سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1967185
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 258
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



زبور آل محمد

 

وصف تـــو چه جای حکمت اندیشان است  

خاک کف تــو ســرمــه ی دل ریشـان است

 

امام زین العابدین علیه‏ السلام

عامل جاودانگی نهضت حسینی است

سالروز شهادت این امام معصوم و مظلوم را به مولایمان

حضرت بقیة الله الاعظم حجة ابن الحسن المهدی (عج)

و شما دوستان و محبّــان آن حضرت تسلیت می گوئیم

صفات نیک و برجستگی‏ های معنوی و روحی

امام سجاد علیه السلام بی‏ شمار است

و در عظمت او همین بس که در تاریخ دنیا،

تنها ایشان به لقب « زین العـــابــدین » مفتخر گشته

و جز ایشان کسی زیبنده این نام نبوده است.

صحیفه سجّادیّه که به زبــــــور آل محمّــــــد مشهور است،

اثر بی نظیرى است که در جهان اسلام ، جز قرآن کریم و نهج البلاغه ،

کتابى به این عظمت و ارزش، پدید نیامده

که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد.


بیماری موقت حضرت سجــــــاد علیه‏ السلام در کربلا،

عنایت خداوندی بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهاد معذور گردند

و این وجود مقدس از خطر کشتار مزدوران یزید محفوظ بماند

ایشان هر قیامی که برای خونخواهی شهدای کربلا بود،

آن را تأئید و مردم را به پیوستن به آن تشویق می‏ کردند.

امام سجاد (ع) سی و چهار سال بعد از واقعه خونین و جانگداز کربلا 

در روز 12 و یا 22 و یا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدینه منوره،

در سن 57 سالگى به شهـــادت رسیدند

امام سجاد (ع) در قبرستان بقیـــع کنار قبر شریف ‏عموی بزرگوار خود ،

امام حسن مجتبی علیه ‏السلام و در زیر گنبدی که عباس‏ بن عبدالمطلب ،

عموی پیامبرصلی ‏الله‏ علیه ‏ و‏ آله مدفون بود ، به خاک سپرده شدند.

هم اکنون گنبد و بارگاه امام سجاد (ع) و سایر ائمه (ع) ،

توسط وهابیون تخریب گشته ،

ولی قبر مطهر ایشان و فرزند و نوه ایشان امام باقر (ع) و امام صادق (ع)

و عمویشان امام حسن مجتبی علیه‏ السلام

همچنان زیارتگاه زوار قبر رســــول الله (ص) میباشد.


زیارت ناحیـه مقدّسه

**************(  فراز پانزدهـم ) **************

أَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُک َ عِلْماً نافِعاً ، وَ قَلْباً خاشِعاً ،

وَ یَقیناً شافِیاً ، وَ عَمَلا زاکِیاً ، وَ صَبْراً جَمیلا، وَ أَجْراً جَزیلا ،

أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شُکْرَ نِعْمَتِک َ عَلَىَّ ، وَزِدْ فی إِحْسانِک َ وَ کَرَمِک َ إِلَىَّ ،

وَاجْعَلْ قَوْلی فِى النّاسِ مَسْمُوعاً ، وَ عَمَلی عِنْدَک َ مَرْفُوعاً ،

وَ أَثَری فِى الْخَیْراتِ مَتْبُوعاً ، وَ عَدُوّی مَقْمُوعاً ،

أَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد الاَْخْیارِ ، فی اناءِ اللَّیْلِ وَ أَطْرافِ النَّهارِ ،

وَ اکْفِنی شَرَّ الاَْشْرارِ ، وَ طَهِّرْنی مِنَ الــذُّنُوبِ وَ الاَْوْزارِ ، وَ أَجِرْنی مِنَ النّـارِ ،

وَ أَحِلَّنی دارَ الْقَرارِ ، وَ اغْفِرْلی وَ لِجَمیعِ إِخْوانی فیک َ

 وَ أَخَواتِىَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ، بِرَحْمَتِک َ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

 

 بارخدایا ! از تو درخواست میکنم دانشى مفید،

قلبى خاشع ، یقینى سلامت بخش ،

عملى صالح و پاک ، صبرى زیبا ، و اجرى عظیم را ،

بارالهــا ! شکر نعمتت بر من را روزیَم کن ،

و احسان و کَرَمَت بر من زیاد فرما ،

و گفته مرا در میان مردم شنوده نما ،

و عمل مرا به نزد خویش بالا بَر،

و سنّت باقیمانده مرا در امورِ خیر مورد پیروى قرار ده ،

و دشمنم را خوار و ذلیل گردان،

بارخدایا ! برمحمّد و آلِ او که نیکانند،

در تمامى لحظات شبانه روز رحمت فرست،

و مرا از شرّ بَدان محفوظ بدار،

و از (کثافاتِ) گناهان و سنگینىِ وِزر و وَبال پاک و مبرّا گردان،

و از آتش (عذابت) پناهم ده،

و در سراى جاوید وارد فرما،

و (گناهانِ) مرا و تمامى خواهران وبرادران مؤمنِ مرا ببخشاى،

به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.

پس از تمام شدن زیارت ، دو رکعت نماز بجاى آور

به این ترتیب که در رکعت اول بعد از حمد سوره انبیاء ،

و در رکعت دوم بعد از حمد سوره حشر را بخوان

و آنگاه در قنوت نماز این دعا را بخوان :

دعای قنوت در پست بعدی ان شاء الله



موضوع :


تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات (81 ـ 249 ) 

بسـاط انبسـاط


آیه 112 سـوره هــــود :

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم                                                        

فَاسْتَـقِــمْ کَـمــا اُمِــرتَ...

در تمام عالم

و در میان همه فــرزندان آدم

که را سزد که چنین خطاب عظیم با او کنند؟

و خود در کدام حوصله گنجد؟

مگـر حوصله محمدمصطفی(ص)

که به الطــــــاف کـــــــــرم آراستـه

و به انـــوار شهــــــــــود افـروختــــــــــــه

و به تأیید رســـالــــت مــؤیــــد گشته،

آنگاه رشته عصمت و طهـــارت بر دل وی بسته

و بر بســــاط انبســـــاط نشسته

و در خـلـوت سخـن از حق شنیده،

و آیات کـبــری دیده باشد؟

و اگــر نـــه این قـــوّت و کــــرامت و الطـــاف عنــایت بـودی،

طاقـت کشش بار اسـتـقـــــامت نداشتی

ای از بـر سـدره شـــاهـــراهـــت

وی قُـبَّــه عـــرش تکـیــه گاهـــت

ای طـــــاق نـُـهـُـــــم رواق بـــالا

بشکـســتـه زگـــوشـــه کلاهــت

هــم عـقــــل دویـــــده در رکابـت

هـــم شـــرع نهـفـتـــه در پناهــت

جـبــریــــل مقـیـــــم آسـتـــانــت

افـــــلاک حــــریـــم بــارگــاهــت

چـرخ ار چــه رفیـــع، خـاک پایــت

عـقـل ار چه بزرگ،طـفـل راهــت

 خوردست خــدا ز روی تعـظـیـــم          

ســـوگـنـد به روی همچـو ماهــت

 ایـــزد که رقیب جان خـرد کـــرد       

نام تــــو ردیــف نـام خـــود کـــرد

ای آرزوی قـَــــــدَر لـِقــــــــایـــت  

وی قـبـلـــه آســمــان ســـرایـت

 در عــالــم نطــق هـیـچ ناطـــق          

نا گـفـتـــه ســــزای تــو ثنـــایـت

هر جای که خواجـه ای غــلامـت

هـر جــای که خســروی گــدایـت

 هــم تـــابــش اخـتــران ز رویـت          

هــم جنبـــش آسـمــان بـــرایـت

جان داروی عاشـقــان حــدیثـت             

قـفـــل دل گمـرهـــان دعـــــایـت

بردیـــده آسـمـــــان قـَـــدَم نِــه  

تا ســرمـه کـشــد زخــاک پـایت

ای کرده به زیـر پـــای کَـــونیـــن     

بگذشته ز حـــد قـــاب قـوسـیــن 

**************************************

ای محمّـــد ؛

بخـــــــواه تا ببخـشــــــم،

بگــــــوی تا نیــــــوشـــم

*******************************************

اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ

یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً


زیارت ناحیـه مقدّسه

**************(  فرازچهاردهـم ) **************

أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد

وَ اقْبَلْ تَوْبَتی ،وَ ارْحَمْ عَبْرَتی ، وَ أَقِلْنی عَثْرَتی ،

وَ نَفِّسْ کُرْبَتی ، وَ اغْفِرْلی خَطیئَتی، وَ أَصْلِـحْ لی فی ذُرِّیَّتی،

أَللّـهُمَّ لا تَدَعْ لی فی هذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ،

وَ الْمَحَلِّ الْمُـکَرَّمِ ذَنْباً إِلاّ غَفَرْتَهُ، وَ لاعَیْباً إِلاّ سَتَرْتَهُ،

وَ لاغَمّاً إِلاّ کَشَفْتَهُ، وَ لا رِزْقاً إِلاّ بَسَطْتَهُ، وَ لاجاهاً إلاّ عَمَرْتَهُ،

وَ لا فَساداً إِلاّ أَصْلَحْتَهُ ، وَ لا أَمَلا إِلاّ بَلَّغْتَهُ ، وَ لا دُعآءً إِلاّ أَجَبْتَهُ ،

وَ لا مَضیقاً إِلاّ فَرَّجْتَهُ ، وَ لا شَمْلا إِلاّ جَمَعْتَهُ ، وَ لا أَمْراً إِلاّ أَتْمَمْتَهُ ،

وَ لامالا إِلاّ کَثَّرْتَهُ ، وَ لاخُلْقاً إِلاّ حَسَّنْتَهُ ، وَ لا إِنْفاقاً  إِلاّ أَخْلَفْتَهُ ،

وَ لاحالا إِلاّ عَمَرْتَهُ ، وَ لاحَسُوداً إِلاّ قَمَعْتَهُ ، وَ لاعَدُوّاً إِلاّ أَرْدَیْتَهُ ،

وَ لاشَرّاً إِلاّ کَفَیْتَهُ ، وَ لا مَرَضاً إِلاّ شَفَیْتَهُ ، وَ لا بَعیداً إِلاّ أَدْنَیْتَهُ ،

وَ لا شَعَثاً إِلاّ لَمَمْتَهُ ، وَ لا سُؤالا إِلاّ أَعْطَیْتَهُ ،

أَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُک َ خَیْرَ الْعاجِلَةِ ، وَ ثَوابَ الاْجِلَةِ ،

أَللّهُمَّ أَغْنِنی بِحَلالِک َ عَنِ الْحَرامِ، وَ بِفَضْلِک َ عَنْ جَمیعِ الاَْنامِ ،

 

بار خدایا بر محمّد و آلِ او رحمت فرست

و توبه مرا قبول فرما، و بر اشکِ چشمم ترحّم نما،

و لغزش مرا چشم پوشى فرما، و حُزن و اندوه مرا زائل کن،

و گناهم را برمن ببخشاى، و خاندان و نسلِ مرا برایم اصلاح فرما،

بار خدایا در این مشهدِ والامقام و در این محلّ گرامى،

برایم وامَگُذار گناهى را مگر آنکه ببخشى،

و نه عیبى را مگر آنکه مستور نمائى،

و نه غم و غصّه اى را مگر برطرف فرمائى،

و نه رزقى را مگر گسترش دهى ،

و نه قدر و منزلتى را مگر باقى بدارى،

و نه فسادى را مگر اصـلاح فـرمائى،

و نه آرزوئى را مگر نائل کنى،

و نه دعائى را مگر اجابت فرمائى،

و نه تنگنائى را مگر بگشائى،

و نه امور مُتشتّتى را مگر جمع و برقرار نمائى،

و نه امرى را مگر تمام فرمائى،

و نه مالى را مگر فراوانى بخشى،

و نه خُلق و صفتى را مگر نیکو گردانى،

و نه انفاقى را مگر جایگزین فرمائى،

و نه حالى را مگر آباد فرمائى،

و نه حسودى را مگر ذلیل نمائى،

و نه دشمنى را مگر هلاک گردانى،

و نه شرّى را مگر منع فرمائى،

و نه بیماریى را مگر شفا بخشى،

و نه (امرِ) دورى را مگر نزدیک فرمائى (و در دسترسم قرار دهى)،

و نه تفرّق و اختلالى را مگر جمع (و اصلاح) نمائى،

و نه خواهشى خواسته اى را مگر عطا فرمائى،

بار خدایا ! من از تو درخواست میکنم خیرِ دنیا و ثوابِ آخرت را،

بار خدایا!  مرا به سبب حلالت از حرام مستغنى کن،

و به فضل و احسانـت از جمیع خلق بى نیاز فرما،

ادامه زیارت در پست بعدی ان شاءالله



موضوع :


تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 80 ـ 248 ) 

اسـرار ازل و ابــد

آیه 49 سـوره هــــود : 

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم 

تِـلْـــکَ مِـنْ اَنْبــاءِ الْغَــیبِ نُــوحِـیهـــا اِلَـیـــکَ...

این آیت اشارت است به جلال قــدر مصطفی(ص) و کمال عــزّ او،

لطف ایزدی است که گوهر فطرت محمد(ص) را جلوه میکند

و می گوید:

ما قصه پیشینیان و آئین رفتگان

و سرگذشت جهانیان

از قوم نوح و عاد و ثمود و امثال آنها

همه را بر تو کشف کردیم،

و مشکل های غـیبـی و نکـتـه های عـلمـی خـلــق را

به زبان تو بیان نمودیم،

و از آن دو هدف داشتیم:

یکی اجلال قــدر را تو خواستیم

و دیگری کمال امانت و دیانت تو را به خـلــق نمودیم،

تا جهانیان بدانند که مفـتـی عالـم جبروت توئی!

و محل کشف اسرار ازل و ابد توئی،

آن اسرارکه با تو بگفتیم

و آن انوار که به دل تو راه دادیم

به هیچ کس ندادیم.

*******************************************

اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ

یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً

*****************************************

ای محمّــد ؛

ما جان تو را از خزینــــــه قـــــــدس برون ساختیم

و درصورتی شیرین و پیکــری نگارین بیرون دادیم،

تا به زبان خوش واجبات شرع ما را

به بندگان شرح دهی

و قصه عالمیان و سرگذشت ایشان

از مبدأ کاینات تا مقطع حادثات بر ایشان خوانی،

تا به برکت رسالت تو

خـلـقــی را از تاریکی بیگانگی

به روشنائی آشنائی رسانیم.

معـنـی و مقصود دوم ما از بیان سرگذشتها

آنست که ما خواستیم با بیان این داستانها،

آرامشی در دل تو آریم

و در آن سکـون افزائیم

تا بدانی که برادران تو

یعـنـی آن پیغمبران که درگذشتند،

از قــوم خویش چه رنجها کشیدند

و به عاقـبــت یاری ما چون دیدند!

سنت ما با تو همان است که صبـــــر کنی

که عاقـبــت با صابـــران و پرهـیــزکاران است،

هـیــچ منـــــــــال و انـــــــدوه مـدار،

که هر گـُـل که در اینجا در دست تو بیشـتــر خــار نشاند،

در قیامت بوی خـوش به دماغ تو خوشتر رساند.

*******************************************

*****************************************

زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فرازسیزدهـم ) **************

مَعَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیّینَ

وَالصِّدّیقینَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحینَ،

بِرَحْمَتِک َ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ،

أَللّهُمَّ إِنّی اُقْسِمُ عَلَیْک َ بِنَبِیِّک َ الْمَعْصُومِ،

وَ بِحُکْمِک َ الْمَحْتُومِ، وَ نَهْیِک َ الْمَکْتُومِ ،

وَ بِهذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ ، الْمُوَسَّدِ فی کَنَفِهِ الاِْمامُ الْمَعْصُومُ، الْمَقْتُولُ الْـمَظْلُومُ،

أَنْ تَکْشِفَ ما بیمِنَ الْغُمُومِ ،

وَ تَصْرِفَ عَنّی شَرَّ الْقَدَرِ الْمَحْتُومِ،

وَ تُجیرَنی مِنَ النّارِ ذاتِ السَّمُومِ،

أَللّــهُمَّ جَلِّلْنی بِنِعْمَتِک َ، وَ رَضِّنی بِقَسْمِک َ ،

وَ تَغَمَّدْنی بِجُودِک َ وَ کَرَمِک َ ، وَ باعِدْنی مِنْ مَکْرِکَ وَ نِقْمَتِک َ ،

أَللّهُمَّ اعْصِمْنی مِنَ الزَّلَلِ ، وَ سدِّدْنی فِى الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ ،

وَ افْسَحْ لی فی مُدَّةِ الاَْجَلِ ، وَ أَعْفِنی مِنَ الاَْوْجاعِ وَ الْعِلَلِ،

وَ بَلِّغْنی بِمَوالِىَّ وَ بِفَضْلِک َ أَفْضَلَ الاَْمَلِ ،

 

 

همراه باکسانی که بر آنها اِنعام فرمودى

یعنى پیامبران، و راستگویانِ در عمل و گفتار

 و شهداء و نیکویان، به رحمتت اى مهربانترینِ مهربانان،

بارخدایا! تو را سوگند میدهم به حقّ پیامبرِ معصومت،

و به حقّ حُکمِ حتمى و قطعى ات، و به حقّ نهىِ پنهانى ات ،

و بحقّ این آرامگاهى که (مردم از هرطرف به جهت زیارت) بر او گِرد مى آیند،

و این امامِ معصومِ مقتولِ مظلوم که در جانبِ آن تکیه زده،

اینکه غم و غصّه ها را از من برطرف فرمائى،

و شُرورِ قضا و قَدَرِ حتمى را از من برگردانى،

و مرا از آتش (عذابت) که داراى بادهاى سوزان است پناه دهى (و نگاهدارى)،

بارخدایا ! مرا با نعمت خود بپوشان (یا بزرگ گردان)،

و به عطایاى خود راضى و خوشحال فرما،

و به جود و کَرَمَت مرا بپوشان، و از مکر و انتقام خود دورَم ساز،

بارخدایا مرا از لغزش و خطا حفظ فرما،

و در گفتار و کردار به راه صحیح هدایتم فرما،

و در مدّت زندگى ام وسعت ده،

 و مرا از دردها و بیماری ها عافیت بخش،

و مرا به موالى و سرورانم برسان

و به فضل و کَرَمِ خویش مرا به بالاترینِ آرزوها نائل فرما،


ادامه زیارت در پست بعدی ان شاءالله



موضوع :


تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 79 ـ 247 )

بســاط عظمــت

آیه 45 سـوره هــــود :

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم 

فَـقـــــالَ رَبِّ اِنَّ ابْنِی مِــنْ اَهْــــلِی...

درگاه حق عـزیـز است و پیشگاه قـدس او عظیم،

سرا پرده قـهــــــر زده،

الــوان کـبــریــــــــــــــاء برکشیده،

بساط عظمت گسترانیده،

کس را نرسـد که بر آن بساط گستاخی کند جـز به فـرمان او،

نـدیــدی که نــــوح بستاخی کــرد و گفت:

پسر من از اهل من است،

جواب شنید که نه او از اهل تو نیست!

( لیس من اهلــــــــک )

موسی بر بساط جلال و عظمت انبساطی نمود

و ربِّ اَرِنِی گفت،

جواب لَــــــنْ تَــرانِـــــــــی شنید،

ولی مصطفی(ص) در شب قـربــت و کــرامت

( در شب معـــــــــــــــراج )

که به حضرت اعـلی رسید

و آن بساط عظمت بدید،

سر در پیش افکـنـــد و هیچ نگفت!

حرمت جلال احدیت را نگاه داشت

و خاموش گشته گـوش فـــرا داشت تا چه فــرمان آید؟

نـدا آمــد:

                      ای محمّــد (ص) ؛

تو را دستـــور دادیم،

زبـــــــان به دعــــا و ثنـــــا بگشـــــــای

و مـــــــــا را به پاکی بستـــــــــــای!

مصــطــفـــی(ص) درنگریست آن جلال و عظمت را بدید،

دانست که کمال ثنای مخلوق هـرگــز به بدایت جلال خالــق نرسد

و ثنای خود را همچون چراغی دید در برابر آفتــــاب

و قطـــــــره در برابر دریــــــــــــــــــا !

گفت: خـداونـــدا؛

مرا چه رسد که توانم ثنـــای تــــــــو گویـــــم؟

فـــرمان آمد که :

ای محمّـــد ؛

 گسـتـــاخی کــن ،

بخـــــــواه تا ببخـشــــــم،

بگــــــوی تا نیــــــوشـــم


زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فراز دوازدهـم ) **************

وَ لَطَمَتْ عَلَیْک َ الْحُورُ الْعینُ،

وَ بَکَتِ السَّمآءُ وَ سُکّانُها، وَ الْجِنانُ وَ خُزّانُها ،

وَ الْهِضابُ وَ أَقْطارُها، وَ الْبِحارُ وَ حیتانُها،

وَ مَکَّةُ وَ بُنْیانُها، وَ الْجِنانُ وَ وِلْدانُها ،

وَ الْبَیْتُ وَ الْمَقامُ، وَ الْمَشْعَرُ الْحَرامُ، وَ الْحِـلُّ وَ الاِْحْرامُ ،

أَللّـهُمَّفَبِحُرْمَةِ هذَا الْمَکانِ الْمُنیفِ ،

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد،وَ احْشُرْنی فی زُمْرَتِهِمْ،

وَ أَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِمْ،

اَللّهُمَّ إِنّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْک َ یا أَسْرَعَ الْحاسِبینَ ،

وَ یا أَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ ، وَ یا أَحْکَمَ الْحاکِمینَ،

بِمُحَمَّدخاتَِمِ النَّبِیّینَ ،رَسُولِک َ إِلَى الْعالَمینَ أَجْمَعینَ ،

وَ بِأَخیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ الاَْنْزَعِ الْبَطینِ ، الْعالِمِ الْمَکینِ ،

عَلِىّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ بِفاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعـالَمینَ ،

وَ بِالْحَسَنِ الزَّکِىِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقینَ ،

وَ بِأَبی عَبْدِاللهِ الْحُسَیْنِ أَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدینَ ،

وَ بِأَوْلادِهِ الْمَقْتُولینَ ، وَ بِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومینَ ،

وَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ ،

وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ قِبْلَةِ الاَْوّابینَ ،

وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد أَصْدَقِ الصّادِقینَ ،

وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر مُظْهِرِ الْبَراهینِ ،

وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسى ناصِرِ الدّینِ،

وَ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىّ قُدْوَةِ الْمُهْتَدینَ،

وَ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد أَزْهَدِ الزّاهِدینَ ،

وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ وارِثِ الْمُسْتَخْلَفینَ،

وَ الْحُجَّةِعَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعینَ،

أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد و َالِمُحَمَّد الصّادِقینَ الاَْبَرّینَ ،

الِ طه وَ یس ، وَ أَنْ تَجْعَلَنی فِى الْقِیامَةِ مِنَ الاْمِنینَ الْمُطْمَئِنّینَ،

الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ،

أَللّهُمَّ اکْتُبْنی فِى الْمُسْلِمینَ، وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ ،

وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْق فِى الاْخِرینَ ،

وَ انْصُرْنی عَلَىالْباغینَ، و َاکْفِنی کَیْدَ الْحاسِدینَ ،

وَ اصْرِفْ عَنّی مَکْرَ الْماکِرینَ ،وَ اقْبِضْ عَنّی أَیْدِىَ الظّالِمینَ ،

وَ اجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَ السّادَةِ الْمَیامینِ فی أَعْلا عِلِّیّینَ،

 

و حورالعین به جهت تو به سر و صورت زدند،

و (در عزاىِ تو) آسمان و ساکنانش، بهشتها و نگـهبانانش،

کوه ها و کوهپایه ها، دریا ها و ماهیانش،

شهر مکّه و پایه هایش، فردوس ها و جوانانش،

خانه کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام ،

و حلّ و حَرَم جملـگى گریستند،

بار خدایا ! به حُرمتِ این مکـانِ رفـیع ،

بر محمّد و آلِ او رحـمت فرست ،

و مرا در زمره آنان محـشور فرما،

و به شفـاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان ،

بار خدایا ! من به تو توسّل مى جویم اى سریعـترینِ حسابگران ،

و اِى بخشـنده ترینِ کَـریمان ، و اِى فرمانـرواى حـاکمان،

به (حقِّ) محمّد آخرینِ پیامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهانیان،

و به (حقِّ) برادرش و پسر عمویش آن بلند پیشانىِ میان پُر ،

آن دانشمندِ عالى مرتبه ، یعنى علىّ فرمانـرواىِ مؤمنان ،

و به (حقِّ) فاطمه سـروَرِ بانوانِ جهانیان ،

و به (حقِّ) حسـنِ مجتـبى که پاک و مبرّا و پناهگـاه مُتّقین اسـت ،

و به (حقِّ) أبی عبدالله الحسین گـرامی ترینِ شهداء ،

و به (حقِّ) فرزنـدانِ مقتولش ،  و خانـواده مظـلومش،

و به (حقّ) على بن الحسـین زیورِ عابدان ،

و به محمّد بن علـى قبـله توبه کنندگان ،

و جعفر بن محمّد راستگـو ترینِ صادقان ،

و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهین ،

و على بن موسى یاورِ دین ،

و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدایت شونـدگان ،

و على بن محمّد زاهـدترینِ پارسایان،

و حسـن بن على وارثِ جانشینان ،

و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان ،

اینکه درود فرستى بر محـمّد و آلِ او،

آن راستـگویانِ نیـکوکار ،

هـمان آلِ طه و یس ،

و اینکه مرا در قیامت از کسانى قرار دهى که (از عذابِ تو) ایمن

و با آرامشِ خاطر و رستگار و مسرور و بشارت یافـته اند ،

بارخدایا ! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمین نگاشته ،

و مرا به صالـحین ملـحق فرما ،

و نامِ مرا بر زبان اُمّت هاى آتیه نیکو قرار ده ،

و مـرا بر علـیه ظالمین یارى ده ،

و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما ،

و (نیـز) حیله حیـله گران را از من برگـردان ،

و دست ستمـکاران را از مـن (دور) نگهدار،

و بینِ من و آن سـرورانِ با میمنت در اعلا علیّین جمع بفرما،

#########################################

برای فرج مولایمان امام مهدی (عج) زیاد دعا کنیم

برای میسر شدن دیــــــــــدار امــــــــام عصـــــر

حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج)



موضوع :


تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 78 ـ 246 ) 

وعــده وصـــال


آیه 12 سـوره هــود :

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم

فَـلَعَــلّــَکَ تـــارِکٌ بَعْــضَ ما یــوحــــی اِلَیـــکَ...

از درگاه احدیت فـرمان آمد که:

 ای مهتــرکائنــات ،

ما تــو را به خـلــق فــرستــادیـم

تا طبیب دلهای اندوهناک باشی،

و مرهم درد سوختگان،

و آسایش جـان مـؤمنـان!

کـه ایـن نامــه ی مــا را بـر ایشان بخوانی،

و لهیب آتش عـشـق ایشان

و سوز دلشان در آرزوی دیـــدار مـا امروز فرو نشانی،

و فردا را وعــده وصـــال دهی.

پس بدان که چـنــد تنی از ایـــن مهجــوران

شـنیــدن آن نمیخــواهـنــد!

آنان را بگــذار،

ای محمّــد (ص) ؛

مــراد ایشان مجـوی و دل در آنان مبنـد،

که ما آنها را در ازل براندیم

و داغ حرمان و خذلان بر ایشان نهادیم،

ای سـیِّـــد ؛

آنــان تــو را دشـمـــن و بد خـواهـند،

اگـر سخــنی به طعــن گویند دل خویش به تنگ میار،

[ و در این زمان اگر علیه تو مقاله یا کتابی نویسند و یا فیلمی بسازند ]

و اگر ایمان نیارنـــد غــــم مخــور،

ایشـــان خبیثــــانند

و خـــدای جـــز پـــاکان را به خــود راه ندهـد.

هـرکه نه آن ما است اگر به ظاهـر عـین طهارت است او را پلـیـــد دان،

و هـــرکه آن ما است اگــر چه بظاهـــــر ناپاک است او را پاک دان،

نبینی سگ اصحـاب کهـــف بر وفـای دین قـــدمی برداشـــــت

مـا او را به طهـــارت برداشتیــم

و در دنیــــــــــا با آن جــوانمـــــردان بداشتیــم

و از آفـــــات نگـه داشتیـم،

در دنیـا با ایشـان و در نمــاز با ایشـان

و در بهشت با ایشــان است!

پس بنــده مؤمن که هـفتاد سال

بر بســاط اسـلام بوده

و ذوق ایـمـــان چشیده

و خـداونــد عــالــم او را پاک خوانده

و مهـر خود در دل وی نهــاده،

کجـا روا دارد که در قـیــــــامت او را نــومـیــــد کـنـد؟

*******************************************

اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ

یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً

زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فراز یازدهـم ) **************

وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ ،

وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ،فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ ،

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ،

أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، یُطافُبِهِمْ فِى الاَْسْواقِ ،

فَالْوَیْلُ لِلْعُصاةِ الْفُسّاقِ ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِک َ الاِْسْلامَ ،

وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاَْحْکامَ،

وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ، وَ حَرَّفُوا ایاتِ الْقُرْءانِ ،

وَ هَمْلَجُوا فِى الْبَغْىِ وَالْعُدْوانِ ،

لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ مَوْتُوراً ،

وَ عادَ کِتابُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَهْجُوراً ، وَ غُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً ،

وَ فُقِدَ بِفَقْدِکَ التَّکْبیرُ وَالتَّهْلیلُ ، وَ التَّحْریمُ وَ التَّحْلیلُ ، وَ التَّنْزیلُ وَ التَّأْویلُ ،

وَ ظَهَرَ بَعْدَکَ التَّغْییرُ وَ التَّبْدیلُ ،وَ الاِْلْحادُ وَ التَّعْطیلُ ، وَ الاَْهْوآءُ وَ الاَْضالیلُ ،

وَ الْفِتَنُ وَالاَْباطیلُ، فَقامَ ناعیک َ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّک َ الرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ،

فَنَعاک َ إِلَیْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ ، قآئِلا یا رَسُولَ اللهِ قُتِلَ سِبْطُک َ وَ فَتاک َ ،

وَ اسْتُبیحَ أَهْلُک َ وَ حِماک َ ،وَ سُبِیَتْ بَعْدَک َ ذَراریک َ ،

وَ وَقَعَ الْمَحْذُورُ بِعِتْرَتِک َ وَ ذَویکَ ، فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ ،

وَ بَکى قَلْبُهُ الْمَهُولُ ، وَ عَزّاهُ بِک َالْمَلآئِکَةُ وَ الاَْنْبِیآءُ،

وَ فُجِعَتْ بِک َ اُمُّک َ الزَّهْرآءُ، وَ اخْتَلَفَتْ جُنُودُ الْمَلآئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ،

تُعَزّی أَباک َأَمیرَالْـمُـؤْمِنینَ ، وَ اُقیمَتْ لَک َ الْمَـاتِمُ فی أَعْلا عِلِّیّینَ ،

اهل و عیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند،

و در غُل و زنجیر آهنین بر فراز جهاز ِشتران در بند شدند،

گرماى(آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى سوزاند ،

در صحرا ها و بیابان ها کشیده میشدند،

دستانشان به گَردَن ها زنجیر شده،

در میان بازار ها گردانده میشدند،

اى واى بر این سرکشان گناهکار!،

چه اینکه با کُشتنِ تو اسلام را کُشتند،

و نماز و روزه (خدا) را بدون یاور رها نمودند،

و سُنّتها و احکام (دین) را از بین برده شکستند،

و پایه هاىِ ایمان رامنهدم نمودند،

و آیاتِ قرآن را تحریف کرده،

در (وادىِ)جنایت و عداوت پیش تاختند،

براستى رسولِ خدا (که درود خدا بر او  و آل او باد)

(با شهادتِ تو) تنها ماند! (یا مظلوم واقع شد)،

و کتاب خداوندِ عزّوجلّ مَتروک گردید،

و آنگاه که تو مقهور و مغلوب گشتى،

حقّ و حقیقت موردِ خیانت واقع شد،

و به فقدانِ تو تکبیرِ خدا و کلمه توحید،

حرام و حلالِ دین، و تنزیل و تأویلِ قرآن جملگى از بین رفت،

و پس از تو تغییر و تبدیلِ (احکام)،

کفر و اِلحاد و بى سرپرستىِ دین،

هوى و هوس ها و گمراهی ها،

فتنه ها و باطل ها جملگى (بر صفحه روزگار) ظاهر شد،

پس پیکِ مرگ نزدِ قبرِ جدّت رسول خدا (ص)ایستاد،

و با اشکِ ریزان خبرِ مرگِ تو را به وى داد،

و این گونه گفت که:

اى رسولِ خدا ! دختر زاده جوانمردت شهید شد،

خاندان و حَریمَت مُباح گردید،

پس از تو فرزندانت به اسیرى رفتند،

و وقایع ناگوارى به عترت و خانواده ات وارد شد،

پس (از شنیدنِ این خبر) رسول خدا مضطرب و پریشان گردید،

و قلبِ هراسناکَش بگریست،

و فرشتگان و انبیاء (بخاطـر مصیبتِ تو) او را تسلـیت و تعـزیت گفـتند،

و مادرت زهـراء (از انـدوهِ مصیبـتِ تو) دردنـاک شد ،

و دستـه هاىِ ملائکه مقـرّبین در آمد و شد بودند،

پـدرت امیرمؤمنـان را تعزیت میگفتند،

مجالسِ ماتم و سوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد،

ادامه زیارت در پست بعدی ان شاءالله



موضوع :


<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *