نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 1190 )
https://telegram.me/adabvaerfan
سوره 25 : فـرقــان ( مکّی ـ 77 آیه دارد ـ جزء هیجدهم ـ صفحه 350 )
( قسمت سیزدهـــم )
نشـانِ مقــرّبـان
( جزء نوردهم صفحه 365 آیه 63 )
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا
وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
ترجمه لفظی آیه شریفه :
و بندگان خداى رحمان کسانى اند که روى زمین به نرمى گام برمى دارند
و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى دهند
نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :
خاصّانِ بندگان خدا کسانی هستند که ؛
خارِ اختیار از قدمگاه خویش برکشند ؛
و سر نفسِ نصیب طلب به تواضع بیفکنند ،
لاجرم به مقام عبودیت رسند ؛
بندگان او به حقیقت ایشانند ؛
که پیوسته در گزار فرمانند ؛
از نصیب ؛ پاک ، و از اختیار ؛ دور !
و از خواستِ خود ؛ بیزار !
در این جهان ؛ هزاران عبدالرّحمن و عبدالرّزّاق و عبدالوهّاب بینی!
ولی یکی عبدالله نبینی !
بلی ؛ به نام بینی ،
ولی به معنی کم بینی !
بندگی خلق به نصیب آمیخته ؛
و به حظّ و لذّت آلوده ،
چرا که ؛ آن که حق را به نصیب طلبد و پرستد ؛
بنده ی نصیب است نه بنده ی او !
ای جوانمـــــــرد ؛
اگر تو را گویند بهشت خواهی یا دو رکعت نماز ؟
تو بهشت را اختیار مکن !
بلکه نماز را اختیار کن ،
که بهشت ، نصیب تو است ،
و نمازخدمت او است !
موسی که هم سخن حق شد ؛
و نزد خداوند ، مکرّم بود ؛
چون به نزد خضر آمد ؛
دو بار بر او اعتراض کرد ؛
یکی برای کشتن غلام ،
و دیگری برای شکستن کشتی ،
چون در آن سؤال نصیبی در میان نبود ؛
خضر شکیبائی کرد ؛
ولی در سؤال سوم ؛
چون موسی به نصیب گرائید ؛
و گفت : چرا از آنان که دیوارشان را استوار ساختی مزدی نخواستی ؟
خضر گفت : هذا فراق بینی و بینک !
اینک زمان جدائی من و تو است !
اکنون که به نصیب باز آمدی ؛
ما را با تو روی صحبت نیست !
زیرا که در صحبت ؛ مزد شرط نیست !
که ؛ خداوندِ صحبت ؛ نه مزدور است ؛
و مزدور به حقیقت مغرور است !
و شخص تا مزدور است از صحبت دور است !
و تا امر را معظّم و نهی را محترم دارد ؛
غرقه ی نور است !
و عباد الرحمن ؛ به حقیقت آنانند که ؛
بر ظاهرِ ایشان ؛ بندِ فرمان ؛
و در باطن شان ؛ نثارِ لطفِ رحمن است !
بندِ فرمان بر ظاهر ؛ نشانِ خائفان است ؛
و نثارِ لطفِ رحمن در باطن ؛
نشانِ مقربان است !
موضوع :