نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید        ( 1050 )                                                             

ســوره 19 : مـریــم ( مـکّــی ـ98 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 305 )

( قسمــت هفتــــم )

رهـروان عشـق

( جزء شانزد هــم صفحــه 305 آیه 4 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَ لَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا

   ترجمــه لفظـــی آیــــه شریفه :

گفت پروردگارا من استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته

و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبوده ‏ام

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :

                 از روی اشارت بر ذوق اهل ادب و عرفان ؛

این کلمات ؛ دعــــــویِ پختگــــی است ،

که از نهــــاد زکـــریّـــــــــا(ع) بیــــامـــد ،

جلال عزت احدیت دعوی وی را بر محک بـــــلا زد ؛

تا سِــرّ معنی در آن دعــــوی پدیــــد آید ؛

و آن بــــلا هــا که از قوم خود دید ؛

به ایــــن سبـــب بـــــــود !

چون بـــــــلا به زکریا روی نمود ؛

به درختی پنــــــــاه برد ،

غیـــرت درگاه عزت در رسید ،

ریشه ی تیلسان وی بیرون بماند ،

و نشانی شد تا قوم وی بدانستند که ؛

درخـــت ، پنــــــاه گـــاه وی شده ،

آن گاه نــــــدا آمــد : ای زکـــــریّـــــــــا ؛

اکنــون پشـــت به درخـــــت دادی ،

و آن را پناه گاه و تکیـــه گاه خود ساختی ؛

بنگر تا چه بـــــــــــلا بر تو گماریـــم ،

قــــــوم او ارّه برنهــــــادند ،

و او را با درخت به دو نیــــم کردند !!!‌

تا عالمیـــان بداننــــــد که ؛

هر کس پنــــــاه به غیـــــرحق بَرَد ؛

اژدهای غیرت حق ، دمــــار از روزگار او برآرد .

روی یــــــــار

این رهــــــــروان عشق ، کجا مـــى‏ روند زار ؟

ره را کنــــاره نیست ، چــرا مى نهنــــــد بار ؟

هـــــر جـــــا رونــد ، جز سر کوى نگار نیست

هــــرجـــــــا نهنـــد بــار ، همان جــــا بود نگار

ســـاغـــر نمى‏ ستانند از غیــر دست دوست

ســــاقــى نمى‏ شناسنـــد از غیـــر آن دیــار

در عشق روى اوست ، همه شادى و سرور

در هجـــر وصـــــل اوست ، همه زارى و نزار

از نـــــــور روى اوست ، گلستان شود چمن

در یـــــاد سرو قـــــامت او ، بشکفـــد بهـــار

ما را نصیب روى تــــو ، با این حجاب نیست

بــــــردار این حجــــــاب از آن روى گلعــــذار

( دیوان امام خمینی [ره] ص 120 )

سخــن روز :

ایـران سفیـر عربستـان را اخـــراج کرد !!!

دولت  اعتدال روحانی با مشی لیبرالی خود ثابت کرده است که در مقابل ضعیف ترین کشورها هم جرأت دفاع از حقوق شهروندان خود را ندارد و اگر جنایت هولناک وهابیان سعودی در منا ، علیه شهروندان هر کشور دیگری رخ داده بود و بیش از  400 نفر از مردمش مظلومانه کشته ، مفقود و مجروح شده بودند ، کمترین اقدام اخراج فوری سفیر آن کشور بود ، و در حالی که حکام وهابی و میگسار سعودی با اهداء دلارهای نفتی تا حد زیادی توانسته اند رسانه های جهانی را کنترل نمایند ؛ می طلبید که رئیس جمهورمان برای نشان دادن عمق جنایت منا ، سفر تشریفاتی خود به نیویورک را نیمه تمام می گذاشت و کمیته هایی در سطوح سیاسی امنیتی - نظامی ، فرهنگی و لجستیکی زیر نظر خود تشکیل می داد تا ملت عزیز ایران ، قدرت ، عزت و پایبندی به عهد و پیمان را بصورت عملی در رئیس جمهورشان مشاهده نمایند! که این اتفاق مبارک از جریان لیبرال ترسو بعید است!!!  

[وزنه سیاسی]

انتظار ملت بزرگ ایران این است که :

1 ـ آقای روحانی حالا که سفرش را رها نکرد تا در سازمان ملل سخنرانی کند ؛ حداقل در سخنان خود جدی باشد و شجاعانه اقدامات دولت و سران آدمکش وهابی سعودی را محکوم و کشتار حجاج بیگناه ایرانی و غیر ایرانی را از آنان بازخواست نماید .

2 ـ از سازمان ملل بخواهد تا سریعا نسبت به تشکیل کمیته حقیقت یاب برای بررسی علل این کشتار جمعی اقدام نماید .

3 ـ محاکمه و مجازات عاملین این جنایت را درخواست نماید .

4 ـ سلب مسئولیت حکام سعودی از اداره حرمین شریفین را که متعلق به جهان اسلام است نه حکومت نالایق عربستان بخواهد .

5 ـ واگذاری اداره حرمین شریفین به شورایی از کشورهای اسلامی خواستار شود .   

همچنین از جواد ظریف  انتظار است مسخرگی و دلقک بازی را کنار گذاشته در امور دیپلماسی جدی باشد . اینک که ثابت شده دیپلماسی خنده کارآمد نیست لذا همین امروز در سازمان ملل و جلو چشم همه سران و وزرای خوارج کشورهای جهان یقه وزیر مغرور عربستان را بگیرد و فریاد بزند : تو که درخواست ملاقات مرا نمی پذیری ، پس چه کسی جوابگوی کشتار جمعی حجاج ایرانی است ؟

ولی هیهات از این اقدام شجاعانه ، که از اینها جز دهانرا تا بناگوش باز کردن و هرهرهرهر انتظاری نباید داشت !

واقعاً که آبرو و عزت پاسپورت ایرانی را خوب برگرداندند !!!!