نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1123)                                                                

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 21 : انبیاء ( مکّی ـ 112 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 322 )  


( قسمت سی و یکـــــم )


اراده خـداونـدی

 ( جزء هفدهم صفحه 331 آیه 104 تا 107 )

بسم الله الرحمن الرحیم 


(104) یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَاأَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ

(105) وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

(106) إِنَّ فِی هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِینَ

0107) وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ

   ترجمه لفظی آیه شریفه :

(104) روزى که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه‏ ها در مى‏ پیچیم همان گونه که بار نخست

آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را باز مى ‏گردانیم وعده‏ اى است برعهده ما که ما انجام‏ دهنده آنیم

(105) و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد

0106) به راستى در این [امور] براى مردم عبادت‏ پیشه ابلاغى [حقیقى] است

(107) و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم


 

میلاد مسعود سرور آزادگان و امام عارفان

 

حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مبارک


 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء ...  

آسمان گنبد بلندی است که دوستان خدا زیر آنند ،

و زمین فرش گسترده ای است که روی آن قرار دارند ،

و چون از دنیا رفتند ، بر حسب عادت ، دیار آن خراب می گردد ،

و زمینی که در آن گناه کاری شده ؛ غیر از آن زمین شود !

و آسمان نیز درنوردیده می شود !

تا پیمودن مسافت برای دوستان خدا کوتاه گردد !

 

وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ ...

نوشتن در این آیت به معنی اخبار است ،

و ذکر و تورات و صالحان امت اسلام است ،

بدین بیان که :

موسی را در تورات و داود را در زبور خبر دادیم که ؛

امت محمد(ص) ؛ شایستگان و برگزیدگان ما هستند ،

و خاصّگیانِ حضرتِ ما اند ،

هرچند به صورت بی گاه خاستند ،

امّا به معنی بگاه خاستند !

بیگاه خیزان بودند در عالم قدرت ،

و بگاه خیزان بودند در عالم مشیّت !

بامدادِ مشیّتِ الهی سر می زد که ایشان برخاسته بودند ،

همه را به اول آوردیم و ایشان را به آخر ! (آخرالزمان)

تا خواری همه با ایشان بگوئیم ،

( داستانهای طغیان و هلاکت پیشینیان که بما گفته شده )

و راز های ایشان با کس نگوئیم !!!

(چون بعد از ما دیگر امتی نیست تا با ایشان گفته شود !)

 

وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ ...

در روزگار فترت ، در عصر جاهلیت ،

پیش از مبعث مصطفی(ص) که ؛

جمال اسلام روی در نقابِ عزت کشیده بود ،

گروهی بودند که راه آنها جز کوری و گمراهی نبود ،

که ناگاه آفتاب دولت شرع محمدی ،

از افق اقبال خداوندی پدید آمد ،

و این رحمت واسعه بر جهانیان بود .

لطیفه :

نقل کرده اند که ؛ تُبَّع پادشاه حِمَیر ،

کاهن خود را گفت :

هیچ پادشاهی را یابی که از کشور من افزونی داشته باشد ؟

گفت : آری ،

پیغمبری در راه است که ؛

مملکت او بر همه ی مملکت ها افزون تر باشد !

مهتر و سروری که ؛

در پیشانیِ او نور سجود ؛

در ابروی او    نور خضوع ؛

در موی او        نور جمال ؛

در چشم او      نور عبرت ؛

در روی او       نور رحمت ؛

در دل او        نور معرفت ؛

در سر او         نور محبت ؛

در میان دو شانه ی او نور نبوّت ؛

و در کلام او       نور حکمت بُوَد !

[ و این شخص کسی نیست جز محمّد مصطفی(ص) آخرین پیامبر خدا که هر روز نورنبوتش فروزانتر ، و پرچم آزادی بخشش هر روز در اهتزاز تر ، لشکر و قدرتش هر روز قوی تر و جهانی تر ، و مکتبش حیات بخشش هر روز فراگیرتر است ، و امروز بعد از گذشت هزار و چهارصد و اندی سال ، علیرغم دشمنی های دشمنان سرسختش ، زمینه های تشکیل حکومت واحد جهانیش فراهم تر میشود . این خواست ازلی خداوند جهانیان است و با نیرنگها و دسیسه های صهیونیسم و استکبار جهانی با جعل فیلمهای موهن و نوشته های مسموم در رسانه های عمومی و مجازی قابل برگشت نیست و سد راه وقوع اراده ی خداوندی نتوانند شد . که خود فرموده است : ... أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ]



موضوع :