نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (409 )                                             فایل صوتی (کلیک کنید)

 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

  ( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت نـوزدهــم ) 

زنـدگانی جــاویـــد

 

( جزء اول ـ صفحه 11 ) 

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم


72 ـ وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا

وَ اللّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ

72- شمائید که وقتی یک نفر را بکشتید و در آن کشته پیکار با هم در گرفتید

و خداوند بیرون آورنده و آشکار کننده است آنچه را که شما پنهان می دارید که کشنده وی کیست ؟


 

قتل دو گـونــــه است :

یکی از روی صــــــورت

و دیگری از روی معنی،

آن که از روی صورت خود را بکشد

به سخت ترین عذاب ها رسد

ولی آن کس که به شمشیر مجاهدت

از روی معنی خود را بکشد

به نــــــاز و نعیـــــــم باقی

و بهشت جاودانی رسد.


 

این که قوم موسی را گفتند:

زنده ای را بکشید تا کشته زنده شود،

اشاره به اهل طریقت است

که نفس زنده را بشمشیر مجاهدت

بر وفـــــــق شـــــرع بکشند

تا دل مرده به نـــور مشاهدت زنده شود

و به زندگانی جــاویـــــــد برسد،

 

زندگانی ای که هـــــرگـــــــز در آن مـــــــرگ نیست

 

و فنــــــا به آن راه نــــــدارد ،

 


و در آن حال زبــــان حال بنــده این است :


گر من بِمُرَم مـــرا مگوئید که مُرد


گو مرده بدو زنده شد و دوست ببـرد

 

 

 

از جنید نقل کنند که گفت:

دوستی داشتم از دنیا رفت

وقتی من مشغول غسل او بودم

ناگاه انگشت سبّابه مـــــرا بگرفت! ا

گفتم ای دوست آیا زنده شدن پس از مرگ است؟

گفت: ندانستی که ما نمی میریم

بلکه از جهانی به جهان دیگر نقل مکان می‏کنیم؟


 

ایــــــــراد بنی اسرائیلی:

 

مفسران نوشته اند :

در بنی اسرائیل درویشی پسرعموی توانگری داشت

برای بردن میــــراث ، او را شبانه بکشت

و تن او را در خانه سبـط دیگر افکند!

چون قـــــوم چنین دیدند و کشنده را نیافتند،

با هم بنای دشمنی گذاشتند

و دست به سلاح بردند

و همگی نزد موسی رفتند،

خداوند به موسی وحی فرستاد

که برای پیدا کردن کشنده باید گاوی ماده بکشند،

آنــــــان مسخره کردند

موسی آن ها را پنـــــد داد

و نجات از دست قبطیان را یادآوری کرد،

آنان پذیرفتند ولی بنای ایـــــراد گذاشتند!

 

که چه گونه گاوی است؟

 چه رنگی است؟

کاری است یا نه؟

بارکش است یا شخم کار؟

پاسخ همه پرسش ها رسید

و آن ها چنین گاوی را جستجو کردند

تا در خانه زنی بی نــــــوا و فـــــرزنــــدی پارسا یافتند.


در آن زمان مادری فرزند مهربانی داشت

که او را نوازش بسیار کردی

و هر روز پشته هیزمی بیاوردی

و با فـــــــروختـــــن آن ،

یک سوم بهای آن به درویشان دادی

و یک سوم به مـــــــادر می‏دادی

و یک سوم برای خود به کار بردی!

و شب ها یک سوم به نمـــــــاز گذراندی

و یک سوم خـــــــــــواب

و یک سوم نزد مادر سر کردی!

و به یاد خدا مشغول شدی!

و تنها از مال دنیا ماده گاوی داشت.

روزگاری بر این روش گذشت

تا خداوند خواست آن جوان را بی نیاز کند.

این بود که فرشته به صورت آدمی نزد او آمد

و گفت این گاو را از تو خواهند خواست

و بهای آن را پوست وی پـر از دینــــار بخــــواه!

و یهــــــود این گاو را پس از ایـــــرادها

و سخت گیری ها یافتند

و خریدند و کشتنند و بهای آن را دادند

و چون گوشت گاو را به جسد مرده زدند

به حکــم خــــداونــــد ، مرده زنــــــده شد

و پسر عم خود را کشنده خود شناسانید!

و در این داستان دو حکمت بود :

یکی بی نیاز ساختن جوان پارسا از رنج بی نوائی

و دیگری کیفر بنی اسرائیل بواسطه تمرّد

و نافرمانی و ایرادهای بنی اسرائیلی!

 

 

 

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم




موضوع :