سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1966626
  • بازدید امروز: 118
  • بازدید دیروز: 73
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 614)  

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری (کلیک) ، متوفی قرن پنجم هجری ] 

 

  ( قسمت سی و ششــم )

 

شیطــان بــزرگ

 

  

 ( جزء پنجــم صفحه 97)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

117 ـ إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا

وَ إِن یَدْعُــونَ إِلاَّ شَیْطَانًــــا مَّــرِیـــــدًا

 

  تفسیر لفظی :

این بت پرستان نمی پرستند جز مادگان ( لات و منات )

و نمی خوانند مگر شیطان ملعـــون رانده شــده از درگاه !

 

  تفسیر ادبی و عرفانی :

عزیز است خدای یگانه ،

کردگار داننده ،

بی شریک و بی انباز ،

بی مانند و بی نیاز ،

در کردگاری قدیر ،

در کاردانی بی نظیر ،

در پادشاهی بی وزیر ،

در خدائی بی مشیر ،

احوال بندگان را مدبّر ،

کارهای عالم را مقدّر ،

نه در تدبیر او سهو آید ،

و نه در تقدیر او لغـــو آید ،

یکی را به آب عنایت شسته ،

و چراغ معرفت وی از نور اعظم برافروخته ،

و راهش روشن کرده ،

یکی را به تیغ هجران خسته ،

نموده ی شیطان بر او آراسته !

او را در پیِ بتان داشته ،

عجب کاری است ،

کسی ساخته و پرداخته خود را بپرستد !

یا تراشیده و مصنوع خود را به معبودی بگیرد !

اگر به جز خدا معبودی روا بودی ،

کافر معبود بت بایستی ! نه بت معبود کافر !

عجیب اینجاست که ؛

کافر که خود صانع بت است

و دارای اراده و اختیار و عقل و ادراک ،

دعوی معبودی نکند

و بتی بپرستد که فاقد عقل و اداراک و اختیار و ارده است !

 

در آغاز اسلام هیچ چیز بر کافران سخت تر از آن نبود که ؛

محمّد مصطفی (ص) گفتی :

خدای عالم یکی است ،

آنها می گفتند :

آیا چند خدا را یک خدا می داند ؟ !

چگونه ممکن است همه ی کارهای جهان را یک خدا اداره کند ؟

ما در مکّه 360 بت داریم و کار مکه تنها نمی توانند راست داشت !

خداوند با حجت جواب داد که :

او خداوندی است که شب تاریک آفرید و روز روشن را !

و آفتاب درخشنده و ماه تابنده !

چه عجب اگر خالق همه آن ها را یکی بسنده ،

و قدرت او همه جهان را بسنده !

خواجه که بنده ای دارد یا ساخته ای ،

همه ملک او باشد ،

 و روا نباشد که او ملک بنده یا ساخته اش باشد !

چنان که خداوند فرموده :

بت ملک من ، زمین ملک من ،

ملک من چگونه شود انباز من ،

و در قرآن چند مرتبه از عیب های بتان فرموده :

آیا آنها دست کوبنده و پای رونده  دارند ؟

آیا گوش شنوا و چشم بینا دارند ؟

کسی که صفت کمال ندارد خدائی را چون شاید ؟

این ها نمی توانند پشه ای بیافرینند !

آنها را می خوانید ولی آنها نمی شنوند و اجابت نمی کنند !

[ اینها همه گمراهانند و در دام وسوسه ی شیطان ! ]

119 ـ وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ  آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ

خَلْقَ اللّهِ وَمَن  یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ  خُسْرَانًا مُّبِینًا

حوالت ضلالت و گمراهی که بر ابلیس آمد از روی سبب آمد !

ورنه خودِ ابلیــس را ، ابلیــس کــــه بــــــــود ؟

بلی شیطان وسوســـه می نماید ،

که وسوسه پیشه ی اوست ،

آن گاه از پیِ وسوسه ،

ضلالت ( گمراهی ) آرد ،

آنان که گمراه شدند جایشان دوزخ ،

و آنان که راه یافتند جایشان بهشت جاویدان است ،

 

حکمت آفرینش ابلیس !

 

حضرت علی علیه السلام فرموده اند :

اگر نه ابلیس بودی ،

بوی محبت و مودت از دل مؤمن کی دمیدی ؟

و نور معرفت کی تافتی ؟

ابلیس را بدان آفرید که تا او کار خود نکند

رحمت و آمرزش حق نمایان نشود ،

و باید رحمت و مغفرت خداوند ظاهر گردد ،

و هرچه او خراب کند ،

رحمت خداوند او را آبادان کند ،

و هرچه او به غارت بَرَد ،

از وی باز ستاند و مزیدی بر سر نهد .

 

[ نمونه عینی ابلیس که همان شیطان بزرگ باشد ، در این زمان آمریکاست ،

و شیطانه های کوچک ( اذناب شیطان ) حکومت های وابسته به او هستند ،

و هرچه ما در تحریم شیاطین باشیم ،

رحمت خداوند بر آباد کردن این مملکت بیشتر و گستره تر !

و غارت این مملکت توسط شیطان کمتر !

مگر نه این است که این همه پیشرفت علمی که در زمینه های مختلف داریم

همه در زمان تحریم بوده ؟

پس ای شیطان بزرگ ! تو باید از ما بترسی نه ما از تو ،

ما دیگر فریب وسوسه های به ظاهر انسان دوستانه تو را نخواهیم خورد ،

ما روزی تو را به زانو در خواهیم آورد

و آن چه را که از ما به غارت برده ای باز خواهیم ستاند ] 

 

 

مــــولای مـــــا ؛

 

ای محبـوب دل هـا و ای منجـــــی انسـان هـا ؛

 

قائـــم آل محمّـد (ص) حضــرت امــام مهــدی (عج) ؛

 

یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

همـــه مشکلات و گــــرفتـــــــــاری هـــای مـــــــا


ناشی از غیبـــــت طــــولانــــی شمــــــاست


 برای تعجیل در فـرج مبارکتــان


دعـــــا می کنیم 

 

کارت پستال درخواستی طراحان 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 613 )

  

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77) 

  

[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری (کلیک) ، متوفی قرن پنجم هجری ] 

 

( قسمت سی و پنجــم )

 

مـزد بــزرگ

 

  ... دوم ؛ صدقه به تن ؛ که قیام به حق است ...

 

 ( جزء پنجــم صفحه 97)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

 

114 ـ لاَّ خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ

    أَوْ مَعْــــرُوفٍ أَوْ إِصْـــلاَحٍ بَیْنَ النَّـــاسِ وَ مَن یَفْعَـــلْ

ذَلِکَ  ابْتَغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا

 

  تفسیر لفظی :

 

  بسیاری از رازگوئی آنها نیکوئی ندارد ، جز آن که آن رازها فرمان نفقه دادن

یا کار نیــک کــردن یا اصـــلاح بیـن مردمـــان باشــد ،

و هرکس از این  ســه کار  به قصد خشنودی خداوند کند ،

ما  مـــزد بـــزرگی  به او خواهیم داد.

 

  تفسیر ادبی و عرفانی :

 

بدان که بهترین کارهای بندگان سه چیـــز است :

صدقه ، معروف ، اصلاح میان مردم ،

و بهتری ِ این سه عمل از این رو است که ؛

خوبی آن به دیگران هم می رسد ،

زیرا عجب نیست که برای خود دری برگشائی ،

و جوانمردی و عجب آن است که برای دیگری دری بگشائی !

و امّا صدقه سه قسم است :

اول ؛ صدقه به مال ؛

که مواسات با فقرا است در انفاق نعمت ،

دوم ؛ صدقه به تن ؛

که قیام به حق است در خدمت به مردم ،

سوم ؛ صدقه به دل ؛

که وفاداری به حسن نیت و توکید همت است با آنان ،

یک نوع صدقه ی بر توانگران است !

که بر ایشان جود کنی !

و نیازمندی خود را به آنان عرضه نکنی !

و از نیکوکاریِ آنان امید برداری !

و چون این صدقه و آن معروف و آن اصلاح

هر سه در یکی جمع شود ،

سر تا پا عین حرمت گردد ،

و مقبول درگاه احدیت افتد ،

و نامش به راستی برند و با راستان محشور گردانند ،

این است آن مزد بزرگی که خداوند به آنان وعده داده است .


 

 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما

 

ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان

 

محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا

 

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان

 

دعـــــا کنیم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 612 ) 

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری (کلیک) ، متوفی قرن پنجم هجری ] 

 

  ( قسمت سی و چهــارم )

 

معـــراج مـؤمـــن

 

 

 

 ( جزء پنجــم صفحه 95)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

 

103 ـ فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْکُرُواْ اللّهَ قِیَامًا وَ قُعُودًا  

 وَ عَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ

إِنَّ  الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا

 

  تفسیر لفظی :

 

چون نماز خوف را گزرانیدید خدا را ایستاده (در تندرستی) و نشسته ( در بیماری ) و به پهلو

( در حال ناتوانی ) یاد کنید ، و همین که آرام و ایمن گشتید نماز را به هنگام خود به پا دارید ،

که نماز بر مؤمنان واجب بهنگام نوشته شده است .


  تفسیر ادبی و عرفانی :

 

بدان که نمـــــاز رازی است میان خــــدا و بنـــده ،

که این راز ، هم نیــــاز است و هم نـــــاز !

امروز نیـــــاز است و فــــردا نــــاز ،

امروز رنـــــــج است و فــــردا گنـــــــج ،

امروز باری گران و فــــردا رَوح و رَیحــــان ،

امروز رکوع و سجود و فــــردا وجــود و شهــــــود .

 

از شرف و مزیّت نماز بر سایر عبادت ها همین بس که

خداوند در صد و دو  (102) جای قرآن ذکر فرموده ،

و آن را سیزده (13) نام نهاده است :

صلوة ، قنوت ، قرآن ، تسبیح ، کتاب ، ذکر ،

 رکوع ، سجود ، حمد ، استغفار ، تکبیر ، حسنات ، باقیات ،

و پیامبر (ص) فرموده اند :

 

نمـــاز معـــراج مـؤمـــن است

  

 

گفته اند : نماز گزار را هفت کرامت است :

هدایت ، کفایت ، کفّارت ، رحمت ، قربت ، درجت ، مغفرت

 

اول قدم از شرک ، بی نمازی است ،

که خداوند روز رستاخیز به دوزخیان می فرماید :

چه شما را به این جا افکند ؟

می گویند : ما از نماز گزاران نبودیم ،

 

 هرکس این پنج نماز را به وقت خودش و با شرط بخواند ؛

خداوند او را ثـــواب جمله اصـــول شرایع دهد !

چون هیئت نماز چهار گونه است :

قیام ، رکوع ، سجود ، قعود

و حکمت آن این است که :

جمله ی موجودات بر چهار شکلند ؛

بعضی ایستاده چون درختان ،

بعضی کمانی و خم چون ستوران ،

برخی روی بر خاک چون حشرات ،

و برخی بر زمین نشسته چون گیاهان .

و خداوند فرمود : بنده ی مؤمن باید این چهار هیئت را بجای آرد

تا ثواب پرستش همه ی مخلوقات را داشته باشد .

 

این که خداوند نمازها را در رکعت های مختلف فرموده از آن جهت است که ؛

بنده دارای دو قسمت است : روان و تــن ؛

پس نماز دوگانه ، شکر روح و جسم است !

و در باطن آدمی سه گوهر است : دل و عقل و ایمان ؛

پس نمازسه رکعتی ، شکر این سه خصلت است !

و باز چون ترکیب آدمی از چهار طبع اصلی است :

پس نماز چهار رکعتی ، شکر این چهار طبع است !

(سعدی علیه الرحمه آنها را چهار طبع مخالف سرکش نام نهاده )

و چون مؤمن از همه مطیع تر است و کار وی شریف تر ،

و درجه ی وی نزد حق رفیع تر ،

باید به شکرانه ی آن همه نعمت ،

 

   هر شبانه روز 17 رکعت ( سوای نوافل ) نماز گزارد !

 

******************************** 

 

هر عبادتی که بندگان بجای آرند ،

و هر ذکری که فرشتگان کنند ،

جملگی در دو رکعت نماز جمع است :

از جهــاد و حـــج و زکـــوة و روزه !

بدین گونه که چون مجاهدین راه حق به جنگ روند ؛

نخست صف بندند و مبارزت کنند ، این جهــــــاد است !

چون در جنگ با دشمن جولان کنند

و چشم خیره کنند و تکبیر گویند ،

و در نماز هم احرام است و احلال ، پس این مانند حج است !

و چون زکوة پاکی مال است از پلیدی ،

پس چون مؤمن غسل کند و وضو سازد ،

به منزله ی زکوة است ،

و چون از خوردن و آشامیدن در نماز ممنوع است ،

پس این به مانند روزه است .


******************************** 

 

و اما راز و حکمت 17 رکعت نماز :

 سال ها قبل کتابی را خواندم که زندگی نامه و خاطرات یک پزشک جراح آلمانی بود ؛ اینک نه نام کتاب را بیاد دارم نه نام آن پزشک را و نه همه زندگی نامه او را ، فقط دو خاطره از وی که در آن کتاب نقل کرده بود را فراموش نکرده ام ، و این یکی از آن دو خاطره است که به زبان وی و قریب به مضمون نقل می شود :

 

یک روز هنگامی که شیفت کاری ام تمام شده بود و آماده خروج از بیمارستان بودم متوجه شدم که بلندگوی پیجینگ بیمارستان مرا به رفتن سریع به اتاق عمل می خواند ، با این که آماده خروج از بیمارستان بودم بازگشتم و به اتاق عمل رفتم ، دیدم بیماری را روی تخت خوابانیده اند که گویا در همان نزدیک اتاق عمل سکته کرده بوده ! پس از معاینه دستور دادم سریع برای عمل آماده اش کنند و رفتم لباس هایم را عوض کردم و لباس عمل پوشیده برگشتم ، بیمار آماده عمل بود و من سریعاً شروع به عمل کرده ظرف چند دقیقه رگ قلب او را که در محل ورودی قلب گرفته بود باز کردم !

این نوع گرفتگی رگ که به ندرت یافت میشود بدین گونه است که در رگ ران انسان یک لخته به وجود می آید و این لخته به تدریج بالا آمده تا به دریچه ورودی قلب می رسد و آن مجرا را بطور کامل می بندد ! و از لحظه بستن شدن مجرا ظرف چند دقیقه اگر بیمار عمل نشود مرگ وی حتمی خواهد بود ! شانس این بیمار که یکی از چهره های مشهور آن زمان بود این بوده که در بیمارستان و آن هم در جایی که امکانات عمل فوری قلب وجود داشته سکته کرده است وگرنه اگر خارج از بیمارستان بود تا او را به بیمارستان برسانند احتمال فوتش بسیار بالا بود .

علت به وجود آمدن این لخته در رگ ران هنوز به درستی مشخص نشده ،

ولی برای این که به این بیماری مبتلا نشوید؛

 

   روزانه بین 15 الی 20 مرتبه

  

 بصورت چمباته ( دو زانو ) روی زمین بنشینید و برخیزید !

  

******************************** 

  

من در حاشیه آن کتاب نوشتم : این کار را مسلمانان , 

به عنوان یک تکلیف شرعی واجب همه روزه انجام می دهند !

 

   و آن 17 رکعت نمـــاز واجب یومیــه است !!!



 

همه مشکلات و گرفتاری های ما
 

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان
 

محبــــــوب دل هــــــا و منجـــی انســان هـا
 

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
 

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعــــــــــا کنیم
 



موضوع :


 

 

 

این جمعـه هم گذشت و نیامدید  

 

آقـــــــــــــا 


 

و ما همچنـــــان منتظــــــــریم

 

تا جمعه فرخنده ای که امام و پیشوایمان

 

حضــرت حجــة ابن الحســن العسکـــری

 

بیایند و کام تشنگان عدالت را سیراب نمایند



برای تعجیل در ظهــــور مبارکشان


همچنــــان دعــــــا می کنیم


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (610 )  

 ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

 [ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری (کلیک) ، متوفی قرن پنجم هجری ] 

 

  ( قسمت سی و دوم )

 

آداب صحبـت و معاشـرت

 

 

 ( جزء پنجــم صفحه 91)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم


86 ـ وَ إِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا

إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا


  تفسیر لفظی :

هرکس شما را نوازد ( درود فرستد ) شما او را به بهترین نواخت بنوازید ، یا با آن نواخت او را

هم چنان باز دهید که خداوند بر هر چیزی نگهبان و هر کاری را بسنده است .

 

  توضیــــح : قبلا نیز بارها اتفاق افتاده که به همین ترتیبی که به آیات شریفه می پردازیم آیه ی مورد بحث آن روز دقیقاً با مناسبت همان روز ارتباط و تناسب داشته است ، امروز نیز یکی از آن روزهاست ، بدین معنی که در پی مسائل پیش آمده در ارتباط با عدم گزینش یادداشتهای این وبلاگ در مجله پارسی نامه ، تصمیم داشتم مدتی اجرای طرح را متوقف نمایم ، ولی امروز صبح بطور ناگهانی تصمیم بر این گرفتم که کار را ادامه دهم ، همین که مصحف شریف را باز کردم و تفسیر آیه ای که در نوبت بررسی بود را دیدم تعجب کردم ، چرا که با حال و روز این وب مناسبت جالبی داشت ، بنا بر مفاد این تفسیر مبارک ، یادداشت قبلی که در مورد سخنی با دبیران بود را اصلاح و برخی از جملات آن را حذف نمودم ...

 

  تفسیر ادبی و عرفانی :

خداوند در این آیت ،

بندگان را به آداب عشرت و صحبت تعلیم می دهد ،

که هرکه آراسته ی ادب نباشد شایسته ی صحبت نَبُوَد ،

و آداب صحبت بر سه گونه است :

یکی صحبت با حق است به ادبِ موافقت ،

دوم صحبت با خلق است به ادبِ مناصحت ،

سوم صحبت با نفس است به ادبِ مخالفت ،

و هرکس که پرورده ی این ادب نیست ،

وی را با راه حق هیچ کار نیست !

و در درگاه پروردگار او را قدر و شأنی نیست !

و خداوند اول مصطفی (ص) را به آداب آراسته کرد ،

لاجرم در معراج آن مقام یافت

و با خلق خدا آداب صحبت نگه داشت تا در حق او فرمود :

ای محمّد ؛ تو دارای خوی بزرگ و نیکو هستی ،

 

و اصول آداب صحبت در معاملت با حق آن است که ؛

در هر کاری علم به کار داری و شریعت را بزرگ داری ،

و از آرزوها پرهیز کنی ،

و از جای تهمت و گمان برخیزی ،

و در پرستش خداوند از وسوسه و کاهلی دور باشی ،

و خدا را به غفلت نام نبری ، و دین را به بازی نداری ،

و در گفتار و رفتار و کردار و دیدار ، وَرَع و خلوص کار فرمائی ،

و هرگز از خود راضی نباشی ،

و در هر حال ، توبه بر خود واجب دانی .

 

خداوندا ؛

یک دل پر درد دارم و یک جان پر زجر ،


خداوندا ؛

این بیچاره را چه تدبیر ؟


بار خدایا ؛

درماندم ، نه از تو ، بلکه درماندم در تو !

اگر هیچ غایب باشم ، گویی : کجآئی ؟

چون به درگاه آیم ، در را نگشائی !


پروردگارا ؛

چون نومیدی در ظاهر اسلام حرمان است ،

و امید در عین حقیقت بی شک نقصان !

میان این و آن رهی را با تو چه درمان است ؟

و چون شکیبائی در شریعت از پسندیدگی نشان است ،

و ناشکیبائی در حقیقت عین فرمان است ،

میان این و آن را با تو چه برهان است ؟


خداوندا ؛

هرکس را آتش در دل است و این بیچاره را آتش در جان !

از آن است که هرکس را سر و سامانی است ،

و این درویش را نه سر است و نه سامان !

 

امّا اصول صحبت با خلق آن است که ؛

هیچ گاه نصیحت کردن و شفقت نمودن از هیچ مسلمانی باز نگیری ،

و خود را از همه کس کمتر دانی ،

و حق همه کس را فرا پیش خویش داری ،

و انصاف همه را از خود بخواهی ،

و به طریق ایثار و مواسات و حُسن خُلق با خلق رفتار کنی ،

و از خلاف و معارضه ی برادران ،

و دروغگو گفتن ایشان پرهیز کنی ،

و به امر و نهی صریح از ایشان در نخواهی ،

و ایشان را سخن درشت و پاسخ ناهنجار نگویی !

 

کسی از ذوالنون مصری پرسید :

با که صحبت و معاشرت کنم ؟

گفت با کسی صحبت کن که مِلک ندارد ،

یعنی آن چه دارد به خود ندارد ، و مال خویش نداند ،

که هرجا خصومتی افتاده ، از آن جا افتاده که ؛

تو و من ی در میان است !

و چون تو من ی از میان برخیزد ؛

هیچ خصومت و دشمنی و جنگ نماند ،

و هیچ حالی از احوال تو بر منکر نگردد ،

و داند که نه معصومی تا عیب به تو راه نیابد ،

و در دوستی ، انکار حال دوست خود محال است ،

و دوستی آن جاست که انکار در میان نیست .


این ما و من ی جمله ز عقل است و عقال است


در محفل مستــان نه من ی هست و نه مائی

امام خمینی (ره)



 

حُسن یوسـف کف موسی دم عـیسـی داری


آنچه خوبــــان همه دارند تـــو یکجـا داری


جانـــــــان من !


  قائـم آل محمّـــــد (ص)


  هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم


که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی


و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی


  برای تعجیل در فرج مبارکتان دعا می کنیم

 

 

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان


 دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات



موضوع :


<      1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *