نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید      ( 1072 )                                                         

ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 312 )


( قسمــت دوازدهـــم )


 قنـدیــل نــور


 

 ( جزء شانزد هــم صفحــه 315 آیه 55   )

بسم الله الرحمن الرحیم 

مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى


   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

 

از این [زمین] شما را آفریده‏ ایم در آن شما را بازمى ‏گردانیم

و بار دیگر شما را از آن بیرون مى ‏آوریم

نمایی از داخل مسجد نصیرالملک شیراز یکی از معدود مساجد جهان ، که طراحی داخلی چشمگیر آن

با شیشه های رنگی ، این مکان را به یک اثر هنری تحسین برانگیز تبدیل کرده است.


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :

 

آدمی آمیخته از تن است و جان ؛

تن از خاک است و خاک ، سفلی است ،

و جان از نور است و نـــــــــور ، عِلوی است ،

جان خواست که بر شود و به بالا رود که عِلوی بوَد ،

تن خواست فرو رود در زمین ، که سفلی بوَد !

خداوندِ عالَم به کمال قدرت خویش ؛

هر دو را بندِ یک دگر ساخت ،

جان بند تن شد و تن بند جان !

جان و تن هر دو با یک دگر قرار گرفتند ،

تا روز مرگ که عمر به سر آید و اجل در رسد ،

آن گاه این بند گشاده گردد ؛

و مرغ جان از قفس بیرون رود ،

و جان از تن برآید و سوی آسمان شود ،

و به آشیان قبلی خویش رود ،

تن راه زمین گیرد تا به مرکز خویش شود !


روایت است که چون جان از تن جدا شود ؛

او را در قنــدیــــل نــــــــــور نهند ؛

و به درخت طوبی بیاویزند ،

و تن را در کفن کنند و به خاک سپارند ،


روزی چند برآید ، جان به نظاره ی تن آید و گوید :

ای چشم عبرت بین ؛

ای دیده ی نرگسین ؛

آن دیدنِ تو کــــــــــــــو ؟

ای زبان حکمت گوی ؛

آن سخنان شیرین تو کــــــو ؟

ای روی زیبا ؛ آن زیب و جمال تو کـــو ؟


ای بیامده از خاک ، و داشته بر خاک ، و روزی یافته از خاک ،

و بازگردانیده به خاک ؛ و متلاشی شده در خاک ! کجـــــــــائی ؟

خداوند یک بار خــــــــــاک را سبب هستی کرد ؛ و یک بار سبب نیستی !

تا عالمیان بدانند که او قــــــادر بر کمــــــال است ،

و هر نبوده را هست کننده اوست ، ( یحیی و یمیت )


ای جوانمــــــــرد ؛


اگر تو را در گورستان گذری باشد ؛

به هوش تا به چشم عبرت نگری ،

آن خفتــــــن گاه که تو بینی نه خاک است !

آن ؛ تن عزیزان است و گوشت و پوست جوانان !

و قدّ و بالای ناز پروردگان ، و محاسن پیــــــران !

چه بسا که نفوس اندوهگیـــــــن در این جــــــــا خفتــــــــه اند ! 

چه بسا تن های مرمرین و زبان های شکرین و چشم های نرگسین

و موی های عنبرین در این جـــــــــا خـــــــــــــــــاک شده اند !

چه بسا پهلوانان و سخنوران و طنازان و عشوه گران در این جـــــــــا آرمیده اند !

و چه بسا ثروتمندان و دنیا داران و اربابان و خان ها و حاکمان و زورگویان

و ستمگران با دستان خالی و پرونده هایی سنگین در این خــاک خفته اند ! 


همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

حضرت حجـة ابن الحســــن المهــــدی(عـــج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

برای سلامتی و خشنودی امـــام و مقتــــدا و مولایمان

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

و برای تعجیل در فـــرج مبــــارکشان 

دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات



موضوع :