نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (723 )
ســوره 7 : اعـــراف ( مکّی ـ 205 آیه دارد ـ جزء هشتم ـ صفحه 151 )
( قسمــت نوزدهـم )
چشمـه هـــای دل
( جزء هشتــم صفحه 157 آیه 55 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
أُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ
تفسیـــر لفظـــی :
پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرع ، و در پنهانى بخوانید ،
(و از تجاوز دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمى دارد .
تفسیر ادبی و عرفانی :
مصطفی (ص) فرمودند :
دعا ، عین عبادت است ،
دعا ، خواندن است یا خواستن ،
اگر خواندن است عین ثنــــــــــا است ،
اگر خواستن است بنده را ســـــــــزا است ،
هر دو عبــــــادت است و نجـــــات را وسیلت ،
در خبر است که :
آدم (ع) سال ها بر زلّت و لغزش خویش زاری کرد و تضرع نمود ،
جبرئیــــــــــل به خـــــــــــدا عرض کرد : خــــــدایــــــــــا ؛
تضرع آدم را می بینی و زاری او را می شنوی ،
هیچ روی آن دارد که عذرش بپذیری ؟
و خستگی وی را مرهم نهی ؟
فرمـــــــــان آمـــــــــد :
ای جبرئیــــــــــل ؛ آدم را به ما گـــذار ؛
که اگر نه این تضرّع و زاری از وی دانستمی ،
خود ، زلّت (لغزش) بر او قضــــا و حکم نکردمی !
لغزش بر وی قضــــــا کردم که دانستم چون در مانَد ؛
زبــــان بـــــــــه تضــــــــــرّع و دعــــــــا گشــــــــــایـــــــــد !
و من دوست دارم که بنـــــــده بنـــــــــالـــــــــد و در من زارَد !
از شرایط قبول دعا ؛
یکی لقمه ی حلال است ،
که مصطفی (ص) فرمودند :
غذایت پاک دار تا دعایت قبول شود .
دوم ؛ بیداری و هوشیاری است ،
که به دل حاضــــــر و از غفلــــــــت دور ،
که فرمـــود :
خداوند دعای کسی که دلِ بازیگوش و غافل دارد نمی پذیرد !
سوم ؛ خوف و طمع بیم و امید ،
که فرمــــــــود :
او را از بیـــــم و از طمــــــع و از امیــــــــد بخوانید ،
و خوف و طمع در این جا به معنی خـــــــوف و رجـــــــاء است ،
و آن تضرع و خیفه به معنی اخــــلاص و صــــــدق است ،
و آن ها بر مثـــال چهــــــــار چشمــــــــه اند ،
که خداونــــــــد در دل ها گشاده ،
تا این چشمه ها روانند و روشن ؛
دل آبــــــــادان است ،
و ایمان بر جای و دعا مستجاب ،
اگر این چهار جوی از دل وا ایستد
و چشمه ها خشک شود ؛ دل مرده گردد ،
و اشک از چشم ، و ذکر از زبان ، و مهر از دل ،
همه وا ایستد ! و از وی طاعت نرُویَد ،
و ایمـــــــــان نیاید ، و چنان شود که گویند :
آن دل که تو دیدی همه دیگرگون شد
وان حوض پر از آب همه پر خــون شد
وآن باغ پر از نعمت چون هامــون شد
وآن آب روان ز بــــاغ مــا بیـــرون شد
موضوع :