سوره 74 مُــدَّثِّـــــر :

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم

یــا اَیُّهَــا المُـدَّثِّــرُ، قـُـم فَاَنــذِر، وَرَبَّکَ فَکَـبِّــر


ای محـمّـد؛

ای مرکز اقبـال، ای منبع افضـال، ای مطلــع جمـــال،

ای چادر بشریت بر سرکشیده، و درگلیم انسانیت پوشیده شده،

اگرت قرب ما را آرزوست: قُـُـم ، فَاَنــذِر،

برخیز از خود، و از برخاستن خود برخیز ! 

و در حریم عــزت ما گریز،

چادر بشریت از خود باز کن،

گلیم انسانیت از راه دل بردار،

تا دلت صحـرائی شـــود

و مرغ وار در عالم ارادت به هوای طلب پرواز کند

و به آشیــــان قــرب رسـد.

ای محـمّــد؛

خداوندِ خود را بزرگوار دان و بزرگوار شناس،

و بدان که به ذات از همه چیزها برتر،

و به قـدر از همه نشانها بالاتر است.

ای محـمّــد؛

همه قـدرها در برابر قــدر او غــدر بین،

همه جلال ها در برابر جلال او  زوال دان،

همه کمالها در برابرکمال او نقصان،

و همه دعـوا ها تاوان است،

با کمال او کس را کمال نیست،

و با جمال او کس را جمال نه!

برهان کبریائی او، هم کبریای اوست، هم دلیل هستی او، هم هستی او،

مدح و ثنای او به دستوری او، یاد کـرد او به فـرمان او،

طلب او به کشش او، و یافـت او به عـنـــایت او است.

(اَلّلهُـم َصَــلّ ِعَلی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَهُـم)

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

ای محـمّــد؛

دل خود را از ا غـیـار صافی دار،

و از هـرچه جـز خــدا هست بیزار شو، و دوست را یکـتـا شو،

با خلق عاریت باش، و با خود بیگانه، و از تعـلـقـات آسوده،

و سبب این خطاب آن بود که وحی آمد:

قُـُـم ، فَاَنــذِر،

خـیـز و خـلـق را به درگاه ما دعـوت کن،

پس از این خطاب برخاطر وی گذشت که:

[حمد خــدا را که ما را این منزلت میان عـشیره و قبیله آمد که همه ما را امین و با دین میدانند! و مرا تصدیق کرده اند!]

چون این قـدر شأن از خاطـرش گـذشت و این مقـدار به قــوم اعـتمـاد کرد، قصّه برگشت  و هـرچه دعوت بیشتر کرد خویشــان از او بیشـتــر دور شــدنــد.

ای شگفتا ! تا دعوت نبود، من به نزد همه شما ها امیـــن بودم،

و اکنون که رایت رسالت به درگاه دولت ما زدند ،

ما مجنـون و خیــانتــکار شـــدیـــم؟!

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

آری ای محـمّــد؛

ما آن کنیم که خـود دانیم وخود خواهـیـم،

از عـیـن خوف، رجـــاء برآریـــم،

و در عیـن رجاء ، خــوف تعـبیـــه کـنیـــم،                      

ای محـمّــد؛

آنها که دل بر ایشان نهادی که به دعوت تو آشنای ما شوند؛

میان تو و ایشان هزاران خیمه هجران بزنیم!

و آنان که به ایشان امید داشتی،

میان تــو و آنان هـزاران قـبّــه وصـال بربنـدیم!

ای محـمّــد؛

خویشان و تبار را بر تو بیرون آوردیم (چیره ساختیم)

تا چون از نزدیکان جفا دیدی، دل بر بیگانگان ننهی!

زیرا ما نپسندیم که در هـر دو عالـم اعـتمـاد تو جـز بر ما باشد،

همه را بر تو آوردیم ( نا رام ساختیم ) تا در هـر دو جهان جز از مات یاد نیاید!

چنانکه یعـقـوب چون دل بر پسر نهاد و اعتمــاد بر وی کرد

خویشان و نزدیکان (پسران) او را برگماشتیم

تا آن پسر را از نزد پدرش ربودند و به چاه افکندند!

و این همه به آن سبب کردیم تا سِــرّ و اعتماد وی از همه بِبُریم

و بداند که چون از خویشان و فائی نیاید، از بیگانگان بس بیشتر نیاید!

پس بهترکه یکسره دل با ما دهد و اعتماد بر ما کند! 

 

(اَلّلهُـــم َصَــلّ ِعَلی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَهُــم)

ادامه مطلب را در وبــلاگ

[ سرچشمه همـه فضــائل مهــدی (ع) است ]

با آدرس ذیل ملاحظــه فرمائید

Sarcheshmeiran.parsiblog.com



موضوع :