سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1985311
  • بازدید امروز: 36
  • بازدید دیروز: 35
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



بسم الله الرحمن الرحیم

 

«( رویداد مباهله )»



نتیجه تصویری برای «( رویداد مباهله )»

 

رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است.

هنگامی که پیامبر اسلام و اهل بیتش در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آماده مباهله یا نفرین طرف دروغگو شدند. مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر پژوهش کنند با او به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته، سرانجام بحث شان به جایی کشید که حضرت محمد(ص) خواست تا با آن‌ها مباهله کند.[1] 

هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند.

مسیحیان وقتی دیدند که حضرت محمد(ص) با عزیزترین کسانش یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین می‌خواهد آن‌ها را به چالش بکشد مطمئن شدند که محمد اگر به خودش مطمئن نبود جان خانواده اش را به خطر نمی‌انداخت. پس از مباهله کناره گرفتند.[2][3]

از عایشه نقل کرده‌اند که در همان روز رسول خدا همان چهارتن همراهان خود را در زیر عبای موئی و مشکین رنگ خود گردآورد و این آیه را تلاوت نمود:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»[4]

این رویداد از سوی مسلمانان به عنوان یکی از برجستگی‌های اهل بیت محسوب شده و به عنوان دلیلی برای اثبات این امر که اصحاب کسا محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین می‌باشند، استفاده می‌شود.[2]

بیست و چهارم ذی‌الحجه روز مباهله نام دارد.

جارالله زمخشری از دانشمندان بزرگ اهل سنت، در کتاب تفسیر کشاف به فضیلت اصحاب کسا (کسانی که در روز مباهله همراه پیامبر بودند) اشاره کرده‌است.[5][6]

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است.[2][7] 

چگونگی مباهله به این‌گونه بوده‌است که افرادی که درباره? مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا زاری کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

موقعیت جغرافیایی

بخش نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته‌است. در آغاز پیدایش اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی، از بت‌پرستی دست کشیده و به آیین مسیح گرویده بودند.

نامه محمدص به اسقف نجران

نامه محمد به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می‌کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می‌خوانم. شما را دعوت می‌کنم که از ولایت بندگان خدا بیرون شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات سرانه) بدهید وگرنه به شما اعلام خطر می‌شود».[نیازمند منبع]

آیه مباهله


نوشتار اصلی: آیه مباهله

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ(61)

«هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». (سوره? آل‌عمران-آیه? 61)

[علامّه] محمدحسین طباطبایی می‌گوید:[2]

رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» به جز فاطمه و از «ابنائنا» بجز حسن و حسین را نیاورد.

آشکار می‌شود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم به جز حسن و حسین مصداق نیافت و انگار منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده. هم‌چنان‌که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، پس از آن که رسول خدا نام همراهان را با خود آورد؛ گفت: «پروردگارا اینان‌اند اهل بیت من»، چون این عبارت می‌فهماند پروردگارا من به جز این‌ها کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.»

شرح واقعه

براساس توافق پیشین، محمد و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. نمایندگان نجران دیدند که محمد فرزندش حسین را در آغوش دارد، دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه همراه اویند و به آن‌ها سفارش می‌کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید.

مسیحیان، هنگامی که این صحنه را دیدند در میان خودشان هم‌اندیشی کرده از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک‌ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ وگرنه عزیزان خود را در برابر خطر آسمانی قرار نمی‌داد؛ بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.[2][3]

شیعه باور دارد این حدیث نشان می‌دهد که مراد از واژه اهل بیت در قرآن علی، فاطمه و فرزندان ایشان می‌باشند.

شیعه همچنین یکی از دلایل برتری و امتیاز علی برای جانشینی پیامبر اسلام را این ماجرا می‌داند.[2] 

لویی ماسینیون به این نکته اشاره کرده‌است که اختلاف بسیاری میان شیعه و سنی در مورد ارتباط آیه قرآنی در مورد مباهله و تفسیر آن وجود دارد. بر اساس گفتار وی، یکی از این اختلافات راجع به حضور پنج تن آل عبا در این واقعه است. وی به عقیده شیعیان اشاره می‌کند که معتقدند فاطمه هنگامی که محمد عبا یا کسای سیاه خود را انداخت در پشت سر وی قرار داشت.

برخی از فرق نیز معتقدند که مقصود پیامبر از اهل بیتش، امری کاملاً تصویرگونه بوده‌است چنان‌که تصویر فاطمه را به عنوان یک ماده نورانی تفسیر کرده‌اند.

نصیریه بر این باورند که مسیحیان نجران به این اعتراف کرده‌اند که فاطمه همچون مریم جایگاهی رفیع دارد.[8]


ذکر این رویداد در کتب اهل سنت به نقل از شیعیان

قاضی نورالله شوشتری می‌گوید:

مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین (علیهماالسلام) و نساءنا اشاره به فاطمه (علیهاالسلام) و انفسنا اشاره به علی (علیه‌السلام) است.[9]

در پاورقی کتاب مزبور در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شده‌اند که تصریح نموده‌اند آیه مباهله درباره? اهل بیت نازل شده‌است و نام آن‌ها و مشخصات کتب آن‌ها را از صفحه 46 تا 76 مشروحاً آورده‌است.

از جمله شخصیت‌های سرشناسی که این مطلب از آن‌ها نقل شده افراد زیر هستند:

مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب صحیح معروف که از کتب شش‌گانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد علی صبیح - مصر).

احمد بن حنبل در کتاب مسند جلد اول صفحه 185 (چاپ مصر).

طبری در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه جلد سوم صفحه 192 (چاپ میمنیة - مصر).

حاکم در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه 150 (چاپ حیدر آباد دکن).

حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب دلائل النبوة صفحه 297(چاپ حیدر آباد).

واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النزول صفحه 74 (چاپ الهندیة مصر).

فخر رازی در تفسیر معروفش جلد8 صفحه 85 (چاپ البهیه مصر).

ابن اثیر در کتاب جامع الاصول جلد 9 صفحه 470 (طبع السنة المحمدیة - مصر).

ابن جوزی در تذکرة الخواص صفحه 17 (چاپ نجف).

قاضی بیضاوی در تفسیرش جلد 2 صفحه 22 (چاپ مصطفی محمد مصر).

آلوسی در تفسیر روح المعانی جلد سوم صفحه 167(چاپ منیریه مصر).

طنطاوی مفسر معروف در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه 120 (چاپ مصطفی البابی الحلبی - مصر).

زمخشری در تفسیر کشاف جلد 1 صفحه 198 (چاپ مصطفی محمد - مصر).

حافظ احمد بن حجر عسقلانی در کتاب الاصابة جلد 2 صفحه 503 (چاپ مصطفی محمد - مصر).

ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة صفحه 108 (چاپ نجف).

علامه قرطبی در تفسیر الجامع لاحکام القرآن جلد 3 صفحه 104 (چاپ مصر سال 1936).[10]


 واقعه غدیر
https://sapp.ir/joingroup/yWsn62pEbQJK3UAjw0HCOaku



موضوع :


( قسمت چهارم شرح واقعه غدیر و خطبه غدیریه رسول الله (ص) در محل غدیر خُم )

 

فرمـــان پایــــدار

 


نتیجه تصویری برای غدیر خم


پیمــان خــــدا

 

و بدینگوه پیامبر (ص) اوصاف دوستداران امامان را بطور مفصّــل بیان نمودهو در پایان افـزودنـد :

هان ای مردم ! بدانید که همانا من انذارگرم و علی بشارت دهنده،

هان ای مردم ! من بیم دهنده ام و علی راهنما،

هان ای مردم ! من پیامبرم و علی وصیّ من است.

هان ای مردم ! من فرستاده ام و علی امام و وصیّ پس از من است و امامان پس از اوفرزندان اویند. هان ای مردم ! من والــد آنانم ولی ایشان از نسل علی خواهند بود.

سپس به توصیف آخرین امام و دوازدهمین جانشین خود پرداخته فرمودند:

آگاه باشید ! همانا آخــرین امـــام ، قــائـــم مهـــــدی از ماست .

هــــــان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

هشـــدار ! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.

هشـــدار ! که اوستفاتح دژ هـــا و منهدم کننده آنها،

هشـــدار ! که اوست چیره شونده بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان،

هشـــدار ! که اوست خــونخــــواه تمام اولیای خدا.

هشـــدار ! که اوست یاور دین خـــــــدا.

هشـــدار ! که او از دریایی ژرف پیمانه های افزون گیرد.

هشـــدار ! که او به هر ارزشمندی به اندازه ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشیبه اندازه ظرفیت و ارزش او نیکی کند.

هشـــدار ! که او نیکو و برگزیده خداوند است.

هشـــدار ! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.

هان ! بدانیدکه او از سوی پروردگارش سخن میگوید و آیات و نشانه های او را بر پا میکند،

هـــــان ! بدانید اوست بالیده و استوار.

بیدار باشید ! هموست که اختیار امور جهانیان و آئین آنها به او وا گذار شده است.

آگاه باشید ! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگوئی کرده اند.

آگاه باشید ! که اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود.

آگاه باشید ! درستی و راستی و نـــور و روشنائی تنها نــزد اوست.

هــان ! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزند? او یاری نخواهد گشت.

آگاه باشید ! که او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم، و امانتدار امور آشکار و نهان است.

هان ای مردم ! هیچ سرزمینی نیست مگر اینکه خداوند به خاطر تکذیب اهل آن (حق را) آنان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد کرد و به امــام مهــدی خواهد سپرد.....

هان ای مردم ! همانا سخن من فرمان خدا و من است، و هیچ امر به معروفو نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.

هان ای مردم ! قرآن بر شما روشن میکند که امامان پس از علی فرزندان اویند، و من به شما شناساندم که آنان از او و از من اند، چرا که خداوند در کتاب خود فرموده است: 

«  امامت را فرمانی پایــدار در نسل او قرار داد...»

 و من نیز گفته ام که : مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید گمراه نخواهید شد.

هان ای مردم ! هر آینه برتری های علی ابن ابیطالب نزد خداوند عزوجل که در قرآن نازل فرموده بیش از آن است که من یکباره برشمارم، پس هرکس از مقامات او خبر دادو آنها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید.

هان ای مردم ! حلال و حرام بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم، و ....از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آنچه از سوی خداوند آورده ام در باره علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند، و این امامت به وراثت پایدار است، و فرجام امامان، مهــدی است و استواری امامت  تا روزی است که او با خداوند قــدر و قضــا دیدار کند.

هان ای مردم! شما را به هرگونه حلال و حرام راهنمائی کردم و از آن هرگز برنمیگردم.......

بدانید که ریشه امر بمعروف این است که به گفته من در باره امامت برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری سخنان من باز دارید، همانا سخن من فرمان خدا و من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.

هان ای مردم ! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده ، تفهیم نمودم، و این علی است که پس از من شما را آگاه میکند.

اینک شما را میخوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمائید.

آگاه باشید که من با خداوند، و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدای عزّ وجلّ برای امامت او پیمان میگیرم. « ای پیامبر؛ آنانکه با تو بیعت کنند هرآینه با خدا بیعت کرده اند، دست خدا بالای دست آنان است. و هرکس بیعت شکند، بر زیان خود شکسته، و آنکس که بر پیمـــان خــــــدا استوار و با وفا باشد، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد. »

هان ای مردم ! شما بیش از آنید که در یک زمان، با یک دست من بیعت نمائید،از این روی خداوند عزوجل بمن دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرمو پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم، و نیز بر امامان پس از او که از نسل منو اویند، همانگونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست.

پس همگان بگوئید:

« البته که سخنان تو را شنیده ، پیروی میکنیم، و از آنها خشنودیم، و برآن گردن گذار و بر آنچه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر از صلب او به ما ابلاغ کردی، با تو پیمان می بندیم، با دل و جان و با زبان و دست هایمان، با این پیمان زنده ایم، و با آن خواهیم مُرد، و با آن اعتقاد برانگیخته میشویم، و هرگز آن را دگرگون نکرده، شک و انکار نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود بر نمی گردیم. (ای رسول خدا) ما را به فرمان خدا پند دادی در باره علی امیر المؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن وحسین و آنان که خداوند پس از آنان بر پا کرده است. پس عهد و پیمان از ما گرفته شد از دل و جان و زبان و روح و دستانمان. هرکس توانست با دست وگرنه با زبان پیمان بست، و هرگز پیمانمان را دگرگون نخواهیم کرد، و خداوند از ما شکست عهد نبیند، و نیز فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خود خواهیم رسانید، و خداوند را برآن گواه خواهیم گرفت، و هر آینه خداوند بر گواهی  کافی است ، و تو نیز بر ما گواه باش.»

هان ای مردم ! چه می گوئید؟ همانا خداوند هر صدائی را می شنود، و آن را که از دلهامی گذرد میداند،« هر آنکس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته، و آن کس که گمراه شد، به زیان خود رفته.» و هرکس بیعت کند، هرآینه با خدا پیمان بسته، که « دست خدا بالای دستان آنهاست.»

هان ای مردم ! آنک با خدا بیعت کنید و با من پیمان بندید و با علی امیرالمؤمنینو حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ای پایدارند در دنیا و آخرت.

هان ای مردم ! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کندبه رستگاری بزرگی دست یافته است.

هان ای مردم ! آنچه بر شما گفتم بگوئید و به علی با لقب امیرالمؤمنین سلام کنیدو بگوئید : « شنیدیم و فرمان می بریم پروردگارا آمرزشت خواهیم و بازگشت همه به سوی توست» و نیز بگوئید : « تمام سپاس و ستایش خدائی راست که ما را به این راهنمائی فرمود وگرنه راه نمی یافتیم.... تا آخر آیه »

هان ای مردم ! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام کنندگان بر اوبا لقب امیـــرالمـؤمنیــن، رستگارانند و در بهشت های پر بهره خواهند بود.

پروردگارا ! آنان را که به آنچه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز.و بر منکران کافر خشم گیر ! وَالحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین.

تصویر مرتبط

پس از اتمام خطابه طولانی و مفصل پیامبر(ص) و دستور بیعت به مسلمانان حاضر در مراسم ، بیدرنگ مراسم بیعت آغاز شد، و مطابق نقل مورخین، نخستین کسی که با علی (ع) بعنوان امیرالمؤمنین سلام و بیعت کرد عمرابن خطاب بود که جلو آمد و دست داد و گفت :

 اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَمِیرَالمُؤمِنِینَ، بَخٍّ بَخٍّ لَکَ، اَصبَحتَ مَولایَ وَ موَلا کُلِّ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَةٍ ، درود بر تو ای امیرالمؤمنین، شاد باش که ولیّ من و ولیّ هر مرد و زن با ایمان شدی،

بعد از عمر , ابوبکر و سپس سایر مسلمانان دست بیعت به علی دادند و او را بجانشینی و خلافت رسول الله (ص) تبریک و تهنیت گفتند.

..... اما چه شد که به محض ارتحال ملکوتی پیامبر(ص) بیعت خود را شکستند و مشمول نفرین پیامبر(ص) (که در واقعه غدیر بیان فرمودند) شدند؟ چیزی نبود جز حسد و حب دنیا و ریاست طلبی و جاه طلبی و یا نبودن ایمان کامل و نفاق درونی آنها (*) همانگونه پیامبر(ص) در واقعه غدیر به آن اشاره فرموده بودند ....... !!!

 

« فَلَعَـنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ

اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِعَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ،

وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ،

وَاَزالَتْکُمْ عَنْ‏ مَراتِبِکُمُ الَّتى‏ رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها،

وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ،

وَلَعَنَ اللَّهُ ‏الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ،

بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ‏

وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم »  

« پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم

و بیدادگرى‏ را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را

که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند

شما را ازآن مرتبه‏ هائى که خداوند آن رتبه ها را

به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند

و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى

کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند 

بیزارى می جویم بسوى خدا و بسوى شما

از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان »  

اَللّهُمَّ خُصَ‏ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى‏،

وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ العنِ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ،

اَللَّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً

خدا یا لعن مرا مخصوص گردان به نخستین ستمگر

و غاصب حق آل محمد (ص)،

و آغاز کن بدان لعن  اولى را و سپس دومى

و سومى و چهارمى را،

پروردگارا لعنت فرست بر پنجمین آنها یزید ابن معاویه .



موضوع :


( قسمت سوم شرح واقعه غدیر و خطبه غدیریه رسول الله (ص) در محل غدیر خُم )

 

(گفتن امیرالمؤمنین به غیر او حرام است)



نتیجه تصویری برای گفتن امیرالمومنین

 

هان ای مردم ! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگاران گران سنگ کوچکترندو قرآن یادگار گران سنگ بزرگتر، هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر میدهدو با آن سازگار است، آن دو از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

هان ای مردم ! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.

هشدار که من وظیفه خود را ادا کردم، هشدار که من آنچه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم، بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم،

هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نبایدامیــرالمؤمنینخوانده شود،

هشدار که پس از من امارت مؤمنان برای کسی جز او حلال نباشد.


 (گفتن امیرالمؤمنین به غیر او حرام است)

 

سپس فرمود : ای مردم ! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او

 سپس فرمود آگاه باشید

آن کس که من سرپرست اویم پس این علی سرپرست اوست!                 

خداوندا دوست بدار آن کس را که ولایت او را بپذیرد ، و دشمن بدار هرآن کس را که او را دشمن دارد، و یاری کن یاور او را ، و تنها گذار آن را که که او را تنها گذارد.

هان ای مردم ! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من، و هموست جانشین من در میان امت، و بر گروندگان به من، و بر تفسیر کتاب خدا که مردم را به سوی او بخواند و به آنچه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید، او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد، همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای مؤمنین و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان (ناکثین) ، رویگردانان از راستی و درستی (قاسطین)، و به دررفتگان از دین (مارقین) پیکار کند، و خداوند فرماید: « فرمان من دگرگون نخواهد شد.»

پروردگارا ! اکنون به فرمان تو چنین میگویم :

« خداوندا ! دوستداران او را دوست بدار،

و دشمنان او را دشمن دار،

پشتیبانان او را پشتیبانی کن، یارانش را یاری نما،

خودداری کنندگان از یاریش را بخود رها کن،

نا باورانش را از مهرت بران و برآنان خشم خود را فرود آور.

معبودا ! تو خود در هنگام برپا داشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی :

«اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ اَتمَمتُ عَـلَیکُـم نِعمَتی وَرَضِیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دِیناً»

امروز دین شما را کامل و نعمت را برشما تمام کردم وخشنودم که اسلام دین شما باشد

 « وَ مَن یَبتَغَ غَیرالاِسلامَ دِیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ»

و آن کس که غیر از اسلام دینی را بجوید هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و در جهان دیگر از زیانکاران خواهد بود»

خداوندا ! تــو را گواه میگیرم که پیــــام تــــــو را به مردم رساندم.

هان ای مردم ! خداوند عَزَّ وَجَلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود، اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من از نسل او تا برپائی رستاخیز و عرض? بر خدا پیروی نکنند،دردو جهان اعمالشان بیهوده بوده، در آتش ابدی خواهند بود، به گونه ای که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود. 

هان ای مردم ! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیکترین و عزیزترین شما نسبت بمن است، خداوند عَزَّ وَجَلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر اینکه در باره اوست. وخدا هرگاه ایمان آوردگان را ( مؤمنین) خطابی نموده به او آغاز کرده، و او اولین شخص مؤمن (ایمان آورنده) مورد نظر خدای متعال است، و نیز آیه ستایشی  نازل نگشته مگر در باره او، و خداوند در سوره هَـل اَتی گواهی بر بهشت رفتن نداده مگر برای او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و جز او را نستوده است. 

هان ای مردم ! او یاور دین خدا و دفاع کننده از رسول اوست،

او پرهیزکار پاکیزه  و رهنمای ارشاد شده به دست خود خداست،

پیامبرتان برترین پیامبر، وصیّ او برترین وصیّ و فرزندان او برترین اوصیایند.

هان ای مردم !  فرزندان هر پیامبر از نسل آنها و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی هستند.

هان ای مردم ! براستی که شیطان اغواگر، آدم را با رشک از بهشت رانده،

مبادا شما به علی رشک ورزید که اعمالتان نابود و گامهایتان لغزان خواهد شد.

به فرازهای آخرخطبه توجه شود !

هان ای مردم ! آگاه باشید که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت، و ولایت او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزکار، به او نمی گرود مگر مؤمن بی آلایش، سوگند به خدا که سوره والعصر در باره اوست « .... قسم به زمان که انسان در زیان است مگر علی که ایمان آوردهو به درستی و شکیبائی آراسته است»

هان ای مردم ! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رساندم،

و بر فرستاده وظیفه ای جز بیان و ابلاغ روشن نباشد ! 

و َما عَــلَــی الـرَّسُـــــولُ اِلا البََــــلاغ .

هان ای مردم ! « به خدا و رسولش و نور همراهش ایمان آورید....»

.....آنک هرکس پایه کار خود را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد و بدانید که ارزش اعمالتان به این موضوع بستگی دارد.

هان ای مردم ! از سوی خداوند عَزَّ وَجَلّ نــــور در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب، آنگاه در نسل او تا قائـــم مهــــدی ( که حق خدا و ما را می ستاند) جای گرفته، چرا که خداوند عَزَّ وَجَلّ ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان وگنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان، دلیل و راهنما و حجت آورده است.

هان ای مردم ! هشدارتان میدهم :

همانا من رسول خدایم ........ و خداوند سپاسگزاران شکیباگر را پاداش خواهد داد،

بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، دارای کمال شکیبائی و سپاسگزاری اند.

هان ای مردم ! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را بسوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها و بدون یاور خواهند ماند ،

هان ای مردم ! خداوند و من از آنان بیزاریم. آنان و پیروانشان در بدترین جای جهنم، جایگاه متکبران خواهند بود. بدانید که آنها اصحاب صحیفه هستند.

(*)   (مردم هنوز اصحاب صحیفه را نمیشناختند)

معرفی اصحاب صحیفــه ملعونه :

(*) ـ در حجة الـوداع دو نفر( ابوبکر و عمر) درکنار کعبه هم قسم شدند که بعد از وفات پیامبر(ص) نگذارند خلافت به اهل بیتش برسد. بعداً معاذ ابن جبل به آنها پیوست، او سران قبایل اوس و خزرج یعنی بشیرابن سعید و اسید ابن حضیر را به این گروه افزود. این پنج نفرپیمان نامه ای در این خصوص نوشتند و در خانه خدا زیر خاک دفن کردند که به صحیفه ملعونه اول موسوم شد.

در ادامه این توطئه 14 نفر ( ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، عمروعاص، طلحه، سعد ابن ابی وقاص، عبدالرحمن ابن عوف، ابوعبیده جراح، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیره ابن شعبه ، معاذ ابن جبل، سالم مولی ابی حذیفه) توطئه قتل پیامبر(ص) در راه باگشت از مکه به مدینه را طرح نمودند تا در کوه هرشی شتر پیامبر(ص) را برمانند و در تاریکی شب پیامبر (ص) را بکشند ولی خداوند توطئه آنها خنثی کرد. بعد از ورود به مدینه تعداد این سرکرده منافقین با پیوستن افرادی چون ابوسفیان، عکرمه ابن ابی جهل، سعید ابن عاص، خالد ابن ولید، بشیر ابن سعید، سهیل ابن عمرو، ابوالاعور اسلمی، صهیب ابن سنان، حکیم ابن حزام به 34 نفر رسید که در این رابطه صحیفه ملعونه دوم را در خانه ابوبکر نوشتند و امضاء نموده یکی از آنها آن را به مکه برد و در خانه خدا کنار صحیفه اول دفن کرد. ( لعنت ابدی خداوند بر همه آنها باد که آنها نیز بنیانگذاران ظلم علیه خاندان پیامبر (ص) بودند.)

ادامه خطبه :

هان ای مردم ! اینک جانشینی خود را بعنوان امامت و وراثت به امانت به جای میگذارم،در نسل خود تا برپائی رستاخیز، و حال مأموریت تبلیغی خود را انجام میدهم تا برهانبر هر شاهد و غایب و بر آنان که زاده شده یا نشده اند و بر تمامی مردم باشد، پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپائی رستاخیز برسانند.

آگاه باشید ! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جا به جا نموده، آن را غصب کردهو به تصرف خویش درآورند ! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاولگران !

هان ای مردم ! صراط مستقیم خداوند منم، که شما را به پیروی آن امر فرموده،و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل علی ، پیشوایان راه راستندکه به درستی و راستی راهنمایند.

سپس پیامبر(ص) سوره مبارکه حمـد را قرائت فرموده و بیان داشتند:

هان بخدا سوگند این سوره در باره من نازل شده و شامل امامان میباشد و به آنان اختصاص دارد، آنان اولیای خدایند که ترس و اندوهی بر آنان نیست.

آگاه باشبد ! ستیزندگان با امامان، گمراه و همکاران شیاطینند......

هان ! دوستداران امامان مؤمنانی هستند که قرآن در وصف آنان فرموده :« آنان که ایمان آورده......در امان و راه راست هستند.»

هشدار ! دوستداران امامان آنانند که با آرامش و سلام به بهشت خواهند رفت و فرشتگان با سلام آنان را پذیرفته و خواهند گفت: درود بر شما که پاک شده اید، اینک داخل بهشت شوید که در بهشت جاودانه خواهید بود.»

 

ادامه خطبه و حساسترین فراز این خطبه در پست بعد ...



موضوع :


 

( قسمت دوم شرح واقعه غدیر و خطبه غدیریه رسول الله (ص) در محل غدیر خُم )

 

همسایـه خــداونـــد


نتیجه تصویری برای غدیر خم

 

اینک پاره ای از فضـائـل و منـاقـب امیـرالمـؤمنـین علی(ع)

از زبان پیامبر عظیم الشأن اسـلام (ص) در خطابه غدیـریـه 

 

بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد لله الذی علا فی تَوَحُّدِهِ ... لا اِله اِلاّ هُوَ ِلاَنَّهُ قَد اَعلَمَنِی اَنِّی اِن لَم اُبَلِّغ ما اَنزَل اِلَیَّ ( فِی حَقِّ عَلیٍّ ) فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ، وَ قَد ضَمِنَ لِی تبارک وتعالی العِصمَةَ ( مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللهُ الکافِی الکَرِیم، فَاَوحی اِلَیَّ : بسم الله الرحمن الرحیم ، یا اَیُّهَا الـرَّسُولُ بَـلِّـغ ما اُنـزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ... فِی عَلیٍّ یَعنی فِی الخِلافةِ لِعَلِیَّ ابنَ اَبیطالب....

چون قرائت متن عربی این خطبه بیش از یک ساعت زمان لازم دارد، برای سهولت فقط به ترجمه فارسی آن قسمت که در باره امام علی (ع) است اکتفا نموده و طالبین خطبه کامل را به کتب مرجع ، و یا کتاب ارزشمند الغـدیر تألیف علامه امینی ارجاع میدهیم:

پس از حمد و ثنای پروردگار یکتا به بهترین کلام و شایسته ترین بیان بطور مفصل ، در مورد امــر خداونــد تبارک و تعـالی درباره ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) ، چنین فرمودند: 

..... معبودی جز او نیست ، چرا که اعلام فرموده که اگر آنچه در باره علی نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام، و خداوند تبارک و تعالی امنیت از آزار مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است. ...پس آنگاه خداوند چنین وحی بمن فرستاد : « بنام خداوند همه مهر مهرورز، ای فرستاده ما ! آنچه از سوی پروردگارت درباره علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن ، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از آسیب مردم نگاه میدارد.»

هان ای مردم ! آنچه بر من فرود آمده در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان میکنم : همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام ( پروردگارم) ( که تنها او سلام است) فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی ابن ابیطالب ، برادر ، وصیّ ، و جانشین من در میان امت و امام پس از من بوده ، جایگاه او نسبت بمن بسان جایگاه هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود ! او ( علی ) صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است، و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که : « همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما ، خدا و پیامبر او و مؤمنانی هستند که نماز بپا میدارند و درحال رکوع زکات می پردازند.»  و هر آینه (تنها) علی ابن ابیطالب نماز بپا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خدا خواه است. و من از جبرئیل خواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمیِ پرهیزکاران و فزونی منافقان و دسیسه های ملامت گران و مکرمسخره کنندگانِ اسلام را میدانم؛ همانان که در کتاب خود در وصفشان فرموده : « به زبان آن را میگویند که در دلهایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آنکه نزد خداوند بس بزرگ است.» و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانده تا بدانجا که مرا آُذُن ( سخن شنو و زود باور [دهن بین] ) نامیده اند، بخاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او، و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاد : « و از آنانند کسانیکه پیامبر خدا را می آزارند و میگویند او سخن شنو و زود باور است. بگو آری سخن شنو است بر علیه آنانکه گمان میکنند او تنها سخن میشنود لیکن به خیر شماست، او( پیامبرص) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق میکند و راستگو می انگارد» (1)و اگر میخواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردم را بسویشان هدایت کنم ( که آنان را شناسائی کنند) می توانستم، لیکن سوگند بخدا درکارشان کرامت نموده لب فرو بستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر اینکه آنچه در حق علی فرو فرستاده به گوش شما برسانم،

سپس پیامبر (ص) چنین خواند : ای پیامبرما ! آنچه از سوی پروردگارت برتو نازل شده در حق علی ابلاغ کن، وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای و البته خداوند تو را از آسیب مردم نگاه میدارد.»       هان ای مردم ! بدانید این آیه در باره اوست، ژرفای آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از آنان پیروی میکنند و بر صحرا نشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاده و برده و برکوچک و بزرگ و سیاه و سفید و بر هر یکتا پرست لازم شمرده است.

هشدارکه اجرای فرمان وگفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هرآینه خداوند او را و شنوایان سخن او را و پیروان راهش را آمرزیده است. هان ای مردم ! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام، پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید، چرا که خداوند عزّ و جلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست و پس از خداوند، ولیّ شما فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن میگوید، و پس از من به فرمان پروردگار، علی صاحب اختیار و ولیّ و امام شماست، آنگاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود، این قانون تا برپائی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد. حلال نیست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دارند، و حرام نیست مگر آنچه آنان نا روا دانند، خداوند عزّ و جلّ هم حلال و هم حرام را برای من بیان فرموده و آنچه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش بمن آموخته در اختیار علی نهاده ام.

هان ای مردم ! او را برتر دانید، چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آنرا در جان من نوشته و من نیز آنرا در جان علی پیشوای پرهیزکاران ضبط کرده ام.                    

او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوره یاسین یاد کرده : « و دانش هرچیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»

هان ای مردم ! از علی رو برنتابید و از امامتش نگریزید واز سرپرستی اش رو برنگردانید،او شما را به درستی و راستی خوانده و خود نیز بدان عمل نماید، او نادرستی را نابود کندو از آن باز دارد، در راه خدا نکوهش نکوهش کنندگان او را از کار باز ندارد، او نخستین مؤمن به خدا و رسول است و کسی در ایمان، از او سبقت نگرفته، وهم او جان خود را فدای رسول خدا نموده و با او همراه بوده است، تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند میکرد و جز او کسی چنین نبود. علی اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است، از سوی خداوند به او فرمان دادم تا در شب هجرت در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.

هان ای مردم ! او را برتر دانید، که خداوند او را برگزیده و پیشوائی او را بپذیریدکه خداوند او را برپا کرده است.

هان ای مردم ! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و نیامرزد.این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار علی که او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند.از مخالفت او بهراسید وگرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیره آن سنگها و مردمندکه برای حق ستیزان آماده شده است.

هان ای مردم ! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده داده اند واکنون من فرجام پیامبران و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم، آنکس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی درآمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است، و شک و نا باوری در امامت یکی از امامان، به سان شک و نا باوری در تمامی آنان است،  و هرآینه جایگاه نا باوران ما آتش دوزخ خواهد بود

هان ای مردم ! علی را برتر دانید، که او برترین مردم از مرد و زن پس از من است تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید. دورِ دورباد از درگاه مهر خداوند و خشمِ خشم باد بر آن کس که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد !

هان ! بدانید که جبرئیل از سوی خداوند بمن خبر داد : « هرکس با علی بستیزدو بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد ! » .... از ناسازگاری با علی بپرهیزید...

هان ای مردم ! همانا او همجوار و همسایه خداوند است که در نبشته عزیز خود او رایاد کرده و در باره ستیزندگان با او فرموده : « تا آن که مبادا کسی در روز رستاخیز بگوید:افسوس که درباره همجوار و همسایه خدا کوتاهی کردم...»

هان ای مردم ! در قرآن اندیشه کنید و ژرفای آیات آنرا دریابید و......پس بخدا سوگندکهباطن ها و تفسیر آنرا آشکار نمیکند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده امو اعلام میدارم که :

هرآنکس که من سرپرست اویم ، این علی سرپرست اوست و او علی ابن ابیطالب است، برادر و وصیّ من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.

ادامه خطبه در پست بعدی ...



موضوع :


بسم الله الرحمن الرحیم

واقعه غدیر خم


از زبان قـرآن و پیامبــر(ص) 

 

جایگاه ولایت و امامت در قرآن


نتیجه تصویری برای گفتن امیرالمومنین


آیه 67 سـوره مـائـده :

یا اَیُّهَـا الـرَّسُــولُ بَلِّغ ما اُنـزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّـکَ..

این آیت در حالی بر قلب نازنین پیامبر(ص) نازل شد که از حجة الوداع بازمیگشت، سواره بود و در فکـر امت، بعـد از وفات خود، در آن موقع جبـرئیل با چهره روحانی فـرود آمدی نه به صورت بشــر، و این آیه را به وی ابـلاغ کرد: ای فـرستاده خـــدا؛ آنچه ازسوی خـداونــد به تو نازل شد (انتصاب حضرت عـلـی (ع) به مقام ولایت و جانشینی خود) به مردم ابلاغ کن، که اگر چنین نکـنـی، همچنان است که هیچ از پیامهای وی نرسانده باشی، (این پیام اهمیت ولایت امیرالمؤمنین (ع) را بیان میدارد) و خداوند تو را از (بدی و آزار) مردم نگاه میدارد و خــداونــد کافـــران را هــدایت نمی کند.

این نـدای خـداونـــد که بنام رسالــت است شــریفتـــر است از دیگـــر نـداهاست، زیرا درجه رسالت بالاتر از درجه نبوت است، زیرا هـر رسـولی نبی هـم هـسـت، لکن هـر نبی ای رســول نباشد!

این نـدا میگوید: ای محمد؛ آنچه را بتو ابلاغ کردیم به خلق برسان و هیچ وا مگـیـــر، لیکن حقیقت رسالت و اسرار محبت نه بر اندازه طاقت ایشان است که آن مشرب خاص تو است، ما آنچه باید به دل تو رسانیم خود رسانیم، این بود که در آن موقع جبرئیل با چهره روحانی فـرود آمدی نه به صورت بشر، که همی به دل پیوستی و راز و ناز با دل او بگفتی!

(اَلّلهُـــم َصَــلّ ِعَلی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَهُــم)

با دل همه شب حدیث تو میگویم

بـــوی تو زهـرباد سحـر میجویم

آنـرا که وصـــال یـــار دلبــر باید

از خویشـتنش فـراق یکـســـر باید

و اما کلامی چند پیرامــون ولایت و امامت:

امروزه برخی از مدعیان روشنفکریِ دینیموضوع مهم ولایت و امامتامیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب صلوات الله وسلامه علیه را در حدّ مسأله ای تاریخی میدانند، و بحث وگفتگو در باره آن را سبب اختلاف بین مسلمانان قلمداد میکنند!  و همواره روی سخن آنان با شیعه است که از مواضع اصولی و برحق خود دست بردارند و به جمع سایر فِرَق بپیوندند! و صراحتاً از فرقه های دیگر جانبداری می نمایند! اینگونه افراد معمولاً کسانی هستند که پیامبری پیامبر(ص) را در ارتباط با جهان غیب و عالم اعلی نمی دانند! و تمامی مسائل مذهب را با عینک مادی دیده و توجیه مادی و زمینی مینمایند! و اصلاً به جنبه های غیبی و ماوراء مادی مسئله اعتقادی ندارند! و از این جهت است که هرگز چنین فکر نمی کنند که اگر براستی خیرخواه اسلام و مسلمین هستند با پذیرش حقیقت، بر محور حــق چرخیده وحدت را بر اساس اعتراف به حق ایجاد کنند، زیرا  توجه به معنی و جایگاه امامت، نشانگر اعتقادی بودن این اصل است، و در قرآن کریم آمده :

« وَ اِذِ ابتَلی اِبراهِیمَ رَبِّهِ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِن ذُرِّیَتِی قالَ لا یَنالُ عَهدِی الظّالِمِینَ » 

( آیه 124 سوره مبارکه بقره )

هنگامیکه پروردگار ابراهیم او را به آزمایشاتی آزمود، و او تمامی را کامل کرد، خداوند فرمود: همانا تو را برای مردم امام قرار میدهم، ابراهیم گفت: واز فرزندانم؟ خداوند فرمود: پیمان امامت من ستمکاران را نخواهد رسید !» از این آیه شریفه استفاده میشود که امامت از سوی خداوند است و مقامی است که لازمه آن عصمت بوده و نصب آن فقط بوسیله خداوند تحقق می پذیرد. و در حدیث مشهور ثقلین، امام به ضمیمه قرآن جانشین پیامبر(ص) معرفی شده است:

« اِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَقَلَینِ کِتابَ اللهِ وَ عِترَتی اَهلِ بَیتِی اُنظُرُوا کَیفَ تَخلِفُونِی فِیهِما»

از این روی امام (ع) نایب و جای نشین پیامبر(ص) در تمامی ابعاد و شؤن میباشد به جز یک شأن (نبوت تشریعی) که پیامبر(ص) مکرر فرموده اند: « یا علی اَنتَ مِنِّی بِمَنزِلَةِ هارُونَ مِن مُوسی اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدِی» و نیز در طول 23 سال پیامبری خود بارها مقامات امام علی (ع) را به مسلمانان گوشزد فرموده زمینه جانشینی ایشان را فراهم نموده اند، و فضایل و مناقب و شؤن مهم امام(ع) را همچون ولایت در تکوین،  ابلاغ متن دین، تبیین و تفسیر قرآن و احکام آن، زمامداری و حکومت جامعه، علم غیب، عصمت، شجاعت، و.... را تذکر داده اند.»

شاه مردان چون خلیل الله بصورت بت شکن

شیر یــزدان از رســـول الله بمعنی یادگار

مِهــر او از آسمــــان لا فتی الاّ عـلـــی

تیـغ او از گـوهـــر لا سیف الاّ ذوالفقــار

عالَم او را گر امیــرالمؤمنیـن خوانَد رواست

آدم او را گر امـــام المتّقین داند سـزاست

آیات قرآن مجید در مورد امامت حضرت علی (ع) :

1 - اِنَّما وَلِّیُکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلوة وَ یُؤتُونَ الزَّکوة وَ هُم راکِعُونَ

(55 مائده) ،

سرپرست و رهبر شما خدا و رسولش و آنان که ایمان آورده،نماز بپا میدارند و درحال رکوع زکات می پردازند.

تمام تفاسیر شیعه و اکثر تفاسیر اهل سنت اتفاق نظر دارند که این آیه شریفه دربارهحضرت علی (ع) نازل شده که درحال نماز و رکوع انگشتری خود را به سائل دادند.

2 - اَطیعُواللهَ وَ اَطیعُواالرّسُول وَ اُولِی الاَمرِمِنکُم (59 نساء)

ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و فرمان رسـول و صاحبان امر را گردن نهید.

طبق نظر مفسران بزرگ قرآن، اولی الامر امامان معصوم شیعه میباشند

3 - ...اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ اَتمَمتُ عَـلَیکُـم نِعمَتی وَرَضِیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دِیناً...                    

امروز دین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم و خشنودم که اسلام دین شما باشد.

مشاهده میشود که این آیات و ده ها آیه دیگر با ملاحظه شأن نزول آنها درباره امامت و ولایتو جانشینی امیرالمؤمنین علی (ع) است.

همچنین پس از نزول آیه شریفه: « وَ اَنذِر عَشِیرَتِکَ الاَقرَبِینَ» پیامبر(ص) سه مرتبه اعلام نمودند : شما عشیره و خویشان من هستید ... کدامتان با من بیعت می کنید که بعداً برادر و وارث و وصیّ من باشد؟ و نسبت به من مانند نسبت هارون به موسی گردد جز اینکه پیامبری پس از من نخواهد بود» پس خویشان همه سکوت کردند الاّ علی (ع) که بپا خاست...

و نکته آخر اینکه یکی از مشهورترین و متقن ترین براهین حقانیت و امامت حضرت علی (ع) واقعه غدیر است که پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از ادای حجّ در بازگشت از سفر تاریخی   حجة الوداع بنا به امر خداوند تبارک و تعالی و پس از چندین مرتبه هبوط و صعود جبرئیل امین و تأکید بر ابلاغ امرخداوند مبنی بر معرفی علی (ع) بعنوان جانشین و وصی و امیرالمؤمنین، ایشان را روی دست مبارک قرار داده و به این مضمون معرفی فرمودند :

... مَن کُنتُ مَــولاهُ فَهـذا علیٌّ مَـــولاه...

نکات ذیل بیانگر اهمیت فوق العاده واقعه غدیر و اصالت اعتقادی آن میباشد:

1 – اعلام حجة الوداع و آخرین سال عمر پیامبر(ص)

2 – دعوت از مسلمانان در مدینه و تمام مناطق مسلمان نشین برای انجام حج

3 – حرکت جمعیت 120000 نفری از مدینه و اطراف بسوی مکه برای انجام مناسک حج

4 – احضار حضرت علی (ع) و همراهان از یمن برای پیوستن به جمعیت شرکت کننده در حج

5 – ایراد خطبه در منا و مسجد خیف و آماده سازی مردم برای پذیرفتن واقعه ای که در غدیر رخ خواهد داد.

6 – اقامت در کنار جاده و بازگرداندن پیش روندگان و توقف پس آمدگان بمنظور حضورهمه حجاج در مراسم غدیر.

7 – توقف سه روزه در محل غدیــر خـم از دوشنبه تا چهارشنبه هیجدهم تا بیستم ذی الحجه

8 – سخنرانی یک ساعته و بیان فضایل و مناقب حضرت علی (ع) و تأکید مکرر بر اجرای وصایای خود درخصوص امامت و ولایت حضرت علی (ع)

9 – تبریک خواستن از مردم و بیعت گرفتن از همه حضار با دست و زبان

10 – بیعت گرفتن حتی از زنها از طریق زدن دست در طشت آبی که دست حضرت علی (ع) در آن بود.

از زمان حادثه غدیر تا کنون مسلمانان واقعه غدیر و مسئله امامت و ولایت امیر المؤمنین علی (ع) را به یک دید اعتقادی نگریسته ودر کتب عقاید ، تفسیر، تاریخ، حدیث و لغت به نقل آن پرداخته اند؛

از جمله مورخان:

بلاذری(م279) در انساب الاشراف ،

ابن قتیبه (م276) در المعارف والامامه والسیاده ،

طبری (م 310) درکتابی مستقل ،

خطیب بغدادی ( م 463) در تاریخ خود ،

و از جمله محدثان :

محمد ابن ادریس شافعی ( م204) ،

احمد حنبل (م241) در مسند و مناقب ،

ابن ماجه (م 273) در سنن ،

ترمذی (م 276) در صحیح ،

و از جمله مفسران:

طبری ( م 310 ) در تفسیر طبری ،

ثعلبی ( م 437) در تفسیرش ،

واحدی ( م 468 ) در اسباب النزول ، و فخر رازی ( م 606 ) در تفسیرش ،

و از متکلمان :

قاضی ابوبکر باقلانی بصری ( م 403 ) در التمهید ،

قاضی عبد الرحمن ایجی شافعی ( م 756 ) در المواقف ،

شریف جرجانی ( م 816 ) در شرح المواقف ،

قوشچی ( م 879 ) در شرح تجرید ،

و از لغت شناسان و صاحبان معاجم :

ابن درید ( م 321 ) در جمهره جلد 1/71 ،

ابن اثیر در نهایه

این نقل قول ها بیانگر اینست که مسأله امامت و ولایت در نظر علماء شیعه و سنی مسئله ای اعتقادی است و صرفاً یک مسأله تاریخی نبوده و نیست و هیچ یک از مورخین و مفسرینو علماء فرقه های مختلف نتوانسته اند آنرا انکار کنند، لکن برخی درصدد تحریف آن برآمده اند 

 



موضوع :


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *