نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1092 )                       

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 312 )


  ( قسمــت سی و دوّم )


رزّاق حقیقی


 

   ( جزء شانزد هــم صفحــه 321 آیه 132 ) 

بسم الله الرحمن الرحیم  

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا

لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى


   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

 

و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ، ما از تو جویاى روزىنیستیم ،

ما به تو روزى مى دهیم و فرجام [نیک] براى پرهیزگارى است


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه : [بخش دوم]

 

                               ... لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ ...

هرکه اعتقاد کرد که رازقِ حقیقی خداوند است ؛

و روزیِ همه از اوست ؛

و اسبابِ روزی ، به تقدیر اوست ؛

نشانِ وی آن باشد که ؛

بر خدا توکل کند ،

و از اغیار ، تجنّب نماید ،

تا ربّ عزّت ، همواره کار وی بسازد ،

و هر دم او را به انواع کرامت بنوازد .

 

گویند روزی مردی نزد حاتم اصمّ آمد و گفت :

به چه چیز روزگار می گذرانی ؟

تو که ضیاع و عقاری (آب و مِلک و مزرعه) نداری ؟

حاتم گفت :

از خزانه ی خداوند روزی می خورم !

مرد گفت : نان از آسمان بر تو فرو اندازند ؟

حاتم گفت :

آری ! اگر زمین نبودی از آسمان نـــان فرو انداختی ؟

مرد گفت : شما با سخن کار داری !

حاتم گفت :

از آسمان جز سخن چیزی نازل نشده !

مرد گفت :

من تاب مجادلت با تو را ندارم !

حاتم گفت :

علتش آن است که ؛

باطل در برابر حــق تـــــاب نیاورَد !

-------------------------------------------------------------

این حاتم غیر از حاتم طائی معروف است ؛ او را از این جهت اَصَـــمّ نامیده اند که

 خود را به کَــــری زده بود تا در هر مجلس و محفلی هرکس بخواهد عیب او را بگوید ،

 بگمان این که او نمی شنود ، و بدینوسیله او بدون واسطه از عیـوب خود با خبر می شد !

 

پس بدان ای جوانمـــــــرد که ؛

هیچ بیماری ای سخت تر از بیماریِ ضعفِ یقین نیست !

یقیــــنِ خود را به حــــقّ درست کن که دست قدرت تــــو را است !

اسم یقیــن ، علم یقیــن ، حقّ یقیــن ،

و حقیقتِ حقِّ یقین است ؛

اسمِ یقین ؛ عوام راست ؛

علمِ یقین ؛ خواص راست ؛

عینِ یقین ؛ خاصّ خاصّان راست ؛

حقّ یقین ؛ پیغمبران راست ؛

حقیقتِ حقِّ یقین ؛ محمد مصطفی(ص) راست .

که گفتــه انـــــد :

مـــــــرد ؛ به یقین مـــــــــرد گردد ؛

یقین باید به زبان رسد تا گوینده آید ؛

به چشم رسد تا بیننده آید ؛

به گوش رسد تا شنونده آید ؛

به دل رسد تا گیرنده آید ؛

به دست رسد تا دهنده آید ؛

و به پای رسد تا رونده آید !

مصطفی(ص) فرمودند :

عیسی بر روی آب برفت ؛

و اگر یقینش زیادت بودی ؛ بر هوا رفتی !

و اشارت حضرت گویا بر این است که ؛

در شب معراج که وی بر هوا رفت تا به عرش رسید ؛

و بدانجا رفت که جبرئیل را یارای رفتن نبود ؛

(قاب قوسین او ادنی)

از روی کمالِ یقین بود !

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

حضرت حجـة ابن الحســــن المهــــدی(عـــج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله


 

برای سلامتی و خشنودی امـــام و مقتــــدا و مولایمان


 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

و برای تعجیل در فـــرج مبــــارکشان 

دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات

 



موضوع :