نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1110 )                                             

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

ســوره 21 : انبیاء ( مـکّــی ـ 112 آیه دارد ـ جزء  هفـدهـم ـ صفحه 322 )


( قسمــت هیجدهم )


الهـامِ ربّـانی



 

 ( جزء هفدهــم صفحــه 328 آیه 78  )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَ دَاوُودَ وَ سُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ

إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ کُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ

   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

 

و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامى که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب ‏هنگام

در آن چریده بودند داورى مى‏ کردند و [ما] شاهد داورى آنان ودیم


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

داود و سلیمان (علی نبینا و آله علیهم و علیه السلام )

به حکم نبوت ، مشترکند ؛

لکن در درجه و فضیلت تفاوت دارند !

نبینی که خداوند جلّ و علا ؛

سلیمان را در یک مسئله فزونی داد ؛

و او را به علم و فهم‍ مخصوصی برتری داد ؛

و مُلکی بدان بزرگی و قدرتی فراگیر به وی داد ؛

و بر او منّت ننهاد ، بلکه حقارتِ آن را به وی نمود ؛

و فرمود : عطای ما را به هرکس خواهی بده .

 

 

 

لیکن چون به علم و فهم مخصوص رسید ،

بر او منّت نهاد ؛ که ؛ علم و فهم و بصیرت ؛

غیر از علم تأویل و تفسیر است ؛

زیرا تفسیر به واسطه ی تعلیم و تلقین است ،

و تعلیم ؛ به ارشاد و توفیق ؛

ولی فهم و بصیرت بی واسطه ،

به الهامِ ربّانی است ،

تفسیر ؛ بی استاد به کار نیست ؛

و تأویل ؛ بی اجتهاد درست نیست ؛

ولی صاحب بصیرت و فهم را معلّمی جز حقّ نیست ؛

تفسیر و تأویل به دانش است و کوشش ؛

ولی بصیرت و فهم ؛ به یافتن است و کشش ؛

[ به عبارتی بصیرت و فهم ؛ به علم و اجتهاد و کوشش نیست بلکه به عقل و درایت است و کشش ! نبینی که امام راحل (ره) فرمود : آقای رجایی عقلش بیشتر از علمش است ! و این سخن در زمانی بیان فرمود که دیگری ادعای علم زیاد و اجتهاد در چندین رشته داشت ! ولی فهم و بصیرت نداشت و در دام منافقین افتاد ، با لباس و آرایش زنانه از کشور فرار کرد و دخترش را به سرکرده ی منافقین هدیه داد ! ]

 

 

نقل شده که یکی از صحابه ی رسول الله (ص) از ایشان معنای علم باطن (علم فهم و بصیرت) را پرسید ؛ حضرت فرمودند : این ؛ علمی است میان خدا و اولیاء او ، نه فرشتگان مقرّب آن را دانند ؛ و نه احدی از بندگان خدا !

و فهم این مردان خدا در اسرار کتاب و سنّت به جایی رسیده که وهم ارباب ظاهر زَهره ندارد گِرد آن حرم محترم گردد ! ایشان را در هر حرفی مقامی ، و از هر کلمه ای پیغامی ، و از هر آیتی ولایتی ، و از هر سورتی سوزی و سوری ، وعید ؛ در راه ایشان وعد است ، و وعد در حقّ ایشان نقد است !



موضوع :