سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1964687
  • بازدید امروز: 33
  • بازدید دیروز: 12
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 697 ) 


 ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و پنجــــم )


اسبـــاب وجـــود

 

 ( جزء هشتــم صفحه 149 آیه 152) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى  یَبْلُغَ أَشُدَّهُ

وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ

وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَ بِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ


تفسیر لفظی :

و به مال یتیم جز به نحوى [هر چه نیکوتر] نزدیک مشوید تا به حد رشد خود برسد

و پیمانه و ترازو را به عدالت تمام بپیمایید هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى‏ کنیم

و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى کنید هرچند [در باره] خویشاوند [شما] باشد

و به پیمان خدا وفا کنید این هاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است باشد که پند گیرید


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداوند پس از آن که محرمات و فواحش را برشمرد ،

و از آن حَــــذَر داد و به اخلاق پسندیده و طاعت خود امـــر فرمود.


و تأکیـــد کـــرد که ؛

عقوق پــــدر و مــــادر را بگذارید ، و عـــاق نشوید ،

و فرزندان را از ناداری مکُشیــــد ،

و روزی گمار را در ضمان استوار دانید ،

و در نهان و آشکار گِرد خیـــــانت مگردید ،

و آبــــروی خویش مریزید ،

و از خوردن مال یتیــــــم پرهیز کنید ،

و با چشم ارفاق و تکریم و شفقت بدو بنگرید ،

و در معاملات خَلق بر انصــــاف روید ،

و از مظالـــــم و تبعات دور باشید ،

و پیمانه و ترازو راست دارید ،

تا در رستاخیـــــــز در مقــــام تـــــرازو نجـــــــات یابید ،

این است سفارش خداونـــــد به بنــــــــدگان ،

آن را نیوشید و به کار بندید تا برهید .

 

احسان به پدر و مــادر :

 

احسان به پدر و مــادر بعد از توحیــــد آمـــد !

از آن سبب و علت که :

 آدمی ابتدا به ایجاد حق تعالی به وجود آمد ،

و سپس به تربیت پدر و مادر واگذاشته شد ،

که در حقیقت برای وجود آدمی دو سبب است :

                          اول سبـــب ایجــــاد ،

دوم سبـــب تربیــت ،

و چون بنده را بیافرید بر خود رحمت نوشت از بهر وی ،

و در برابر آن نعمت توحیـــــد قرار داد ،

و شُکر نعمت بر وی واجب کرد ،

و احسان با پـــدر و مــــادر را بزرگ شمرد ،

 

پس این که ربّ عزّت فرمود :

مرا و پدر و مادر را سپاس گزارید و به آن ها نیکوئی کنید ،

از آن جهت است که برای مردم تنبیه و تنبّه باشد ،

تا بدانند که خداوند سبب اول ایجــــاد و وجود آدمی است ،

و پـــدر و مـــادر سبب آخـــــــــر !


این دیده ی من همه جمـــالت خواهـــد


طبـــع دل مــن بـوی وصـــالت خواهـــد


بخشای بر آن کسی که اندر شب و روز


در خواب و خیـــال ، روی ماهت خواهــد



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 695 )                                         


ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و سوم )


حجّــت بالغـــه

 

 ( جزء هشتــم صفحه 146 آیه 142 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ مِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَ فَرْشًا کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ   

وَ لاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ  مُّبِینٌ


تفسیر لفظی :

 

و [نیز] از دام ها حیوانات بارکش و حیوانات کرک و پشم‏ دهنده را [پدید آورد]

از آن چه خدا روزی تان کرده است بخورید و از پى گام هاى شیطان مروید

که او براى شما دشمنى آشکار است


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

این خود نعمتی دیگر است بر بندگان و منّتی دیگر ؛

که نه تنها باغ و بستان و انواع درختان

و میوه های الوان  آفریدیم و ساختیم ،

بلکه چهارپایان و جانوران هم آفریدیم

و مسخّر شما گردانیدیم ،

و منافع شما در آن نهادیم ،

و نه تنها حیوانات را مسخر شما کردیم

بلکه جمادات را هم مسخر شما کردیم ،

و شب و روز و آفتاب و ماه و ستارگان را هم مسخر شما قرار دادیم ،

و خلاصه ؛ آن چه در آسمان و زمین است زیر تسخیــــر شما نهادیم .

 این از بهر آن است که من خداوند بی نیازم

و به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارم ،

و هرچه آفریدم برای بندگان و رهیگان آفریدم .

 بنده ی من ؛

این همه نعمت و نـــوازش از مـــــــا بین ! و شکر از مـــــــا کن ،

فضل مـــــــا بین نه فضل خود ، عون مـــــــا بین نه جهد خود ،

نعمت مـــــــا به طاعت مـــــــا به کار دار ،

و شیطان را خوار دار ، که او تو را دشمن است و راه زن !


آن گاه پس از این آیت ، لختی نعمت های خود را به تفصیل یاد کرد ،

و محرّمات را از محلّلات جدا ساخت ، و هریکی را گروهی نامزد کرد ،

که طیبات را مؤمنان پاک ، و خبیثات را دشمنان ناپاک روزی کرد ،

سپس فرمود :

147 ـ فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ لاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ

[اى پیامبر] پس اگر تو را تکذیب کردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است

و [با این حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.

مـــــــا را  هـــم  رحمت است هم بأس و شدّت ،

رحمت از مؤمنان دریغ نیست ، و بأس و شدت از دشمنان دور نه !

 روزیِ پاکِ مؤمنان به رحمت مـــــــا است ،

و روزیِ خبیثِ دشمنان از نقمت مـــــا است !

و مـــــــا آن کنیم که خود صلاح دانیم ،

و کس را بر حکم مـــــــا اعتراض نباشد ،

و نه بر صنع مـــــــا چون و چرا روا باشد ،

آن چه کنیم به حجت خداوندی و کردگاری خود کنیم ،

که حجّـــت بالغــــه به حقیقت ، مـــــــا راست ،

و حکمِ روان ، مـــــــا را ســــزاست !

 

تا در جهـــان بُـــوَد اثـــر از جــای پــای تــــــــو

تا نغمـــه ای بُــــوَد به فلک از نــــــدای تــــــو


تا ساغر است و مستی و میخوارگی و عشق

تا مسجـــد است و بتکـــــده و دیــر جـای تـو

تا هست رنگـــی از سخــــــــن دل پذیــــر تـو

تا هست بوئـــی از تــــــــو و از مدّعــای تـــو

تا هست واژه ای ز تـــــــــو در بین واژه هـــا

تا هست رونقی ز تــــــو و گفتــــه هــای تــو

 

هرگز نه آن چه درخور عشق است و عاشقی

تا یک نشـــــانـــه ای نبُــــوَد از فنــــــــای تــــو !


[ دیوان امام خمینی (ره) ص 175 ]



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 694 )                                        


ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و دوم )


سیـــرت جوانمــردان

 ( جزء هشتــم صفحه 146 آیه 141 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ هُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ

وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَ غَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُواْ

حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَ لاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

تفسیر لفظی :

و اوست کسى که باغ هایى با داربست و بدون داربست و خرمابن و کشتزار

بامیوه‏ هاى گوناگون آن و زیتـــون و انــــــار شبیه به یکدیگر و غیر شبیه پدید آورد،

 از میوه آن چون ثمر داد بخورید و حق [بینوایان از] آن را روز بهره ‏بردارى از آن بدهید

و[لى] زیاده‏ روى مکنید که او اسراف کاران را دوست ندارد

تفسیر ادبی و عرفانی :

دیده ای باید پاک ، از غشاوت غیبت نجات یافته ، و از سرمه ی توحید مددی تمام یافته ، تا نظاره ی اسرار صنایع ربوبیت در عالم خلقت از وی درست آید ،

و آن ؛ آثار رحمت و آیات حکمت و رایات قدرت ، در آن باغ و بستان و انواع درختان الوان که در هر جزوی از اجزاء مخلوقات و مقدرات هزاران صنایع و ودایع است بیند ، که هیچ یک به دگری نمانَــد ، بدین گونه سهل ها معطر ، بحر ها معنبر ، خاک ها منوّر ، باغ ها مزیّن ، گل ها ملوّن ، یکی سرخ چون دل مشتاقان ، یکی زرد چون روی عابدان ، یکی سپید چون دل مؤمنان ، یکی لعل چون جان مشتاقان ، این هم تأثیر نظر حق است که هر سال یک بار بر زمین برود ، چون از آن یک نظر این همه عجایب و لطایف پدید آید ، از سیصد و شصت نظر که به دل دوستان رود گوئی چه اثر نماید ؟ و چه اعجوبه و لطیفه پدید آرَد ؟

... وَ آتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ...  

خداوند بندگان را می گوید : حق این نعمت را بشناسید ، و به شکر آن قیام نمائید ، و با درویشان مواسات کنید ، تا نعمت ها بماند ، و درویش بیاساید ، و دوستی حق ، شما را حاصل شود .

 

خداوند به داود (ع) وحی فرستاد که ای داود ؛ اگر خواهی که به من نزدیک شوی و تو را به دوستی خود گیرم ، درویشان را بازجوی ، شکستگان را بنواز ، و به ایشان به لقمه ی نانی و شربت آبی تقرّب کن ، تا آنان تو را دوست دارند و به دل خود راه دهند ، و من ای داود بر دل ایشان اطلاع کنم ، هرکه را در دل ایشان بینم او را به دوستی خود گیرم !

... وَ لاَ تُسْرِفُواْإِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ . اسراف آن است که : حظ نفس در آن است گرچه حبّـــه ای یا ذره ای بود .

به موسی وحی آمد که ای موسی ؛ خواهی که همه آن رود که مرا و تو بُوَد ؟ حظ نفس خود در حظّ دیگری دان ، و مراد خود را فدای مراد ازلی کن ، تو بنده ای و بنده را مراد نیست ، و حظّ خود دیدن سیـــرت جوانمردان نیست ، و از خود باز رستن جز کار صدیقان نیست .

تا با تـــو توئی ، تو را به خود ره ندهند

چون بی تو شدی ، ز دیده بیرون ننهند



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 693 )                                           


ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و یکـــم )


مرکــب کـــرامــت

 

( جزء هشتــم صفحه 145 آیه 134 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ


تفسیر لفظی :

قطعا آنچه به شما وعده داده مى‏ شود آمدنى است

و شما درمانده‏ کنندگان [خدا] نیستید


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

آمدنی را آمده گیر ، و رفتنی را شده گیر ،

و این روز روشن را تاریک شده گیر ،

و غرور دنیـــا را روزی به سرآمده گیر !


جوان مردی را دیدند که بی علّتی می لنگد !

سبب را پرسیدند ؟ گفت :

فردا به خارستان خواهم رفت !

گفتند تا فــــــــردا ؟ گفت :

فــــــردا را آمـــــده گیــــــــــر

و این پرده را دریده و رسوا شده گیر !


تا کَی از دارُالغروری ، سوختن دارُالسرور


تا کی از دارُالقراری ، ساختــن دارُالقرار ؟

 

شیخ انصاری گوید :

ای جوانمرد ؛ این زندگی دنیــــــــا  چون بــــاد است ؛

تا بنگری از دست رفتـــــه ،

و این دنیــــا چون خنــده ی دیوانگان است

و چون گریـــه ی مستـــــان !

دیوانه بی شادی خنــــــــدد ،

و مست بی اندوه گـــــریــــد !

دنیـــــا مثال یـــــــخ است در آفتـــاب نهــــاده ،

یا شِکَــــــر در دهـــــــــــان نهــــــاده ،

و یا نمــــــــک در آب نهــــــــــاده ،

بزودی از هـــــم بریـــــــــزد !

 

آری ؛ بس شیرین است لکن تا در دهان نهادی گداخت !

نمکین است لکن تا در آب نهادی گسست !

دنیـــــــــا تماشاگاهی خوش است لیکن تا بنگـــــــــری گذشت ،

و تا دل در او بستی رفـــــت !


اگر ذلت مـــرگ نبودی ، آواز « اَنَا رَبُّکُم الاَعلی » از اطراف عالـــــم برآمدی ،

ولی چندین صد ها از خواجگان بینی که چون گُــل بر بار بشکفته بودند ،

همه از بار ریختـــــــــه ، اَلَک ها آویختــــه ! و در گِل خفتــــــه اند ،


پس چرا عبرت نگیری ؟


و در سرانجام کار خود اندیشه نکنی ؟


که خداوند فرمود :

 

« به زودی خواهی دانست که فرجام کار را چه کسی است ! آری بدانید که این دنیا تا کجا رسد ، و سرای پیروزی و جاودانی کِرا رسد ! ببینید که درویشان شکسته را بر مــــرکب کــــرامــــت نشسته ، چون آرند ؟ و خواجگان بی معنی را به تازیانه ی خشم چون رانند ! ؟


باش تا کُلّ یابی آن هـــا را که امروزند جـــزء


باش تا گُل بینی آن ها را که امروزنـــد خـــار


این عزیزانی که آن جــا گل ستـــان دولتـنــد


تا ندانی و نداری شان بدین جا خــار و خـوار


 گُلبُنی کاکنون تو را هیـــزم نمود از جَورِ دَی


باش تا در جلــوه آرَد دست انصـــاف بهـــار !



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 692 )                                         


ســوره 5 : انعـــام ( مکّی  ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهلـــم )


نـــدای کــرامـت

 

 ( جزء هشتــم صفحه 144 آیه 128 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

 

وَ یَوْمَ یِحْشُرُهُمْ جَمِیعًا یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَ قَالَ أَوْلِیَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ

رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِیَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاکُمْ

خَالِدِینَ فِیهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلیمٌ

تفسیر لفظی :

و [یاد کن] روزى را که همه آنان را گرد مى ‏آورد [و مى‏فرماید] :

اى گروه جنیان ؛ از آدمیان [پیروان] فراوان یافتید ، و هواخواهان آنها

از [نوع] انسان مى‏ گویند : پروردگارا برخى از ما از برخى دیگر بهره بردارى کرد

و به پایانى که براى ما معین کردى رسیدیم ، [خدا] مى‏ فرماید : جایگاه شما آتش

است که در آن ماندگار خواهید بود مگر آن چه را خدا بخواهد [که خود تخفیف دهد] ،

آرى پروردگار تو حکیم داناست

تفسیر ادبی و عرفانی :

این آیت اشـارت است به اظهـــــار سیــــــاست و عـزّت ،

و خطاب هیبت به اهل شقاوت در روز رستاخیز و روز عظمت ،

روزی که آتش نومیـــــــــدی در خرمــن های خلایق زنند ،

و اعمال و احوال ایشان به بــاد بی نیازی بردهند ،

و اعمـــــال آنـــان هبــــــاءً منثــــوراً  شود ،

ظالمان و ستمگران خیمه ی اندوه و ندامت زنند ،

و گردن همه ی جبّــــاران و متمـــــرّدان فرو شکنند ،

و کارهای خبیث آنان را مانند غُلی بر گــــردن آنان نهند ،

و آنان را بیــــــارند و در ســــــرا پـــــرده ی آتشیـــن بدارند ،

در آن روز بر قدر مایه ی هرکسی با او معاملت کنند ،

گروهی را ندای بُـردابُـرد از پیش می زنند ،

و گروهـــی را آواز گیـراگیــر از قفـــــــا می زنند .

گروهی را چون دُرّ از میـــــــــان صــــــدف می افروزند ،

و گروهی را به خطاب « نترسید و دلتنگ نباشید » می نوازند ،

گروهی را با تازیـــانــــــــه ی « ساکت شوید دور شوید » براننـــد ،

گروهی را با خطاب عتـــاب آمیـــــــز و سیاست شعـــارِ :

« ای گروه جنّ و انس ؛ آیا پیامبران به شما نیامدند و پیغام مرا نیاوردند ؟ »

تنبیه و سیاست کنند ،

و گروهی را با نــــدای کـــــرامـــتِ :

« ای بندگان من ؛ امروز بر شما ترس و دلتنگی نیست »

مورد لطف و مرحمت قرار دهند .

 

گرچه از هر دو جهــــــان هیچ نشد حاصـــل ما

غـــم نباشد چـو بُـــوَد مهـــــــر تــو انــدر دل ما

حاصـل کَون و مکان جملـــه ز عکس رخ توست

پس همین بس که همه کَون و مکان حاصل ما

جمله اســــرار نهــــان است درون لب دوست

لب گشــــا پــــــرده برانــــداز از این مشکل ما

یا بِکُش یا بِرَهــــــان زین قفس تَنـــــــــگ مرا

یا برون ســـــــــاز ز دل این هــــــــوس باطل

لایق طَــــــــوف حریـــــم تــــــــــو نبودیم اگر

از چه رو پس ز محبّــت بسرشتــــی گِل ما ؟

(دیوان امام خمینی ص 45 )



موضوع :


   1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *