نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (579 ) 

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت اوّل )


بسـاط عشـق


 

( جزء چهارم صفحه 77 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

1 ـ  یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ  وَاحِدَةٍ

وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا  کَثِیرًا وَ نِسَاء

وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ  وَالأَرْحَامَ

إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا

 

تفسیر لفظی : 

ای مردم ، بپرهیزید از خشم خدائی که شما را از یک تن آفرید و جفت وی را از او آفرید و از آن ها مردان و زنان در جهان بپراکند ،

و بپرهیزید از عذاب خدائی که داوری و زینهار به سوی او می برید و همچنین بپرهیزید از قطع رحم و بریدن از خویشاوندان

که خداوند بر شما دیده بان و گوشوان است  


تفسیر ادبی و عرفانی :

تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم را در یادداشت های شماره 4 الی 114 به تفصیل برای بسم اللهِ هر سوره بطور جداگاه آورده ایم ، در صورت تمایل کلیک فرمائید .


1 ـ  یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ ... 

تقـــــوی ســـــه قســـــم است :

از شرک پرهیز کردن ، که تقـــوای عـــام است ،

از گنــــاه پرهیــــــز کردن ، که تقــــوای خــــاص است ،

از شبهت پرهیز کردن ، که تقــــوای خـــاص الخــــاص است .

ای نقطه ی انسانیت ؛

ای صفات بشریت ؛

تقــــوا را پنــاه خویش گیرید ،

و آن را ملازم باشید ،

که صیــانت بنـــــدگان در تقـــــــــوی  است ،

و رستگاری رهیگان در اوست ،

تقــــوا آن است که :

بنده ، فرمان شرع را سپر خویش سازد ،

تا تیر نهی به او نرسد ،

و آن را سه رتبت است :

اول آن که در پناه کلمه ی توحید شود ،

دوم آن که به پناه طاعت و عبادت شود ،

و از راه معصیت و طغیان برخیزد ،

سوم آن که به پناه احتیاط شود ،

و از شُبهت بگریزد .

هرکه این سه منزل تقــــوا را به صدق باز بَـرَد ،

به مقصد رستگاری رسد ،

که خداوند ، خود فرموده :

پرهیزکاران را در پناه خویش گیرد ،

و به آن ها بدی و اندوهی نرسد .

گویند خواهر بشر حافی یکی از عرفای مشهور ،

از یکی از پیشوایان اسلام پرسید :

من بر بام خانه دوک ریسم ،

در آن حال مشعل طاهریان بگذرد ،

و من در روشنائی آن تابی از ریسمان دربندم ،

روا باشد یا نـــه ؟

آن عالِم شناسائی آن زن را خواست ؛

گفت : من خواهر بشر حافی هستم ،

عالِم گفت : اَلحَق که خواهر آن بزرگواری !

پس هرگز در مشعل دیگران تاب مبند !

که برادرت هروقت دست به طعامی شبهه ناک بردی ،

دست از او اطاعت نکردی !

 

 

مصطفی (ص) در وصف کردگار جهانیان و خداوند عالمیان فرمود :

خداوند می فرماید :

چون بنده ی من همه ، مرا خوانَد ،

و همه ، مـــــــــــرا دانَد ،

و همه ، مــــــــــرا باشد ،

من نیز روی دل خود با وی گردانم ،

و درب همه ی شهوت ها و ارادت ها و بایست ها بر او دربندم ،

و اغیار را به تمامی از دل او بیرون کنم ،

عشقِ با ما گفتن و از مـــا شنیدن را ،

بر جان و دلش مسلط گردانم ،

بر بساط عشق او را آرام دهم ،

تیغ ِ غیرت ِ اَزَل بالای سرش بدارم ،

تا اگر خواهد با دیگری نگرَد یا به کسِ دیگر طمع کند ،

یا به دیگری بازاری سازد ،

او را فـــــــرا نگـــــــــذارم .

آری ؛ چون ما او را خواهیم ،

دانیم که به غارت چون باید برد ،

امروز او را به شحنه ی تقوی سپاریم ،

تا او را در حمایت خود جای دهد ،

و حرکات و سکنات او را به شرط ادب در آوَرَد ،

و ما فردا او را به حضور خود فرا آوریم ،

و گوئیم : بیـــا ، ییــــا !

که امروز بازار تو است ،

و هرکه را از تو بهره ای است ،

به قدر نصیب وی او را به سرائی فرود آر !

و آشنایان را به حضور بپذیر ،

که ما در ازل چنین حکم کردیم ،

 

 

عارفی را پرسیدند:


دل کی خـوش بُــوَد ؟


گفت: آن وقت که او در دل بُـــوَد 

 

دیگری را پرسیدند :


از کـرامات خـداونـد با بنـده کـدام بهتـر است ؟


گفت : آن که بنــده  دل را از غیرخـدا تهـی دارد.  

 

 

  تو لاله ســرخ و لـؤلـؤ مکـنـونی 

                   

  مجنون منـم  و تـو لیـلیِ  مجنونی


  تـــو مشتـریان  با بضاعـت داری  

                    

 با مشتـریــان بی بضاعـت چونی؟

 

 

 

مــــولای مـــــا ؛

 

ای محبـوب دل هـا و ای منجی انسـان هـا ؛

 

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) ؛

 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما


ناشی از غیبت طــــولانــــی شمــاست


 برای تعجیل در فـرج مبارکتــان


دعـــــا کنیم

 

 

دعائی از دلی سوخته و داغـــدار

 

از مصیبت جدّ بزرگوارتان حسین علیه السلام


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله



موضوع :