نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1134 )                                                            

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 22 : حج ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


  ( قسمت یازدهــم )


رمـز حــجّ

 

(حـجّ با عـزّت)


 

 ( جزء هفدهم صفحه 335 آیه 27 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

و در میان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زایران] پیاده و [سوار]

برهر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى ‏آیند به سوى تو روى آورند


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

حج دو حرف است ؛ (حاء) و (جیم) ،

(حاء) اشاره به حلم خداوند است ،

و (جیم) اشاره به جُرم بنده !

بدین حال که که بنده گوید :

خداوندا ؛

آمدم با جُرم خویش ،

مرا بیامرز با حلم خویش ،

الهنا عاملنا بفضلک ...


کسی را دیدند دست به پرده ی کعبه زده و می گوید :

چون من کیست ؟

مرا خداوندی است که چون گناه کنم ؛

مرا از خویش نراند و نعمت باز نگیرد !

و اگر باز آیم بپذیرد ، و بنوازد !

و اگر روی به درگاه او آرم نزدیک کند و نوازش نماید !

و اگر برگردم باز خواند و خشم نگیرد !

خداوند فرموده :

بنده ی من ؛ روزیِ من می خوری و سپاس دیگری گزاری ؟

گناه می کنی و از من شرم نداری ؟

اگر تو از من شرم نداری ؛ من از تو شرم دارم !

 

... یَأْتُوکَ رِجَالًا وَ عَلَى کُلِّ ضَامِرٍ ...

پیادگان و سوارگان به سوی خانه ی تو آیند ...

خداوند پیادگان راه حج را بر سواران مقدم داشت ؛

و رُتبتی بیش داد ، و آنان را بدین کرامت مخصوص گردانید ،

از بهر آن که رنج آنان بیش از رنج سواران است ،

پاهای شان آبله کرده ،

گرد و غبار راه بر سر و روی آنان نشسته ،

بر امید مشاهده ی خانه ی کعبه ؛

بارِ رنج ، بر خود هموار ساخته ،

و ترک راحت و آسایش گفته !

شگفت تر آن که ؛ در ذکر سوارانِ راه ؛

آنان را به مرکوب یاد کرده نه به راکب !

از بهر آن که رنج راه با مرکوب است نه با راکب !

آری ؛ کسی که خواهد خانه ی خدا را زیارت کند ؛

و کعبه را مصافحت نماید ،

و به ناز و نیاز ، آن را در بر گیرد ؛

باشد که باری بر خود نهد ، و رنجی کشد !


 

[ و این زمان که نه از پیاده رفتن خبری است و نه از مرکوب جاندار ! ساعتی بر طیاره نشینند و هزاران فرسخ را در ساعتی چند بپیمایند ! آب و نان و غذا و میوه و هتل آماده ! پس نه رنجی هست و نه زحمتی ، زیارتی آسان و سیاحتی رایگان ! ؛ مدام با گوشی همراه تماس مفت با اهل و خاندان ! سوغات بیاورند چندین چمدان ! با ارزی که دولت می دهد به آنان ارزان ! .... و اینک که راه را بستند آن خاندان ، و دلها را شکستند بر ایرانیان ؛ خدای را ستایش می کنیم و می پرستیم در همین مکان ! مفتِ مفت و رایگان ! ... عزّت و احترام و قدر و منزلت مسلمان ایرانی بیش از آن است که ذلت و تحقیر خائنان به حرم و اسلام را گردن نهد ... ما رنج و زحمت را می پذیریم اما هیهات منا الذّله را از مولایمان حسین علیه السلام یاد گرفته ایم ، همان امام محبوبی که حج را رها کرد و بسوی شهادت شتافت ... السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ... ]

 

کعبه مقدس که بود هزاران سال بت خانه ی کافران ،

از غیرت نظر اغیار به درگاه خداوند بشد نالان ،

بگفتا ؛ خداوندا ؛ مرا شریف ترین نقطه ی زمین گردانیدی ،

آن گاه به بلای وجود بت ها مرا مبتلا کردی !

[ پس از رهایی از بت ها مرا به دام خلفای جور انداختی !

این خلیفه پس از آن خلیفه ، این شاه پس از آن شاه !

[ و اینک ... اسیر دست وهابیان سعودی گردانیدی ...

مرا از شر و نکبت اینان آزاد کن !

و با ظهور خلیفه ی راستینت ؛

در کنار من ندایش را به جهانیان برسان ؛

که اَلا یا اَهلَ العالَم ؛ اَنَا المَهدِیّ ... ]


 

از بارگاه جبروت خطاب رسد که ؛

چون خواهی معشوق هزاران پیغمبر باشی ؛

و خواهی که همه ی اولیاء و صدّیقان ،

و عاشقان و عارفان ، را در راه بسوی خود بینی ؛

و آنها را به ناز در کنار گیری ؛

و هزاران ولیّ و عارف و صدیق را ؛

جان و دل در عشق خود بسوزی و بگدازی ؛

یا در آن بادیه ی مردم خوار ، بی جان کنی !

عجب نباشد که چندی ؛

آن بلایا و محنت ها کشی ؛

و صفات صفا و مروه ی خود در قهر غیرت فرو گذاری !




موضوع :