نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1054 )                                                              

ســوره 19 : مـریــم ( مـکّــی ـ98 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 305 )


( قسمــت یازدهــــم )


باران انـوار


 

 ( جزء شانزد هــم صفحــه 309 آیه 61 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا


   ترجمــه لفظـــی آیــــه شریفه :

 

باغ هاى جاودانى که [خداى] رحمان به بندگانش در جهان ناپیدا وعده داده است

در حقیقت وعده او انجام‏ شدنى است


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :

 

خداونــد زمین و آسمان ،

نیکوکار مهـــربان ،

لطیف نشان ،

کریــــــم پیمــــــان ،

قدیــــــــم احســـــــان ،

بندگان خود را تشریف می دهد ،

و به فضل و لطف خویش ، ایشان را می نوازد ،

وعده ی راز و ناز و نعمت می دهـد ،

وعــــــــده ای نیکـــــــــو ،

تشریفی به کمال ،

خلعتی تمام ،

و فضلی بی نهـــــایت ،

همه ی قدسیــــــــان آسمـــــان ؛

خواستند تقـــدیس خود را از این خلعــــــت ،

و کرامت و نواخت که به خاکیان دادند ، به غارت دهند !

پس بنگــــــــــر که ؛

به خاکیان به چشـــــم حقــــــــارت ننگری ،

که ایشان مقبول شواهـــــد ربوبیت ،

و منبع اسرار فطرت ازل اند ،

اول مشتی خـــــــــــاک بــــود آلوده ،

در ظلمت و کثـــــافـــــت خــــــود بمانــــــــده ،

در تاریکی نهــــــاد خود حیــــــرت زده ،

همــــی از آسمـــــــان اســـــــرار ،

باران انــــــــوار باریدن گرفت ،

خــــاک ؛ عبیــــر گشت ، و سنگ ؛ گوهـــر شد ،

شب ؛ روز شد ، و روز ؛ نوروز گشت ،

و بخــــت ؛ فیــــــــــــــروز شد ،

و تقاضائی از پرده ی غیب به صحرای ظهور آمد ،

و بر همه ی عالم از کــــــوه و دشت و دریـــــــا بگذشت ،

چون به سرِ خاک انسان رسید ؛

عنان باز کشید ، و نقاب از جمال دلربای برگرفت ،

و گفت : ای خاکِ افتـــــــاده ؛

و خویشتــــــــــن را بیفکنــــــــده ،

مـــــــــــن تــــــــــــو  را آمــــــــــــــده ام !

آیــــــا ســــــــــــرِ  مــــــــــــــا نــــــــــــــــــداری ؟

چه کسی داند که در این خـــــاک چه تعبیـه هاست ؟

خداونـــــــد فـــرمــــــــوده :

ما گِلِ دوستان را به زلالِ رضای خود سرشتیم ،

آن گاه کالبد را بر فتراک دل ببستیم ،

و به عالَـــــــم صـــــــورت فرستـــــــادیم ،

و گفتیم : ای دل ؛ تـــو ندیـــــمِ سلطانِ غیب باش !

که خداوند بر دل شما می نگـــــــــرد نه به صــورت شمـــا !

تفسیر آیه از منظر تفسیر نور :

در آیه قبل کلمه‏ ى «جنّت» به صورت مفرد بکار رفته بود، « یدخلون الجنّة »، ولى در این آیه کلمه ‏ى « جنّات » به صورت جمع مطرح شده و این نشان مى ‏دهد که باغ و بوستان اهل بهشت مجموعه ‏اى از بوستان‏ هاى متعدّد است.

این تعبیر شاید به خاطر آن باشد که هر یک از بهشتیان داراى چهار باغ مى‏ باشند که در سوره‏ ى الرّحمن به آن اشاره شده است: «و لمَن خاف مقام ربّه جنّتان... و من دونهما جنّتان»  یعنى براى هرکس که اهل تقوا باشد، دو باغ است و پس از توصیف دو باغ مى‏ فرماید: غیر این دو باغ ، دو باغ دیگر نیز هست که روى هم مى ‏شود چهار باغ که این دو باغ یا نزدیک‏ ترند و یا سطح پایین‏ ترى دارند و یا به خاطر اختلاف درجات اهل بهشت، نوع باغها نیز تفاوت دارد.

 قرآن کریم از تحقّق یافتن وعده‏ هاى الهى بارها سخن به میان آورده است، از جمله فرمود : « و مَن اوفى بعهده من اللّه»  کیست که از خداوند با وفاتر باشد؟
ستایش بهشت به اینکه در آنجا لغوى نمى ‏شنوند، هم توصیه به امروز ماست که از لغو دورى کنیم و هم اشاره به این است که سخنان یاوه کفّار و شنیده ‏هایى که مؤمنان را در دنیا رنج مى ‏داد، در آنجا نیست.

در جمله‏ ى « نورث مَن کان تقیّا » هم به تقوا اشاره شده است که کلید بهشت است و هم تعبیر ارث آمده که به معناى رسیدن به مال و نعمت بدون رنج و زحمت است. گرچه تقوا کلید بهشت است، امّا آن همه پاداش، ارث خدا به ماست و اعمال ما به این اندازه پاداش ندارد و در حقیقت پاداش هاى ما ارثى است که از طرف خداوند بدون رنج به ما مى‏ رسد.

در حدیثى مى‏ خوانیم: هر انسانى در بهشت و دوزخ جایگاهى دارد ؛ اگر اهل بهشت شد، جایگاه دوزخى او به دوزخیان ارث مى ‏رسد و اگر اهل دوزخ شد، جایگاه بهشتى او به بهشتیان ارث مى ‏رسد.

شخصى به امام صادق‏ علیه السلام از درد معده ‏اش شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: دو نوبت غذا بخور ، صبح و غروب ، و بین آن دو غذا نخور که موجب فساد بدن مى ‏شود. آنگاه این آیه را « رزقهم فیها بکرة وعشیّا »  تلاوت کردند .

پیـــــام هــا :

1 ـ استقرار در باغ‏ هاى بهشت همیشگى است. « جنّات عدن »

 2 ـ سرچشمه‏ ى آن همه الطاف موعود ، لطف خداوند رحمان است. « وعد الرحمن »

 3 ـ  ما امروز حقیقت وعده‏ هاى خداوند را درک نمى ‏کنیم. « بالغیب »

 4 ـ کلام رایج بهشتیان، سلام است. « لا یسمعون... الا سلاما » محیط بهشت ، محیطى امن و سالم است و بهشتیان ، هم از فرشتگان سلام مى ‏شنوند ، «سلام علیکم طبتم» و هم از دوستان خود. « فسلام لک من اصحاب الیمین » .

5 ـ  در بهشت تنوّع زمان (بامداد و غروب) وجود دارد. « بکرة و عشیّا »

 6 ـ  در بهشت هم امنیّت روحى است، « الاّ سلاما » و هم تأمین نیازهاى جسمى. « رزقهم بکرة و عشیّا »

 7 ـ  در عطا کردن بهشت ، برگرداندن و نقضى در کار نیست و این ، قوى ‏ترین نوع مالکیّت است. « نورث »

 8 ـ  بهشت ، میراث پرهیزکاران است. « نورث من عبادنا مَن کان تقیّا »

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

حضرت حجـة ابن الحســــن المهــــدی(عـــج) است

پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشان زیـــاد دعا کنیم



موضوع :