نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 826 )
ســوره 10 : یونُس ( مـکّــی ـ 109 آیه دارد ـ جزء یازدهم ـ صفحه 208 )
( قسمــت نهـــم )
شـرط مهمـانی
جزء یازد هــم صفحــه 211 آیه25 )
بسم الله الرحمن الرحیم
وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
تفسیـــر لفظـــی :
و خدا [شما را] به سراى سلامت فرا مى خواند
و هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى کند
تفسیر ادبی و عرفانی :
بدانیم که دعوت چهـــــار گــونــــه است :
اول ؛ دعوت توحید و شهادت ، که فرمود :
یَدعُوکُم لِیَغفِرلَکُم
دوم ؛ دعوت حمد و اجابت ، که فرمود :
یَدعُوکُم فَتَستَجِیبُونَ
سوم ؛ دعوت اتباع و امامت ، که فرمود :
یَدعُوا کُلُّ اُناسٍ بِاِمامِهِم
چهارم ؛ دعوت کرامت و ضیافت ، که فرمود :
وَاللهُ یَدعُوا اِلی دارِالسَّلامِ
کسی که دعوت کند و خواهد که عزیزان را به مهمانی بَرَد ؛
شرط مهمانی آن است که :
ابتدا کسی از نزدیکان و خاصّگیان خویش را فرستــــد ؛
تا ایشان را خبـــــر کند و نـویــــــد دهــــد ؛
پس ، چون آیند ؛ باز عزیزان را به استقبال فرستد ؛
و یکی را تنهـــــــــــا نخوانَـــــــد ،
که دوستان و خویشان وی را همه برخوانَد ،
و مرکب ها و مشعل ها به راه ایشــــان فرستد ،
چون آینــــد ، جای ایشان ساختـــه و پرداختــــه دارد ،
و چون بنشینند ؛ اول آن ها گلاب دهنــــــد ،
پس ؛ میــــــــوه آرنـــــــــد ؛
پس خوراکی هــای ساختـــه بنهند ؛
سپس غلامان و چاکـــران ، بر سر آنان بدارند ،
چون از آن فــارغ شوند ؛ اظهار شادی و سپاس نمایند ،
و شرط است که میزبان ، دیــدارِ خـــود را از مهمان باز نگیرد !
و به عاقبت ایشان را به اکرام و خلعت بــــاز گردانَـــد ،
خداوند عالَم در مهمانیِ فردوس برین ،
این همه را ساختـه و پرداختـه و آراستـه است !
و در قرآن مجیــد از آن یـــاد می کند و نـویـــد می دهد ،
که فرمود : وَ داعِیاً اِلَی اللهِ ،
پس فرشتگان به پیشبــــــــاز روند ،
که فرمود : وَ تَتَلَقّیهُمُ المَلئِکَةُ
و مشعل های نــــــور بر راه ایشان فرستنــد ،
که فرمود : یَسعی نُورُهُم بَینَ اَیدِیهِم
تنهــا شان نخوانَــــد ، که خویشان و نزدیکان را همه خوانَد ،
که فرمود : وَ مَن صَلَحَ مِن آبائِهِم وَاَزواجِهِم وَ ذُرِّیّاتِهِم
آن گاه بهشت و جنّت نعیم را جایگاه آنان سازد
که فرمود : فَادخُلِی جَنَّتِی
[ البته رسم نیست که مهمان دست خالی به مهمانی رود ،
و شایسته است شیرینی یا دسته گل یا بسته ای
بعنوان هــــدیــــه همــــــراه داشته باشد ،
هـــدیــــه ی مهمــــان خــــــدا ؛
قلب سلیــــــم و عمــــــــل صــــالـــــــح است ! ]
شیخ انصــــاری گفت :
دیدار دوست ، بهره ی مشتــاقــــان است ،
روشنائی دیده و دوست دل و جان و آئین جهان است ،
راحت جـــان و عیش جـــان و درد جــان و جمــال جـانــان است ،
پس ای جوانمـــــرد ؛
بـــــــــاش تــا شــــــــــــادی بینــــــــــی ؛
و یک بار با دوست بر بساطِ وصل ، ایمن نشینی !
و از دوست ، آن بینی که هیچ چشمی ندیده !
و آن شنوی که هیچ گوشی نشنیده !
و در خاطر هیـــــــچ بشری خطور نکرده است .
عشقِ چاره ســــاز
حــدیث عشق تـــــو ، بــــــــاد بهـار بـاز آورد
صبــــــــــــا ز طَرْف چمن ، بوى دلنواز آورد
طرب کنـان گل از اســرار بوستـــان مى گفت
فسرده جان ، خبر از عشق چاره ساز آورد
بنفشـــه از غـــــــــم دورىّ یـــار ، نالان بود
فــــــــرشته آیه هجـــــــرانِ جان گداز آورد
هلال از خــــــــــــم ابروى یـــار ، دم مى زد
نسیـــــــــم عطر بهارى ، چه سرفراز آورد
[ دیوان امام خمینی (ره) ص 84 ]
موضوع :