نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 950 )
ســوره 15 : حجـــر ( مـکّــی ـ 99 آیه دارد ـ جزء چهــاردهم ـ صفحه 262 )
( قسمــت چهاردهـــــم )
بیـزاری از دنیـای کفّـار
( جزء چهارد هــم صفحــه 266 آیه 87 )
بسم الله الرحمن الرحیم
لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ
تفسیـــر لفظـــی :
و به آن چه ما دسته هایى از آنان [کافران] را بدان برخوردار ساخته ایم چشم مدوز
و بر ایشان اندوه مخور و بال خویش براى مؤمنان فرو گستر
تفسیر ادبی و عرفانی :
ای محمّــد ؛
این زینت دنیـــــــــا کـــه از کافـــــــران دریـــــــغ نداشتیـــــــــم ،
تـــــــو نیــــک در آن منگـــــــر ، و به وی انس مگـیـــــــــــر ،
چشـــم تــــــــو از آن عزیـــــــــز تـــــــــر است کـــــــه ؛
بدان ها نِگـَـرَد که مـــــــــــــا ننگــریستـــه ایم ،
یا آن پسندد که مــــا نپسندیده ایم !
در خبـــــر است که :
مصطفی(ص) چنــان با این آیــــه ادب گرفت ؛
که شب معراج همه ی نعمت هـــای بهشت بر او عـرضه کردند ،
به هیـــــــچ چیـــــــــز آن هــــــــا توجــــــه نکرد ،
چه آنجا که دوستی بر کمـــــال بُـــوَد ناچار در آن غــیــــرت بُــوَد !
موسی از خـداونــد دیـــــدار خواست لَن تَرانی شنید !
سپس جواب آمد که هرگز مرا نخواهی دید !
ولی به مصطفی(ص) فرمود :
ای محمّــد ؛
دیـده ای که با آن به مـــا نگــری به عاریت به کس ندهی ،
چه ؛ که لذت های دنیـــا و نعمت های این جهان ،
ارزش آن را ندارد که آن ها رخت خویش در دیده ی تو نهند !
... وَ اخفِض جَناحَکَ لِلمؤمنین
خفض جناح کنــایـــه از خوش خُـلـقــی و خوی نیک است ،
و اشارت است به کمـال خـوی و غایت شفقت پیغمبر(ص) بر مـــــردم ،
چنان که در جنگ اُحُــــــد با این که چندین زخم برداشتـــه بود ،
دامـــــن رحمت خـــــــــــــود را بســـــــط داد ؛
و گفت : خـداونـــــــــــــــدا ؛
قــــــــــوم مــــــــرا هـدایت کن که ناداننــــــــــد !
تفسیر آیه شریفه از تفسیـــر نـــــور :
نهـــى، همه جا بعد ارتکاب عمـــل نیست ، بلکه گاهى نیز براى هشدار و پیشگیرى است .
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله هرگز رغبتى به دنیاى کفار نداشت ، لذا نهىِ خداوند ، به معناى هشدار است که دیگر مؤمنان چشم به دنیاى کفار ندوزند . پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند : هر کس به آن چه در دست دیگران است خیـــره شود همّ و غمّ او زیاد شده و ناراحتیش درمان نمىشود . یکى از سفارشات اکیـــد قــــرآن به پیامبر صلى الله علیه وآله و مومنین ، سفارش به نرمش و رحــــم و صبـــر، نسبت به اهـــل ایمـــــان است . از جمله : « واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم » با کسانى که همواره پروردگارشان را مى خوانند ، شکیبایى کن . « اذلة على المؤمنین » با مؤمنان فروتن هستند . « رحماء بینهم » با همدیگر مهرباننـــد. کلمه ى « ازواج » شامل مرد و زن هر دو مىشود و ممکن است اصناف مردم و کفار منظور باشد .
1 ـ در برابر امکانات دیگران ، بر توانایى ها و امکانات خود تکیــــه کنید!
[ برای رفع مشکلات اقتصادی به بیگانگان چشم امید نداشته باشید ، و تنها راه رفع مشکلات را رفع تحریم ها ندانید ، به توانائی های خود تکیه کنید ... ]
تو که قرآن دارى ، « اتیناک سبعاً » به دنیاى کفار دل نبند ، « و لا تمدن... »
2 ـ به نعمت هاى دنیــــوى خیـــــره و وابستــــه نشوید . « لاتمدن عینیک »
(زیرا دنیـــــا هم کم است « قلیل » ، هم زودگذر است « عرض » ، هم غنچه اى است که براى کسى بطور کامل باز نمى شود «زهرة الحیوة الدنیا »
3 ـ خیـــره شدن سبب علاقه و دلبستگى مىشود.(نگاه نکن تا دل اسیر نشود) « لاتمدّن عینیک » (گناه و انحراف راباید از سرچشمه جلوگیرى کرد) ز دست دیده و دل هر دو فریـــاد که هر چه دیده بیند دل کند یـــاد
4 ـ کسى مىتواند مردم را به معنویت سوق دهد ، که خود گرفتــــار مادیات نباشد « لاتمدن عینیک » (خطاب آیه به پیامبر است)
5 ـ کسانى که به سراغ دنیــــا مىروند ، به آن نمىرسند . « ازواجاً منهم »
6 ـ براى کسانى که قابل هدایت نیستند ، نباید غصه خورد. « لاتحزن »
7 ـ تواضع و نرمى در برابر دنیا و دنیاپرستان ، هرگز . « لاتمدن ... »
ولى در برابر دینداران همواره . « واخفض جناحک للمؤمنین »
8 ـ رهبر و مربى باید در برابر مردم ، نرمش و عطوفت داشته باشد. « واخفض ... »
برگرفته از تفسیر شریف نـــــور اثر حجة الاسلام استاد قرائتی (حفظه الله)
موضوع :