نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1136 )                                                             

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

 

سوره 22 : حج ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


  ( قسمت سیزدهــم )


آداب عبودیت


 

 ( جزء هفدهم صفحه 335 آیه 30 ) 

بسم الله الرحمن الرحیم 

ذَلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَرَبِّهِ و َأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ

إِلَّا مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

 

این است [آنچه مقرر شده] و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد

آن براى او نزد پروردگارش بهتر است ،

و براى شما دامها حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى ‏شود ،

پس از پلیدى بتها دورى کنید و از گفتار باطل اجتناب ورزید


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

تعظیم حرمت ها کار جوانمردان و سیره ی صدّیقان است ،

 

اصحابِ خدمت ، دیگرند و اربابِ حرمت ، دیگر !

ترک خدمت ، عقوبت بار آوَرَد ،

و ترک حرمت ، داغ فِرقت و جدائی نهد !

نتیجه ی خدمت ؛ ثواب است ،

و ثمره ی حرمت ،؛ لذّتِ صحبت است و اُنس خلوت !

او که بر مقام شریعت خدمت کند ؛

ناظر به مقام است ،

و او که در عالم حقیقت ، حرمت شناسد ؛

ناظر به حق است !



 

محمّد مصطفی(ص) که خورشیدِ فلکِ سعادت ؛

و ماهِ آسمانِ سیادت است ؛

شب معــــراج ؛ دل از همه ی مقامات بکَند ،

ناظر به حقّ گشت !

عالمیان ، همه در مقام ها مانده ،

و سیّد بزرگوار ؛ از همه برگذشته ،

و نظر به حقّ داشته ،

لاجرم از بارگاه حقّ ؛ خلعتِ کرامت یافته !

از این عجب تر شنو ؛

اهلِ خدمت چون نالند ؛

از غیردوست به دوست نالند ،

و از غیردوست به دوست نالیدن ؛

در سیره ی جوانمردان ، شرک است !

که تا غیری نبینند از او به دوست ننالند ،

ولی اهل حرمت چون نالند ؛

از دوست به دوست نالند !

و از دوست به دوست نالیدن عین توحید است !

که از روی ظاهر شکوه می نماید ؛

اما از روی باطن ؛ شکر می گزارد !

و چنین می نماید که ؛ من جز تو کسی ندارم !

با که گویم ؟ چون جز تو کسی را نبینم ؛

به که نالم جز تو ؟

این است بیان تعظیم حرمت ،

و شرط آداب عبودیت ؛

چنان که ایّوب با آن همه بلاها گفت :

خداوندا ؛ مَسَّنِیَ الضُّرّ ؛

جواب آمد : اِنّا وَجَدناهُ صابِراً نِعمَ العَبد ،

چون بجای شکایت ، از دوست به دوست نالید ،

در حقیقت شکر از بلا کرد ،

خداوند هم او را صابر خواند ،

و به مقام ممتاز نِعمَ العَبد رسید .



موضوع :