نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1185 )                                                                         

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 25 : فـرقــان ( مکّی ـ 77 آیه دارد ـ جزء  هیجدهم ـ صفحه 350 )


  ( قسمت هشتـــم )


شَـرحِ صَــدر


 

   ( جزء نوردهم صفحه 364 آیه 51 ) 

بسم الله الرحمن الرحیم   

وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیرًا


     ترجمه لفظی آیه شریفه :

 

و اگر مى‏ خواستیم قطعا در هر شهرى هشدار دهنده‏ اى بر مى‏ انگیختیم


 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه : 

 

مقصود از این آیت آن است که ؛

خداوند می خواهد دوستان ؛

و خواصِّ بندگان خود را پیوسته معصوم نگاه دارد ؛

از این که به خویشتن نظری افکنند ؛

و ایشان را با خود التفاتی باشد !

چنان که موسی را از بسیاریِ پرسشهای بنی اسرائیل ؛

ملالتی و ضجرتی رسید ؛ و بسیار ملول گشت !

خداوند خواست او را ادب کند !

آن شب به چندین پیغمبر وحی فرستاد ؛

بامدادان ، همه ی آنها ، رسولان خدا ،

و فرستاده شدگانِ وحی بودند !

مردم به سوی آنها روی آورده ؛

و موسی را تنها گذاردند !

موسی در خود ، دلتنگ و غمگین افتاد !

و نزد خدازارید و تضرّع کرد !

و گفت : بار خدایا ؛

تابم نمانده ، به فریادم برس !

و بر من ببخشای !

خداوند آن روز دل موسی را به دست آورد !

و پیغمبران را قبض روح کرد !

تا موسی به سرِ وقت خویشبازگشت !

 

 

امّا محمّد مصطفی(ص) ،

چون مشرکان قریش طردش کردند ؛

و در شعب ابوطالب با یاران ، محصورش نمودند؛

آن همه سختی و مرارت را تحمل کرد و اظهار دلتنگی نکرد !

و یا زمانی که از شدت آزارهای قریش ؛

ناچار به ترک شهر و دیار خود شد ؛

و شبانه به بیابان فرار کرد ؛

و در غار ثَور پناه گزید ؛

هرگز اظهار دلتنگی نکرد ؛

این بود که خدایش به او ؛

شــــرح صـــــــــــــدر عطـــــــا کرد ؛

و بار سنگینش را سبک نمود !

 

که فرمود :

بسم الله الرحمن الرحیم، أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ، و َوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ ، الَّذِى أَنقَضَ ظَهْرَکَ ، وَ رَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ، فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ، فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ، وَ إِلَى‌ رَبِّکَ فَارْغَب‌

 (اى پیامبر!) آیا به تو شرح صدر عطا نکردیم؟ و بار سنگین‌ات را از (دوش) تو برنداشتیم؟ آن (بار گرانى) که براى تو کمرشکن بود . و نام تو را بلند(آوازه) گردانیدیم. پس (بدان که) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است. پس هر وقت (از کارى) فراغت یافتى (براى کار جدید) خود را به تعب انداز. و با رغبت و اشتیاق به سوى پروردگارت روى‌آور .

 

در جای دیگر می فرماید :

خداوند تـــو را رهـــــا نکرده است: ما ودّعک ربّک 

 

 

موسی برای انجام مأمــوریتش ، از خــــــدا شرح صدر طلب کرد و چندین خواسته دیگر از خــــــدا داشت تا بتواند مأمـــوریتش را به انجام رساند

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی و َیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی ، وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ، هَارُونَ أَخِی،  اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ،وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ، وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ، هَارُونَ أَخِی،  اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ،وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی


پروردگارا سینه‏ ى مرا گشاده دار . کار مرا بر من آسان گردان . و گره از زبانم بگشا . تا سخنان مرا بفهمند و ....

ولى حضرت مصطفی(ص) بدون درخواست ، مورد لطف قرار گرفت و سعـــــه ی صــــــــدر را از خداونــــــد دریافت کرد. « الم نشرح لک صدرک »

 



موضوع :