نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 841 )
ســوره 10 : یونُس ( مـکّــی ـ 109 آیه دارد ـ جزء یازدهم ـ صفحه 208 )
( قسمــت بیست و چهارم )
ستم کارانِ بر خود !
جزء یازد هــم صفحــه 220 آیه 98 )
بسم الله الرحمن الرحیم
فَلَوْلاَ کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّآ آمَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ
عَذَابَ الخِزْیِ فِی الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ مَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ
تفسیـــر لفظـــی :
چرا هیچ شهرى نبود که [اهل آن] ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد ؟ مگر قوم یونس که وقتى [در آخرین لحظه] ایمان آوردند عذاب رسوایى را درزندگى دنیا از آنان برطرف کردیم و تا چندى آنان را برخوردار ساختیم
تفسیر ادبی و عرفانی :
خدای جهان و جهانیان ،
دوستدار نیــاز و سوز درویشان ،
شنونده ی ناله ی خستگان ،
بنده ای را دوست دارد که در او زارد ،
و از کردار خویش بدو نالد ،
و خود را دست آویزی نداند ،
و دست از همه ی وسائل و طاعات تهی بیند ،
اشک از چشم روان ،
ذکر حــــــــق بر زبــــــــان ،
و مهر او در میان جان .
نبینی که خداوند با قوم یونس چه کرد ؟
هنگامی که یونس قوم خود را وعده ی عذاب داده بود ،
چون رسیدن بلا را نزدیک دید ،
از خانه و شهر بیرون شد !
آن گاه که قوم درماندند ،
و عذاب و بلا به ایشان نزدیک شد ،
مردم شهر ، بامدادان که از خانه ها بیرون شدند ،
ابر سیاهی در آسمان دیدند ،
که دودی عظیم بپراکند ،
و آتش از آن پاره پاره می افتاد !
در آن حال یونس را جهت استغاثه و استمداد طلب کردند و نیافتند !
پس گروهی عظیم به صحرا شدند ،
طفلکان را از مادران و پدران جدا کردند ،
تا آنها گریه و زاری درگرفتند !
پیران سرها را برهنه کردند ،
و به یک باره فغان برآوردند ،
و زاری و خواری زینهار خواستند !
و گفتند : خدایا ؛ گناه ما بزرگ است ،
ولی عفو تو از آن بزرگ تر !
خدایا ؛ به سزای ما چه نگری ؟
به سزاواری خود نگر ،
و همگی به یک صف ایستادند ،
پس از آن جوان ها به صف ایستادند ،
و گفتند : خدایــــــــا ؛
تو ما را فرمودی که ستمکاران را عفو کنید ،
و از گنا آنان درگذرید ،
خدایا ؛ ما هم ستمکارانِ بر خود هستیم ،
ما را عفو کن و از ما درگذر .
صف کودکان آغاز شد !
همگی یک صدا فریاد برآوردند :
خدایا ؛ تو ما فرمودی که سائلان را ردّ نکنیم ،
ما همه سائلیم ، ما را ردّ مکن و نومید مگردان ،
ای فریاد رس نا امیدان ؛
ای چاره ی بیچارگان ؛
و ای خدای مهربان ؛
عذاب را از ما بگردان .
ناگاه دود و آتش که بالای سر هر سه صف بود از میان رفت !
و خداوند توبه ی آنان را پذیرفت ،
این بود که فرمود :
ما عذاب رسوائی را در زندگانیِ این جهان از آنها بازگرفتیم ،
و تا هنگام مرگ آنها را از متاع این جهانی بهره مند ساختیم .
پس ای مسلمانان ؛
آیا شما از قوم یونس کمترید ؟
چرا برای رفع بلا و حل مشکلات به سوی خدا روی نمی آورید ؟
چرا مرد و زن و کودک و جوان ؛
یک صدا از اعمال زشت خویش توبه نمی کنید ؟
چرا فرج مولایمان را از خدای خویش نمی خواهیم ؟
آیا وقت آن نرسیده است که با تأسی به قوم یونس ،
ظهور مولای غایب خویش را بخواهیم ؟
لطفاً روی عناوین ذیل کلیک کنید :
ربیع الاول ماه حزن و اندوه شیعه
موضوع :