بسم الله الرحمن الرحیم
«( رویداد مباهله )»
رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است.
هنگامی که پیامبر اسلام و اهل بیتش در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آماده مباهله یا نفرین طرف دروغگو شدند. مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر پژوهش کنند با او به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته، سرانجام بحث شان به جایی کشید که حضرت محمد(ص) خواست تا با آنها مباهله کند.[1]
هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند.
مسیحیان وقتی دیدند که حضرت محمد(ص) با عزیزترین کسانش یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین میخواهد آنها را به چالش بکشد مطمئن شدند که محمد اگر به خودش مطمئن نبود جان خانواده اش را به خطر نمیانداخت. پس از مباهله کناره گرفتند.[2][3]
از عایشه نقل کردهاند که در همان روز رسول خدا همان چهارتن همراهان خود را در زیر عبای موئی و مشکین رنگ خود گردآورد و این آیه را تلاوت نمود:
«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»[4]
این رویداد از سوی مسلمانان به عنوان یکی از برجستگیهای اهل بیت محسوب شده و به عنوان دلیلی برای اثبات این امر که اصحاب کسا محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین میباشند، استفاده میشود.[2]
بیست و چهارم ذیالحجه روز مباهله نام دارد.
جارالله زمخشری از دانشمندان بزرگ اهل سنت، در کتاب تفسیر کشاف به فضیلت اصحاب کسا (کسانی که در روز مباهله همراه پیامبر بودند) اشاره کردهاست.[5][6]
معنای لغوی و اصطلاحی مباهله
مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است.[2][7]
چگونگی مباهله به اینگونه بودهاست که افرادی که درباره? مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا زاری کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
موقعیت جغرافیایی
بخش نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفتهاست. در آغاز پیدایش اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی، از بتپرستی دست کشیده و به آیین مسیح گرویده بودند.
نامه محمدص به اسقف نجران
نامه محمد به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش میکنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا میخوانم. شما را دعوت میکنم که از ولایت بندگان خدا بیرون شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات سرانه) بدهید وگرنه به شما اعلام خطر میشود».[نیازمند منبع]
آیه مباهله
نوشتار اصلی: آیه مباهله
فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ(61)
«هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». (سوره? آلعمران-آیه? 61)
[علامّه] محمدحسین طباطبایی میگوید:[2]
رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» به جز فاطمه و از «ابنائنا» بجز حسن و حسین را نیاورد.
آشکار میشود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم به جز حسن و حسین مصداق نیافت و انگار منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده. همچنانکه در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، پس از آن که رسول خدا نام همراهان را با خود آورد؛ گفت: «پروردگارا ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من به جز اینها کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.»
شرح واقعه
براساس توافق پیشین، محمد و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. نمایندگان نجران دیدند که محمد فرزندش حسین را در آغوش دارد، دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه همراه اویند و به آنها سفارش میکند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید.
مسیحیان، هنگامی که این صحنه را دیدند در میان خودشان هماندیشی کرده از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیکترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ وگرنه عزیزان خود را در برابر خطر آسمانی قرار نمیداد؛ بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.[2][3]
شیعه باور دارد این حدیث نشان میدهد که مراد از واژه اهل بیت در قرآن علی، فاطمه و فرزندان ایشان میباشند.
شیعه همچنین یکی از دلایل برتری و امتیاز علی برای جانشینی پیامبر اسلام را این ماجرا میداند.[2]
لویی ماسینیون به این نکته اشاره کردهاست که اختلاف بسیاری میان شیعه و سنی در مورد ارتباط آیه قرآنی در مورد مباهله و تفسیر آن وجود دارد. بر اساس گفتار وی، یکی از این اختلافات راجع به حضور پنج تن آل عبا در این واقعه است. وی به عقیده شیعیان اشاره میکند که معتقدند فاطمه هنگامی که محمد عبا یا کسای سیاه خود را انداخت در پشت سر وی قرار داشت.
برخی از فرق نیز معتقدند که مقصود پیامبر از اهل بیتش، امری کاملاً تصویرگونه بودهاست چنانکه تصویر فاطمه را به عنوان یک ماده نورانی تفسیر کردهاند.
نصیریه بر این باورند که مسیحیان نجران به این اعتراف کردهاند که فاطمه همچون مریم جایگاهی رفیع دارد.[8]
ذکر این رویداد در کتب اهل سنت به نقل از شیعیان
قاضی نورالله شوشتری میگوید:
مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین (علیهماالسلام) و نساءنا اشاره به فاطمه (علیهاالسلام) و انفسنا اشاره به علی (علیهالسلام) است.[9]
در پاورقی کتاب مزبور در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شدهاند که تصریح نمودهاند آیه مباهله درباره? اهل بیت نازل شدهاست و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحاً آوردهاست.
از جمله شخصیتهای سرشناسی که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:
مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب صحیح معروف که از کتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد علی صبیح - مصر).
احمد بن حنبل در کتاب مسند جلد اول صفحه 185 (چاپ مصر).
طبری در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه جلد سوم صفحه 192 (چاپ میمنیة - مصر).
حاکم در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه 150 (چاپ حیدر آباد دکن).
حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب دلائل النبوة صفحه 297(چاپ حیدر آباد).
واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النزول صفحه 74 (چاپ الهندیة مصر).
فخر رازی در تفسیر معروفش جلد8 صفحه 85 (چاپ البهیه مصر).
ابن اثیر در کتاب جامع الاصول جلد 9 صفحه 470 (طبع السنة المحمدیة - مصر).
ابن جوزی در تذکرة الخواص صفحه 17 (چاپ نجف).
قاضی بیضاوی در تفسیرش جلد 2 صفحه 22 (چاپ مصطفی محمد مصر).
آلوسی در تفسیر روح المعانی جلد سوم صفحه 167(چاپ منیریه مصر).
طنطاوی مفسر معروف در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه 120 (چاپ مصطفی البابی الحلبی - مصر).
زمخشری در تفسیر کشاف جلد 1 صفحه 198 (چاپ مصطفی محمد - مصر).
حافظ احمد بن حجر عسقلانی در کتاب الاصابة جلد 2 صفحه 503 (چاپ مصطفی محمد - مصر).
ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة صفحه 108 (چاپ نجف).
علامه قرطبی در تفسیر الجامع لاحکام القرآن جلد 3 صفحه 104 (چاپ مصر سال 1936).[10]
واقعه غدیر
https://sapp.ir/joingroup/yWsn62pEbQJK3UAjw0HCOaku
موضوع :