سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1964744
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 80
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1222 )                                                           

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

آدرس این وبلاگ در سروش

https://sapp.ir/913607

بوستان ادب و عرفان قرآن در ایتا :

 
http://eitaa.com/joinchat/1057488898C72c404fdb1

 

سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء  نوزدهم ـ صفحه 377 )


( قسمت یازدهــم )


«(شــرط ولایـت)»
نتیجه تصویری برای «(شــرط ولایـت)»

 

( جزء  نوردهم صفحه 380 آیه 38 )‌ [ بخش دوم ]

بسم الله الرحمن الرحیم 

قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

[سپس] گفت اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را

پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند براى من مى ‏آورد


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

شرط ولیّ آن است که بسته ی کرامت نشود ، بلکه طالب استقامت باشد نه طالب کرامت ،

عارفی گفته : خواهان استقامت باش نه خواهان کرامت ؛ زیرا نفس تو طالب کرامت است ،

اما خدای تو طالب استقامت؛؛ فَاستَقِم کَما أُمِرتَ ؛؛ و این استقامت که از کرامت برتر و بالاتر است ؛

آن است که همواره توفیق طاعت رفیق او باشد ، و بر ادای حقوق و وظایف و واجبات ،

بی کسالت و سستی و تنبلی مواظب باشد ، و از معصیت ها بپرهیزد ،

و در هر حال که باشد ؛ شَفَقَت و مهربانیِ خویش را از خلق باز نگیرد ،

و با کسی دشمنی نکند ، و بار همه را بکشد ، و بار خود را بر کسی ننهد !

فَاستَقِم کَما أُمِرتَوَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ? إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر

پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با توبسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه راانجام می‌دهید می‌بیند! ..   سوره مبارکه هود آیه 112

 

نقل شده که هرکس چهل روز از روی صدق و کمال عقیده و راستی و ایمان قلبی ، زهــــــــــد پیشه کند ، کراماتی از او نمایان میشود ؛و اگر ظاهر نشد به یقین در زهد او کمال صدق و ایمان قلبی نبوده است !

و اینک چند نمونه از کرامات اولیاء :

1 ـ در قصر سهل ابن عبدالله در شهر تستر ، اتاقی بود که معروف به خانه درندگان بود ! که درندگان بر سهل وارد شده ، و سهل آنها را در آن اتاق پذیرایی میکرد ! و گوشت و خوراکهای دیگر برای آنها می آورد ، و آنها میخوردند و از کاخ خارج میشدند !

راوی میگوید من از گروه بسیاری از مردم تستر شنیدم که می گفتند ، مکرر این کرامت را دیده اند ، و کسی منکر این جریان نبود !

در باره همین سهل ابن عبدالله خبر آمده که در اواخر عمر زمین گیر شد ، لکن به وقت نمـــــــاز ، دست و پای او باز میشد ، و چون از نماز فارغ میشد دوباره به حالت قبل باز میگشت !

2 ـ روزی یکی از مریدان سهل ابن عبدالله  او را گفت : چون مشغول وضو میشوم ، آب های دست هایم مانند خرده ی زر و سیم به نظر می آیند !

سهل گفت : نشنیده ای که کودکان چون گریه می کنند ؛ آنان را به گردوئی یا چیزی مشغول می کنند ؟

3 ـ گویند پیری بود در طوس ؛ روزی در کنار نهر آبی جامه از تن بیرون کرد تا غسل کند ، رهگذری رسید و جامه ی او را ببرد ، عارف در میان آب بماند و گفت :

بار خدایا ؛ اگر این غسل بر متابعت شرع رسول است ؛ دست او را خشک کن تا جامه ی من بیاورد ،

آن مرد برگشت در حالیکه دست او خشک شده بود ؛ و جامه ی شیخ را بر جای خود نهاد ،

شیخ گفت : بار خدایا ؛ حال که جامه ی مرا باز آورد ؛ دست او را به او باز رسان ؛ همان دم دست او سالم شد !

4 ـ چه بسا اتفاق افتد که کرامت پس از مرگ ظاهر شود ؛ 

نوشته اند چون جنید بمرد ؛ جنازه ی او را آماده ی حرکت کردند ؛ ناگاه مرغی سپید بیامد ؛ و بر گوشه ی جنازه نشست ، و هرچه مردم آستین افشاندند بلکه برخیزد ؛ مرغ سپید بلند نشد ! و همچنان بود تا جنازه به خاک سپرده شد ، و مردم همچنان در شگفت بودند !

 

نتیجه تصویری برای شرط ولایت

هشــــــــــدار ؛

جوانمردان و پویندگان راه خدا هیچگاه دربند کرامت نشوند و آرزوی آن نکنند ، زیرا که کرامتِ ظاهر ، از مکر ایمن نبوَد ! و از غرور خالی نباشد !

شیخ انصاری گوید :حقیقت نه به کرامت درست شود ، بلکه حقیقت خود کرامت است ! 

از کرامات ، صاحبِ کرامت ! و از عطا ؛ عطا کننده را باید دید !

پس هرکس به کرامات بنگرد او را بدان باز گذارند ، و هرکه به عطا بنگرد ؛ از عطا دهنده باز مانَد !!!

نتیجه تصویری برای شرط ولایت

 

شاید این جمعه بیاید مهــدی (ع)


تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای تصاویر متحرک مذهبی



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید       ( 1221 )                                                            

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء  نوزدهم ـ صفحه 377 )


( قسمت دهــم )


«(فرق معجزه با کرامت)»


نتیجه تصویری برای بعثت


نتیجه تصویری برای تصاویر متحرک مذهبی


 

 ( جزء نوردهم صفحه 380 آیه 38 )

بسم الله الرحمن الرحیم 


قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

 

[سپس] گفت اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را

پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند براى من مى ‏آورد ؟


نتیجه تصویری برای بعثت

 

نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

این آیاتِ بیّنات دلیل روشن و برهان راست بر درستی و راستیِ کرامت های اولیاء خداست ،

که اگر نه از روی کرامت و از خصائص قدرت الهی بودی ، کجا به عقل صورت بندد ؟

یا در وسع و توانائی بشر باشد ؟ که عرشی(تخت) بدان عظیمی و مسافتی بدان دور ،

به یک چشم بهم زدن حاضر گردد ؟! مگرکه ولیّ خدا دعا کند

و پروردگار جهانیان فوری اجابت فرماید و تخت را بدانگونه حاضر سازد !

آن گونه که میان کاخ سلیمان و تخت بلقیس ، زمین درنوردد و مسافت کوتاه کند ! ؟

و این جز در قدرت حق و توانای مطلق نباشد ،

و این بزرگترین و روشن ترین دلیل بر کرامت اولیاء خداست !

نتیجه تصویری برای بعثت

 

فرق معجزه با کرامت :

 

بر پیغمبران واجب است که بطور یقین دعویِ پیغمبری کنند

و مردم را به دین خود بخوانند و اظهار معجزه کنند ،

لیکن بر اولیاء واجب است که بطور یقین و قطعی دعویِ ولایت نکند و خلق را بخود نخواند

و کرامات را بپوشاند ، اما اگر گاه گاهی کراماتی بر اهل خویش ظاهر سازد روا باشد !

و این کرامت ؛ نه همه وقت و نه به اختیار ولیّ باشد ،

چه بسا که بدون اختیار و بدون خواستن او حاصل شود ، و گاه با دعا و اختیار ظاهر گردد !

اما معجزه ، به اختیار و خواست پیامبر است ، و روا نیست که پیغمبر نداند که پیغمبر است ،

لیکن ولیّ گاه روا باشد که خود نداند که ولیّ است !  

پیغمبر را معجزت ناچار است چون مبعوث بسوی خلق است ،

و خلق را حاجت به معرفت و صدق دعوی وی است ،

و راه صدقِ دعویِ پیامبر معجزه است ،

اما ولیّ ، چون بر خلق مبعوث نیست ، بر مردم هم شناخت او واجب نیست !


توضیح : این که در این مبحث همه جا کلمه (خلق) گفته شده نه (مردم) ،

تا شامل جنّ و اِنس و حیوان هم بشود !

زیرا همه آنان در حد خود به پرستش خدا مشغولند ! که فرمود :  

یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض ... 

تسبیح و تقدیس خدا میگویند آنچه در آسمانها و زمین است ...

نتیجه تصویری برای بعثت

 

بیست و هفتم ماه رجب ،


سالروز بعثت آخرین فرستاده ی خدا ،


حضرت ختمی مرتبت ، محمدابن عبدالله(ص)


بر مسلمانان جهان و همه موحدان


و نیک اندیشان راستگو و درستکار مبارک باد .
نتیجه تصویری برای تصاویر متحرک مذهبی





موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1219 )                                                              

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء  نوزدهم ـ صفحه 377 )   

  

 ( قسمت هشتـــم )


«( رَوِش انبیــاء )»


تصویر مرتبط

 

 

حلــول مـاه رجب المـــرجّب


بر شمـــــــا


و همه رجبیّون خــداجــو مبارک


 

نتیجه تصویری برای کار پیامبران

 

( جزء نوردهم صفحه 378 آیات 20 و 21 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

20 ـ وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ

21 ـ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

20 ـ و جویاى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است

که هدهد را نمى ‏بینم یا شاید از غایبان است

21 ـ قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏کنم

یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ...

این آیت دلیل بر بیداری و هشیاری سلیمان ،

در امر مُلک داری و پادشاهی است ،

که هیچ کاری و هیچ حالی ،

از حال رعیت بر او پوشیده نمی ماند ،

حتی از غیبت مرغی ! که کوچکترینِ مرغان است !

و این تنبّه و آگاهی عظیم است ،

پادشاهان جهان را در امر تیمار رعیت ،

و شفقت بردن بر ایشان ،

و بازجستن ضعیفان ،

و رعایت حال آنان !


 مخصوصا زمامداران حکومتهای کشورهای اسلامی


خاصّه مسئولین بالایی و میانی


و مدیران کل و جزء کشور ما ایران


که داعیه طلایه داری حکومت عدل مهــدوی(عج) را دارند !

نتیجه تصویری برای سلیمان و هدهد

 

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا ...

آورده اند که چون هدهد باز آمد ؛

و عذر خویش بگفت ؛ سلیمان گفت :

آری ، بنگریم که این عذری که می آری راست است یا دروغ؟

اگر دروغ است تو را عذابی سخت کنم !

نوشته اند : جبرئیل همان ساعت از درگاه عزت آمد و گفت :

ای سلیمان ؛ تو مرغک ضعیف را تهدید می کنی ؟

و چرا از مرغی ضعیف به عذری بسنده نکنی ؟

چرا معاملت با بندگان را از ما نیاموزی ؟

آن کافر بینی که چون در کشتی نشیند ؛

و باد کژ آید و کشتی در طلاطم امواج افتد ؛

کافران از غرق شدن بترسند ،

و بت را بیندازند ، و به زبان ، عذرِ دروغ آورند ؛

چون از دریا بیرون آیند ؛ و از غرق رهایی یابند ؛

دیگر باره بت پرستند ، و به کفر خویش باز گردند !

من به دروغِ آنها ننگرم ، و عذرشان بپذیرم ،

و به دروغ و خیانت آنها ننگرم !

تا چه رسد به مسلمانی که ؛

به گناه خویش از سرِ ایمان و راستی عذر آورد !
نتیجه تصویری برای سلیمان و هدهد

 

گفته اند : هدهد باز آمد ترسان و لرزان ،

فرا پیش سلیمان شد ، و پر و بال از هم باز کرد ،

و بر زمین از روی عجز و فروتنی همی کشید !

سلیمان او را تهدید کرد !

مرغ گفت : ای پیغمبر ؛

یاد کن آن ساعتی که در عرصه ی رستاخیز ،

در آن انجمن تو را به حضور خداوند برند ؛

و از تو پرسش کنند !

این سخن در سلیمان تأثیر کرد ،

و سخن با لطف گردانید ،

و گفت : چه گویی اگر پر و بالت بکنم ؛

               و تو را به آفتاب گرم افکنم ؟

گفت : دانم که چنین نکنی ،

که این کار صیادان است !

گفت : چه گویی اگر گلویت را ببرّم ؟

گفت : دانم که این کار هم نکنی ،

که این کار قصابان است !

گفت : تو را با ناجنس در قفس کنم !

گفت : دانم که چنین نکنی ،

که این کار ناجوانمردان است !

 

 

سلیمان گفت : اکنون تو بگو که با تو چه کنم ؟

گفت : عفو کنی و درگذری و دانم که این کار را کنی ،

که عفــو و بخشش کار پیغـمبــــران و سیــره ی انبیـــاء است !

نتیجه تصویری برای رجب المـــرجّب

 

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1220 )                                                           

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

 

سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء  نوزدهم ـ صفحه 377 )


  ( قسمت نهـــم )


«( مملکت داری بلقیس )»



تصویر مرتبط

 

( جزء نوردهم صفحه 379 آیه 23 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ

   ترجمه لفظی آیه شریفه :

من [آنجا] زنى را یافتم که بر آنها سلطنت میکرد

و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

مملکت داری بلقیس از زبان یک مرغ :

 

هدهد چون حدیث بلقیس با سلیمان بگفت ؛

که آن مملکت آراستــــــــه ،

و هرچه ملوک را باید ، ساخته و پرداخته ،

از خَیل وحَشَم ، عُدّده و عَدد ،

سیاست و هیبت و حشمت ، و مال و نعمت ؛

سلیمــــــان ، آن همه بشنیــــد و در وی اثــــــر نکرد ،

و طمـــــع در آن نبست ،

باز چون هدهد حدیث دین کرد ،

که آنان گروهی آفتــــــابپرستنـــد ؛

سلیمـــــــان از جا برخاست و متغیّــــر شد !

گفت نوشت افزار آوردند تا او را به دین خدادعوت کند !

این بود که آن نامه را نوشت ،

بزرگوار نامه ای که ابتدای آن بنام خداست ؛

او کهدل را اُنس است و جـــــــان را پیغــــــــــام ،

از دوستیـــــــادگار و برجــانعاشقـــــان ســــــلام ؛

او که دل را فتح و جان را فتوح است ،

معـــرفت را راه و حقیقت را درگاه است !

ترسیـــــده را امـــــــــان ، و امیدوار را ضمان ،

طالــــب را شــــــرف و عارف را خلــــــــف است !

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

ای نام تـــــــو بهتــرین سرآغاز

بی نام تو نامه کی کنم بــــــاز

ای یــاد تــــــــو مونس روانــم      

جز نام تــــــو نیست بر زبــانم

ای کار گشای هرچــه هستند

نام تــــــــو کلید هر چه بستند

ای هست کن اساس هستی

کوتـــه ز درت دراز دستــــــی

از اتش ظـــــــلم ودود مظلوم

احوال همه تـو راست معلـوم

هم قصـــه نانمـــــــوده دانی

هم نامه نا نوشتـــــه خوانی

ای عقــل ، مرا کفایت از تـــو    

جستن ز من و هدایت از تـــو

هم تــــو به عنایت الهـــــــی

انجا قدمم رسان که خواهی

از ظلمت خود رهـایی ام ده

با نــور خود اشنایی ام ده



 

السلام علیک یا مولای یا اباصالح المهدی


این جمعه هم گذشت و نیامدید آقـــا !


شاید ما همچنـــــان سرگــــــرم دنیـــا و زنـــــدگی خویشیــم


ولی هر روزه برای تعجیل در ظهـــــــــور مبارکتــــــان


دعــــای فــــــرج بر لب داریـــــــم


نتیجه تصویری برای اللهم عجل

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1219 )                                                              

 

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 27 : نمــل ( مکّی ـ 93 آیه دارد ـ جزء  نوزدهم ـ صفحه 377 )   

  

 ( قسمت هشتـــم )


«( سیره انبیــاء )»

 

 

نتیجه تصویری برای کار پیامبران

 

( جزء نوردهم صفحه 378 آیات 20 و 21 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

20 ـ وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ

21 ـ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

20 ـ و جویاى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است

که هدهد را نمى ‏بینم یا شاید از غایبان است

21 ـ قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏کنم

یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ...

این آیت دلیل بر بیداری و هشیاری سلیمان ،

در امر مُلک داری و پادشاهی است ،

که هیچ کاری و هیچ حالی ،

از حال رعیت بر او پوشیده نمی ماند ،

حتی از غیبت مرغی ! که کوچکترینِ مرغان است !

و این تنبّه و آگاهی عظیم است ،

پادشاهان جهان را در امر تیمار رعیت ،

و شفقت بردن بر ایشان ،

و بازجستن ضعیفان ،

و رعایت حال آنان !


 مخصوصا زمامداران حکومتهای کشورهای اسلامی


خاصّه مسئولین بالایی و میانی


و مدیران کل و جزء کشور ما ایران


که داعیه طلایه داری حکومت عدل مهــدوی(عج) را دارند !

نتیجه تصویری برای سلیمان و هدهد

 

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا ...

آورده اند که چون هدهد باز آمد ؛

و عذر خویش بگفت ؛ سلیمان گفت :

آری ، بنگریم که این عذری که می آری راست است یا دروغ؟

اگر دروغ است تو را عذابی سخت کنم !

نوشته اند : جبرئیل همان ساعت از درگاه عزت آمد و گفت :

ای سلیمان ؛ تو مرغک ضعیف را تهدید می کنی ؟

و چرا از مرغی ضعیف به عذری بسنده نکنی ؟

چرا معاملت با بندگان را از ما نیاموزی ؟

آن کافر بینی که چون در کشتی نشیند ؛

و باد کژ آید و کشتی در طلاطم امواج افتد ؛

کافران از غرق شدن بترسند ،

و بت را بیندازند ، و به زبان ، عذرِ دروغ آورند ؛

چون از دریا بیرون آیند ؛ و از غرق رهایی یابند ؛

دیگر باره بت پرستند ، و به کفر خویش باز گردند !

من به دروغِ آنها ننگرم ، و عذرشان بپذیرم ،

و به دروغ و خیانت آنها ننگرم !

تا چه رسد به مسلمانی که ؛

به گناه خویش از سرِ ایمان و راستی عذر آورد !
نتیجه تصویری برای سلیمان و هدهد

 

گفته اند : هدهد باز آمد ترسان و لرزان ،

فرا پیش سلیمان شد ، و پر و بال از هم باز کرد ،

و بر زمین از روی عجز و فروتنی همی کشید !

سلیمان او را تهدید کرد !

مرغ گفت : ای پیغمبر ؛

یاد کن آن ساعتی که در عرصه ی رستاخیز ،

در آن انجمن تو را به حضور خداوند برند ؛

و از تو پرسش کنند !

این سخن در سلیمان تأثیر کرد ،

و سخن با لطف گردانید ،

و گفت : چه گویی اگر پر و بالت بکنم ؛

               و تو را به آفتاب گرم افکنم ؟

گفت : دانم که چنین نکنی ،

که این کار صیادان است !

گفت : چه گویی اگر گلویت را ببرّم ؟

گفت : دانم که این کار هم نکنی ،

که این کار قصابان است !

گفت : تو را با ناجنس در قفس کنم !

گفت : دانم که چنین نکنی ،

که این کار ناجوانمردان است !

 

 

سلیمان گفت : اکنون تو بگو که با تو چه کنم ؟

گفت : عفو کنی و درگذری و دانم که این کار را کنی ،

که عفــو و بخشش کار پیغـمبــــران و سیــره ی انبیـــاء است !



موضوع :


<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *