نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 1227 )
بوستان ادب و عرفان در سروش
https://sapp.ir/913607
سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء نوزدهم ـ صفحه 377 )
( قسمت شانــزدهــم )
«(اخـلاص در طـاعت )»
( جزء بیستم صفحه 382 آیه 62 )
بسم الله الرحمن الرحیم
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ
وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ
ترجمه لفظی آیه شریفه :
یا [کیست] آن کس که درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى کند
و گرفتارى را برطرف مى گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار مى دهد
آیا معبودى با خداست چه کم پند مى پذیرید
نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :
گفتـــــــه انـــــــد :
مضطرّ آن کودکی است که در شکم مادر بیمار شود ،
و مادر از بیماریِ او بی خبــــــــــر !
آن کودک در آن تاریکی و تنهایی از بیماری بنـــــالَـــــد !
و جز خداوند هیچ کس از حال وی با خبــــــــر نباشد !
و خداوند ناله و زاری کودک را بشنود ،
و به رحمت و رأفت خود ؛ در دل مادر افکند تا از آن غـــذا ،
که درمـــــــان درد کودک است آرزو (هَوَس) کند !
و مادر آن غـــــــــذا را تهیــــــه کند و بخورد ،
و کودک از آن بیمـــاری شِفـــــا یابد !
گویند عارفی بزرگوار به عیادت بیمــــاری شد ؛
بیمـــــــار از او خواهش دعــــای شفــا کرد ؛
عارف گفت : تو خود مضطـــــرّ هستی ،
خود دعا کن تا خـــــــداوند شفایت دهد !
مگر نخوانده ای و یا نشنیده ای ؛
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَـــــرَّ إِذَا دَعَــــــاهُ ...
این آیت ستگیــــر درمانـــــــدگان ،
و فـــریــــــاد رس نومیــــــــدان ،
و داروی بیمــــــــــــاران ،
و یادگار بی دلان است !
که خداوند گوشهای بندگان را به جـــــزا پاسخ گوید ،
و امید عاجزان را به وفــــــــا جــــواب دهد !
و دعای ضعیفان را به عطا اجابت کند ،
چنانکه در ازل ، همه احسان او ،
و در حـــــــال ، همه انعـــــــام او ،
و در ابــــــد ، همه افضـــال او است !
از مختصّات این آیه ی شریفه آن است که ؛
مسلمانان ، خاصه شیعیان ؛
به هنگام بلایا و مصیبتها و گرفتاری ها ؛
ختـــم أَمَّنْ یُجِیبُ ... با آداب و شرایطی خاص برپــــا کنند !
و امیدوار هستند که خداوند از آنان رفــــــع بـــلا میکند ؛
( و مکرر آزمایش شده است )
نقل شده که یحیی ابن معاذ در مناجات خویش گفته :
بار خــــــدایـــا ؛ مرا اعتمــــاد بر گنــــاه است نــــــه طاعت !
زیرا در طاعت ، اخلاص می باید که آن ، مرا نیست ؛
ولی در معصیت ، فضــــــل می باید ؛ و آن ، تــــــو را هست !
خــــدایــــا ؛
کمالِ پاکی و عین قُدس تو است که ،
این فرزند آدم ، بر چون تو پادشاهی عاصی شده !
وگرنه در هزاران عالم ،
کدام نقطه ی حدوث را یارای آن بودی که ؛
بر خلاف فرمان تو یک نَفَس برکشیدی ؟!
اگر نه از بهر کمالِ فردانیّت ،
و ذاتِ جلالِ بی نقصان تــــــو بودی ؛
چرا باید مقربّانِ حضرت ؛
و پیغامبــــــرانِ بارگاهِ عزّت ،
نیز دز خجالتِ لغزشهای کوچک آیند ؟
این بدان جهت است تا عالمیان بدانند ؛
که هیچ کس جز او به کمالِ صفات ، موصوف نیست ،
و به پاکی و بی عیبی و کمالِ او هیچ موجودی نیست ! !
راه طلبت گــر آشـــکارا بــودی
هر مرحله ای ز راه پیـــدا بودی
گر راه تو افکنده به صحرا بودی
عشّا ق تو زُنّـــار چلیپـــا بودی !
موضوع :