اول به فرمانده ی علم سپردم ،
پس از آن به پادشاهِ امــــــر دادم ،
سپس به شاهنشاهِ حکم تسلیم کردم ،
که ؛ علم ، همه صفــــــــا هست ،
و امـــــر ؛ همه بــــــلا است ،
و حکم ؛ همه بقــــــــا است .
ای علـم تـو جانب ازل گیـــر
وی حکم تـو دامن ابــد گیــر
دستِ منِ بی نـــوا تو برگیر
بگرفته ای ار رهــا تو مپذیر !
موضوع :